پرش به محتوا

ترجمه روزنامه‌جات هندوستان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
خط ۳۷: خط ۳۷:
}}  
}}  


'''ترجمه روزنامه‎جات هندوستان'''، با عنوان «زبیر پاشا و مصر، طریق مسافرت از هندوستان، درباره کاشغر»، یکی از مجموعه نسخه‎های خطی چهارده جلدی به قلم [[شیرازی، حسین|سید حسین شیرازی]]، معروف به مترجم هندی (مترجم دربار ظل‎السلطان) است. این اثر به کوشش [[حسینی اشکوری، صادق|سید صادق حسینی اشکوری]] تهیه شده است.  
'''ترجمه روزنامه‎جات هندوستان'''، با عنوان «زبیر پاشا و مصر، طریق مسافرت از هندوستان، درباره کاشغر»، یکی از مجموعه نسخه‌های خطی چهارده جلدی به قلم [[شیرازی، حسین|سید حسین شیرازی]]، معروف به مترجم هندی (مترجم دربار ظل‎السلطان) است. این اثر به کوشش [[حسینی اشکوری، صادق|سید صادق حسینی اشکوری]] تهیه شده است.  


==ساختار==
==ساختار==
کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق اثر و گزارش‎هایی از روزنامه‎های هند تحت این عناوین است: زبیر پاشا و مصر، طریق مسافرت از هندوستان، درباره کاشغر.  
کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق اثر و گزارش‎هایی از روزنامه‌های هند تحت این عناوین است: زبیر پاشا و مصر، طریق مسافرت از هندوستان، درباره کاشغر.  


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[حسینی اشکوری، صادق|اشکوری]] در مقدمه‌اش با اشاره به انتشار مجموعه‎ آثاری که بیشتر آنها برگرفته از روزنامه‎های هندی در زمان ظل‎السلطان است، می‎نویسد: اکثر نسخه‎های انتخاب‎شده در عصر مسعودمیرزا ظل‎السلطان، فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار (درگذشته 1336ق)، از روی روزنامه‎های منتشرشده در هندوستان ترجمه شده است.<ref>ر.ک: مقدمه، اولین صفحه</ref>‎.
[[حسینی اشکوری، صادق|اشکوری]] در مقدمه‌اش با اشاره به انتشار مجموعه‎ آثاری که بیشتر آنها برگرفته از روزنامه‌های هندی در زمان ظل‎السلطان است، می‎نویسد: اکثر نسخه‌های انتخاب‎شده در عصر مسعودمیرزا ظل‎السلطان، فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار (درگذشته 1336ق)، از روی روزنامه‌های منتشرشده در هندوستان ترجمه شده است.<ref>ر.ک: مقدمه، اولین صفحه</ref>‎.


ترجمه این روزنامه‎جات و دیگر کتاب‎های مجموعه پیش ‎رو، بیشتر بین سال‎های 1301 تا 1302ق، بوده و نشان از اهتمام ویژه ظل‎السلطان در اطلاع یافتن از اوضاع سیاسی و وضعیت فرهنگی کشورهای دیگر بوده است. محوریت هند در این انتخاب نیز، حاکی از اهمیت و سرعت نشر اخبار در آن کشور بدان هنگام بوده است.<ref>ر.ک: همان، دومین صفحه</ref>‎.
ترجمه این روزنامه‎جات و دیگر کتاب‎های مجموعه پیش ‎رو، بیشتر بین سال‎های 1301 تا 1302ق، بوده و نشان از اهتمام ویژه ظل‎السلطان در اطلاع یافتن از اوضاع سیاسی و وضعیت فرهنگی کشورهای دیگر بوده است. محوریت هند در این انتخاب نیز، حاکی از اهمیت و سرعت نشر اخبار در آن کشور بدان هنگام بوده است.<ref>ر.ک: همان، دومین صفحه</ref>‎.
خط ۵۷: خط ۵۷:
در بخش دیگری از مطالب کتاب به نقل از کشف الاخبار، نامه هربرت پاشا را ارائه کرده، می‎نویسد: «هربرت پاشا در تاریخ یازدهم آوریل از قسطنطنیه، مضمونی متعلق به معاملات مصر برای اداره روزنامه لندن طیمس ارسال و مدیر اخبار مذکور شرح آن را بعینها درج روزنامه خود نموده است. صورت مکتوب پاشای موصوف ازاین‎قرار است: از قراری‎ که به ‎وضوح رسید، اهالی انگلیستان مایلند که در حق دوست قدیمی و محب صمیمی ایشان دولت عثمانی راستی و انصاف از رفتار مرعی و منظور شود. از استماع این مطلب بسیار مسرور و خوشوقت شده‌ام. «مستر کلید استون»، در مجلس وکلای ملت در یکی از تقریرات خود بیان نموده است (مطلبی را که تاکنون هیچ‎یک از وزرای اعظم انگلیستان بیان ننموده) که مسئله مصر در واقع یک نحوی است که دولت انگلیس و سایر دول متمدنه را درباره او ربطی است؛ لیکن بر ما لازم است که حقوق و روابطی که دولت عثمانی در باب مسئله مصر دارد، به‎طور درستی ملحوظ داریم...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15-14</ref>‎.
در بخش دیگری از مطالب کتاب به نقل از کشف الاخبار، نامه هربرت پاشا را ارائه کرده، می‎نویسد: «هربرت پاشا در تاریخ یازدهم آوریل از قسطنطنیه، مضمونی متعلق به معاملات مصر برای اداره روزنامه لندن طیمس ارسال و مدیر اخبار مذکور شرح آن را بعینها درج روزنامه خود نموده است. صورت مکتوب پاشای موصوف ازاین‎قرار است: از قراری‎ که به ‎وضوح رسید، اهالی انگلیستان مایلند که در حق دوست قدیمی و محب صمیمی ایشان دولت عثمانی راستی و انصاف از رفتار مرعی و منظور شود. از استماع این مطلب بسیار مسرور و خوشوقت شده‌ام. «مستر کلید استون»، در مجلس وکلای ملت در یکی از تقریرات خود بیان نموده است (مطلبی را که تاکنون هیچ‎یک از وزرای اعظم انگلیستان بیان ننموده) که مسئله مصر در واقع یک نحوی است که دولت انگلیس و سایر دول متمدنه را درباره او ربطی است؛ لیکن بر ما لازم است که حقوق و روابطی که دولت عثمانی در باب مسئله مصر دارد، به‎طور درستی ملحوظ داریم...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15-14</ref>‎.


از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان به‎عنوان روزنامه‎نگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامه‎ها بوده است. او در رابطه با این موضوع می‎نویسد: «عقیده مهدی این است که چون به‎ طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به ‎نظر می‎آید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی ‎نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص‎22-21</ref>‎.  
از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان به‎عنوان روزنامه‎نگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامه‌ها بوده است. او در رابطه با این موضوع می‎نویسد: «عقیده مهدی این است که چون به‎ طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به ‎نظر می‎آید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی ‎نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص‎22-21</ref>‎.  


در خلال سده 18 و 19م، شرایط‎ اجتماعی‎ در بسیاری از جـوامع مـسلمان به‎گونه‌ای رقم خورد کـه پیـدایش مدعیان مهدویت با انگیزه اصلاح جامعه و مبارزه علیه استعمار رو به تزاید گذاشت. مـهدی سـودانی را بهترین نمونه‎ از‎ چنین مدعیانی دانـسته‌اند. آنچه از هـمه این عوامل بـرداشت مـی‌شود این است که ظـهور مـهدی سودانی و ادعای وی مبنی بر مهدی موعود بودن، نه بر اساس‎ وجود‎ خصوصیات‎ شخصی خـاص در وی و نـه‎ بر‎ اساس‎ پیشگویی و یا پیش‎بینی شـخصی خـاص مبنی بـر ظـهور وی، بـلکه معلول شرایط اجتماعی زمـان او بوده است. هیچ‎کدام از عوامل ذکرشده‎ برای‎ قیام و ادعای وی به شخص او مرتبط نمی‌شود‎، بلکه‎ هـمه بـیان‎کننده اوضاع اجتماعی مردمی است کـه سـودانی در مـیان آنـان زیـسته و از میان آنان بـرخاسته اسـت و این‎ مطلب‎ به‎خوبی مؤید این ادعاست که برخی ادعاهای منجی‎باورانه، معلول شرایط‎ اجتماعی ناشی از فـقر، ظـلم و فـساد است. موثقی نیز این ادعا را تأیید کـرده و مـی‎نویسد: بـنابراین زمـینه و ریـشه‎ ایـن‎ جنبش‎ را باید در اوضاع داخلی جستجو کرد. از‎ دیگر‎ نشانه‎های تأیید این ادعا‎، هدفی است که جنبش مهدی سودانی داشته و به آن دعوت می‌کرد؛ سودانی‎ و پیروانش‎ مردم‎ را به قـیام علیه تاراج‎گری اروپاییان و استبداد پادشاهان ترک و مصر فرامی‌خواندند‎. جمله معروف‎ آنها همان است که: «کندن هزار قبر بهتر از پرداخت یک دینار مالیات است». ازاین‎رو کاملاً مشخص است کـه ظـهور و دعوت مهدی سودانی کاملاً ماهیتی‎ ضد‎ استعماری، ملی‌گرایانه و استقلال‎طلبانه داشته است.<ref>ر.ک: کاظمی‎ راد، رضا؛ مقری، احمد، ص14</ref>‎.
در خلال سده 18 و 19م، شرایط‎ اجتماعی‎ در بسیاری از جـوامع مـسلمان به‎گونه‌ای رقم خورد کـه پیـدایش مدعیان مهدویت با انگیزه اصلاح جامعه و مبارزه علیه استعمار رو به تزاید گذاشت. مـهدی سـودانی را بهترین نمونه‎ از‎ چنین مدعیانی دانـسته‌اند. آنچه از هـمه این عوامل بـرداشت مـی‌شود این است که ظـهور مـهدی سودانی و ادعای وی مبنی بر مهدی موعود بودن، نه بر اساس‎ وجود‎ خصوصیات‎ شخصی خـاص در وی و نـه‎ بر‎ اساس‎ پیشگویی و یا پیش‎بینی شـخصی خـاص مبنی بـر ظـهور وی، بـلکه معلول شرایط اجتماعی زمـان او بوده است. هیچ‎کدام از عوامل ذکرشده‎ برای‎ قیام و ادعای وی به شخص او مرتبط نمی‌شود‎، بلکه‎ هـمه بـیان‎کننده اوضاع اجتماعی مردمی است کـه سـودانی در مـیان آنـان زیـسته و از میان آنان بـرخاسته اسـت و این‎ مطلب‎ به‎خوبی مؤید این ادعاست که برخی ادعاهای منجی‎باورانه، معلول شرایط‎ اجتماعی ناشی از فـقر، ظـلم و فـساد است. موثقی نیز این ادعا را تأیید کـرده و مـی‎نویسد: بـنابراین زمـینه و ریـشه‎ ایـن‎ جنبش‎ را باید در اوضاع داخلی جستجو کرد. از‎ دیگر‎ نشانه‌های تأیید این ادعا‎، هدفی است که جنبش مهدی سودانی داشته و به آن دعوت می‌کرد؛ سودانی‎ و پیروانش‎ مردم‎ را به قـیام علیه تاراج‎گری اروپاییان و استبداد پادشاهان ترک و مصر فرامی‌خواندند‎. جمله معروف‎ آنها همان است که: «کندن هزار قبر بهتر از پرداخت یک دینار مالیات است». ازاین‎رو کاملاً مشخص است کـه ظـهور و دعوت مهدی سودانی کاملاً ماهیتی‎ ضد‎ استعماری، ملی‌گرایانه و استقلال‎طلبانه داشته است.<ref>ر.ک: کاظمی‎ راد، رضا؛ مقری، احمد، ص14</ref>‎.


کتاب با دو مطلب: اول: ممانعت حکام چینی اهل کاشغر از تجارت مسلمانان رعایای روس با غیر کاشغری‎ها؛ دوم: تظلم هندی‎ها از قرنطینه کشتی‎هایشان در بنادر مصر و ایتالیا، به پایان آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>‎.  
کتاب با دو مطلب: اول: ممانعت حکام چینی اهل کاشغر از تجارت مسلمانان رعایای روس با غیر کاشغری‎ها؛ دوم: تظلم هندی‎ها از قرنطینه کشتی‎هایشان در بنادر مصر و ایتالیا، به پایان آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>‎.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش