۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یپ' به 'یپ') |
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
سپس شش مورد از ویژگیهای کار تصحیح انتقادی متون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] (که کتاب حاضر نیز از این متون است) برشمرده میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/1/7 ر.ک: همان، ص7-8]</ref>. | سپس شش مورد از ویژگیهای کار تصحیح انتقادی متون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] (که کتاب حاضر نیز از این متون است) برشمرده میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/1/7 ر.ک: همان، ص7-8]</ref>. | ||
[[فرامرز قراملکی، احد|دکتر احد فرامرز قراملکی]]، در مقدمه مفصلی که بر کتاب نوشته، ابتدا جایگاه تاریخی التنقيح را ذکر میکند و سپس ضمن پنج شماره به مباحث روشهای عمده منطقنگاری نزد دانشمندان مسلمان، ساختار التنقيح، تحلیل آرای ملاصدرا در منطق، ویژگیهای نگارشی التنقيح و معرفی نسخههای این اثر و شیوه تصحیح آن میپردازد و در بخشی از آن | [[فرامرز قراملکی، احد|دکتر احد فرامرز قراملکی]]، در مقدمه مفصلی که بر کتاب نوشته، ابتدا جایگاه تاریخی التنقيح را ذکر میکند و سپس ضمن پنج شماره به مباحث روشهای عمده منطقنگاری نزد دانشمندان مسلمان، ساختار التنقيح، تحلیل آرای ملاصدرا در منطق، ویژگیهای نگارشی التنقيح و معرفی نسخههای این اثر و شیوه تصحیح آن میپردازد و در بخشی از آن مینویسد: «اختصار و پرهیز از حاشیهپردازی ویژگی این اثر است. عدم بحث از مباحثی چون شکل چهارم که از تفکر طبیعی ذهن دور است، عدم تفصیل در موجهات و مختلطات و نیز پرهیز از طرح دیدگاهها و آراء گوناگون، آن را از حیث متن آموزشی پربارتر کرده است. ملاصدرا این اثر را به سبک و شیوه رساله مختصر استادش، یعنی «قانون العصمة و برهان الحكمة» تنظیم کرده است. | ||
اگرچه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] تنها یک بار از منطقدانان گذشته یاد کرده است، اما اثر او آکنده از اقتباس توأم با تصرف از آثار سلف است. تعابیر آغازین وی: «إنّي مهد إليك... فإن أخذت الفطانة بيدك سهل عليك...»، همچون آغاز اشارات است... مواضعی نیز وجود دارد که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] عینا از اسفار آورده و یا مباحث اسفار را بهاختصار گزارش کرده است. همه مواضع یادشده بدون ارجاع است؛ همان گونه که شیوه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] است. آغاز بحث مغالطه که دقیقا از «[[تجريد المنطق]]» خواجه برگرفته شده است، نمونهای از چنین اقتباس است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/55 ر.ک: مقدمه قراملکی، صفحه پنجاهوپنج]</ref>. | اگرچه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] تنها یک بار از منطقدانان گذشته یاد کرده است، اما اثر او آکنده از اقتباس توأم با تصرف از آثار سلف است. تعابیر آغازین وی: «إنّي مهد إليك... فإن أخذت الفطانة بيدك سهل عليك...»، همچون آغاز اشارات است... مواضعی نیز وجود دارد که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] عینا از اسفار آورده و یا مباحث اسفار را بهاختصار گزارش کرده است. همه مواضع یادشده بدون ارجاع است؛ همان گونه که شیوه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] است. آغاز بحث مغالطه که دقیقا از «[[تجريد المنطق]]» خواجه برگرفته شده است، نمونهای از چنین اقتباس است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/55 ر.ک: مقدمه قراملکی، صفحه پنجاهوپنج]</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
وی «الإشارات و التنبيهات» بوعلی را سرآغاز نگارش منطق دووجهی میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/9 ر.ک: همان، صفحه نُه]</ref>. | وی «الإشارات و التنبيهات» بوعلی را سرآغاز نگارش منطق دووجهی میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/9 ر.ک: همان، صفحه نُه]</ref>. | ||
او در ادامه | او در ادامه مینویسد: «عدهای در نگارش منطق سعی کردهاند دو ساختار نهبخشی و دوبخشی را تلفیق کنند. آنان از طرفی بر اهمیت استقلال منطق تعریف پی بردهاند و مانند منطقنگاران دوبخشی آن را پیش از قیاس مورد بحث قرار دادهاند و از طرف دیگر سعی کردهاند، نه بخش ارسطویی را بدون حذف و ارجاع به دیگر بخشها بیاورند. چنین آثاری در واقع دارای ده بخش هستند: الفاظ، مدخل، قول شارح، قضیه، قیاس، برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه. [[ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان|ابن سهلان ساوی]] (506-567) مؤلّف [[البصائر النصيرية في علم المنطق|البصائر النصيرية]] و تبصره و افضلالدین کاشانی نویسنده المنهاج المبين (576-667) از متقدمان و [[شهابی، محمود|محمود شهابی]] مؤلف رهبر خرد (1353-1406) و محمد خوانساری مؤلف منطق صوری از معاصران، بر چنین روشی نگارش منطق را استوار ساختهاند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/15 همان، صفحه پانزده]</ref>. | ||
کتاب التنقيح شامل نُه بخش است و به همین سبب ظاهر تبویب، موهم نُهبخشی بودن ساختار آن است. نهتنها این اثر بلکه بسیاری از منطقنگاریهای دوبخشی متأخر، شامل نُه بخش عمدهاند و این نه به دلیل نُهبخشی بودن ساختار منطقی آنها، بلکه به دلیل حفظ ظواهر سنّت ارسطویی است... نُه بخش کتاب التنقيح شامل همه صناعات خمس نیست، بلکه مانند اشارات به بحث اجمالی از برهان و مغالطه بسنده کرده است. پراکندگی مباحث دوبخشی در ابواب التنقيح، شیوه خاصی دارد و تابع آثار پیشین نیست. ملاصدرا اثر خود را شامل نه باب و هر باب را شامل چندین فصل قرار داده و عناوین باب و فصل را بهترتیب «اشراق» و «لمعه» نامیده و موضوع هر اشراقی را گاهی با تعابیر ارسطویی و گاهی با تعابیر متداول متأخر میآورد. | کتاب التنقيح شامل نُه بخش است و به همین سبب ظاهر تبویب، موهم نُهبخشی بودن ساختار آن است. نهتنها این اثر بلکه بسیاری از منطقنگاریهای دوبخشی متأخر، شامل نُه بخش عمدهاند و این نه به دلیل نُهبخشی بودن ساختار منطقی آنها، بلکه به دلیل حفظ ظواهر سنّت ارسطویی است... نُه بخش کتاب التنقيح شامل همه صناعات خمس نیست، بلکه مانند اشارات به بحث اجمالی از برهان و مغالطه بسنده کرده است. پراکندگی مباحث دوبخشی در ابواب التنقيح، شیوه خاصی دارد و تابع آثار پیشین نیست. ملاصدرا اثر خود را شامل نه باب و هر باب را شامل چندین فصل قرار داده و عناوین باب و فصل را بهترتیب «اشراق» و «لمعه» نامیده و موضوع هر اشراقی را گاهی با تعابیر ارسطویی و گاهی با تعابیر متداول متأخر میآورد. | ||
اشراق اول با عنوان «ایساغوجی» علاوه بر کلیات پنجگانه، شامل تعریف منطق و دلالتشناسی و نسبتهای چهارگانه است. اشراق دوم در «اقوال شارحه» است. اشراق سوم با تعبیر ارسطویی «باریارمیناس» به بحث از تعریف و اقسام قضیه میپردازد. اشراق چهارم «موجهات»، «تناقض» و «عکس» را مورد بحث قرار میدهد. اشراق پنجم با عنوان «ترکیب ثانی» به بحث از قیاس میپردازد. ارسطو بحث از قیاس را تحت عنوان «تحلیل اوّل» آورده است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] عنوان «ترکیب ثانی» را از خواجه طوسی متأثر است که تألیف قیاسی را در برابر تألیف قضیه، تألیف یا ترکیب ثانی | اشراق اول با عنوان «ایساغوجی» علاوه بر کلیات پنجگانه، شامل تعریف منطق و دلالتشناسی و نسبتهای چهارگانه است. اشراق دوم در «اقوال شارحه» است. اشراق سوم با تعبیر ارسطویی «باریارمیناس» به بحث از تعریف و اقسام قضیه میپردازد. اشراق چهارم «موجهات»، «تناقض» و «عکس» را مورد بحث قرار میدهد. اشراق پنجم با عنوان «ترکیب ثانی» به بحث از قیاس میپردازد. ارسطو بحث از قیاس را تحت عنوان «تحلیل اوّل» آورده است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] عنوان «ترکیب ثانی» را از خواجه طوسی متأثر است که تألیف قیاسی را در برابر تألیف قضیه، تألیف یا ترکیب ثانی مینامید. اشراق ششم به «قیاس خلف» اختصاص دارد و اشراق هفتم به بیان اقسام سهگانه «استدلال» میپردازد. اشراق هشتم و نهم بهترتیب در «برهان» و «مغالطه» است که بیشوکم به روش اشارات نگارش یافتهاند. التنقيح علاوه بر ساختار منطقی بهلحاظ تحلیل مسائل منطقی نیز به روش دوبخشی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/15 ر.ک: همان، صفحات پانزده تا هفده]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش