۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
جز (جایگزینی متن - 'ید' به 'ید') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
سپس از مهمترین آثار منطق نهبخشی در دوره پس از فارابی یاد میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/7 ر.ک: همان، صفحات هفت و هشت]</ref>. | سپس از مهمترین آثار منطق نهبخشی در دوره پس از فارابی یاد میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/7 ر.ک: همان، صفحات هفت و هشت]</ref>. | ||
وی «الإشارات و التنبيهات» بوعلی را سرآغاز نگارش منطق دووجهی | وی «الإشارات و التنبيهات» بوعلی را سرآغاز نگارش منطق دووجهی میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/9 ر.ک: همان، صفحه نُه]</ref>. | ||
او در ادامه مینویسد: «عدهای در نگارش منطق سعی کردهاند دو ساختار نهبخشی و دوبخشی را تلفیق کنند. آنان از طرفی بر اهمیت استقلال منطق تعریف پی بردهاند و مانند منطقنگاران دوبخشی آن را پیش از قیاس مورد بحث قرار دادهاند و از طرف دیگر سعی کردهاند، نه بخش ارسطویی را بدون حذف و ارجاع به دیگر بخشها بیاورند. چنین آثاری در واقع دارای ده بخش هستند: الفاظ، مدخل، قول شارح، قضیه، قیاس، برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه. [[ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان|ابن سهلان ساوی]] (506-567) مؤلّف [[البصائر النصيرية في علم المنطق|البصائر النصيرية]] و تبصره و افضلالدین کاشانی نویسنده المنهاج المبين (576-667) از متقدمان و [[شهابی، محمود|محمود شهابی]] مؤلف رهبر خرد (1353-1406) و محمد خوانساری مؤلف منطق صوری از معاصران، بر چنین روشی نگارش منطق را استوار ساختهاند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/15 همان، صفحه پانزده]</ref>. | او در ادامه مینویسد: «عدهای در نگارش منطق سعی کردهاند دو ساختار نهبخشی و دوبخشی را تلفیق کنند. آنان از طرفی بر اهمیت استقلال منطق تعریف پی بردهاند و مانند منطقنگاران دوبخشی آن را پیش از قیاس مورد بحث قرار دادهاند و از طرف دیگر سعی کردهاند، نه بخش ارسطویی را بدون حذف و ارجاع به دیگر بخشها بیاورند. چنین آثاری در واقع دارای ده بخش هستند: الفاظ، مدخل، قول شارح، قضیه، قیاس، برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه. [[ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان|ابن سهلان ساوی]] (506-567) مؤلّف [[البصائر النصيرية في علم المنطق|البصائر النصيرية]] و تبصره و افضلالدین کاشانی نویسنده المنهاج المبين (576-667) از متقدمان و [[شهابی، محمود|محمود شهابی]] مؤلف رهبر خرد (1353-1406) و محمد خوانساری مؤلف منطق صوری از معاصران، بر چنین روشی نگارش منطق را استوار ساختهاند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/15 همان، صفحه پانزده]</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
کتاب التنقيح شامل نُه بخش است و به همین سبب ظاهر تبویب، موهم نُهبخشی بودن ساختار آن است. نهتنها این اثر بلکه بسیاری از منطقنگاریهای دوبخشی متأخر، شامل نُه بخش عمدهاند و این نه به دلیل نُهبخشی بودن ساختار منطقی آنها، بلکه به دلیل حفظ ظواهر سنّت ارسطویی است... نُه بخش کتاب التنقيح شامل همه صناعات خمس نیست، بلکه مانند اشارات به بحث اجمالی از برهان و مغالطه بسنده کرده است. پراکندگی مباحث دوبخشی در ابواب التنقيح، شیوه خاصی دارد و تابع آثار پیشین نیست. ملاصدرا اثر خود را شامل نه باب و هر باب را شامل چندین فصل قرار داده و عناوین باب و فصل را بهترتیب «اشراق» و «لمعه» نامیده و موضوع هر اشراقی را گاهی با تعابیر ارسطویی و گاهی با تعابیر متداول متأخر میآورد. | کتاب التنقيح شامل نُه بخش است و به همین سبب ظاهر تبویب، موهم نُهبخشی بودن ساختار آن است. نهتنها این اثر بلکه بسیاری از منطقنگاریهای دوبخشی متأخر، شامل نُه بخش عمدهاند و این نه به دلیل نُهبخشی بودن ساختار منطقی آنها، بلکه به دلیل حفظ ظواهر سنّت ارسطویی است... نُه بخش کتاب التنقيح شامل همه صناعات خمس نیست، بلکه مانند اشارات به بحث اجمالی از برهان و مغالطه بسنده کرده است. پراکندگی مباحث دوبخشی در ابواب التنقيح، شیوه خاصی دارد و تابع آثار پیشین نیست. ملاصدرا اثر خود را شامل نه باب و هر باب را شامل چندین فصل قرار داده و عناوین باب و فصل را بهترتیب «اشراق» و «لمعه» نامیده و موضوع هر اشراقی را گاهی با تعابیر ارسطویی و گاهی با تعابیر متداول متأخر میآورد. | ||
اشراق اول با عنوان «ایساغوجی» علاوه بر کلیات پنجگانه، شامل تعریف منطق و دلالتشناسی و نسبتهای چهارگانه است. اشراق دوم در «اقوال شارحه» است. اشراق سوم با تعبیر ارسطویی «باریارمیناس» به بحث از تعریف و اقسام قضیه میپردازد. اشراق چهارم «موجهات»، «تناقض» و «عکس» را مورد بحث قرار | اشراق اول با عنوان «ایساغوجی» علاوه بر کلیات پنجگانه، شامل تعریف منطق و دلالتشناسی و نسبتهای چهارگانه است. اشراق دوم در «اقوال شارحه» است. اشراق سوم با تعبیر ارسطویی «باریارمیناس» به بحث از تعریف و اقسام قضیه میپردازد. اشراق چهارم «موجهات»، «تناقض» و «عکس» را مورد بحث قرار میدهد. اشراق پنجم با عنوان «ترکیب ثانی» به بحث از قیاس میپردازد. ارسطو بحث از قیاس را تحت عنوان «تحلیل اوّل» آورده است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] عنوان «ترکیب ثانی» را از خواجه طوسی متأثر است که تألیف قیاسی را در برابر تألیف قضیه، تألیف یا ترکیب ثانی مینامید. اشراق ششم به «قیاس خلف» اختصاص دارد و اشراق هفتم به بیان اقسام سهگانه «استدلال» میپردازد. اشراق هشتم و نهم بهترتیب در «برهان» و «مغالطه» است که بیشوکم به روش اشارات نگارش یافتهاند. التنقيح علاوه بر ساختار منطقی بهلحاظ تحلیل مسائل منطقی نیز به روش دوبخشی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35059/2/15 ر.ک: همان، صفحات پانزده تا هفده]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش