۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه کتاب چنین میخوانیم: فرقههای شیعه در جزئیات و تفاصیل اعتقادات با یکدیگر اختلافهایی دارند، اما همه آنها بر این متفقند که [[امام على(ع)|علی(ع)]] نسبت به امامت و قیام به این امر در امت مستحقترین است. فرقه زیدیه و امامیه و اسماعیلیه بهلحاظ گستردگی و تعداد بزرگترین فرقهها هستند. بااینحال گروهی گروه دیگر را تکذیب | در مقدمه کتاب چنین میخوانیم: فرقههای شیعه در جزئیات و تفاصیل اعتقادات با یکدیگر اختلافهایی دارند، اما همه آنها بر این متفقند که [[امام على(ع)|علی(ع)]] نسبت به امامت و قیام به این امر در امت مستحقترین است. فرقه زیدیه و امامیه و اسماعیلیه بهلحاظ گستردگی و تعداد بزرگترین فرقهها هستند. بااینحال گروهی گروه دیگر را تکذیب میکنند و بااینکه مابین آنها تناقضاتی در اعتقادات و بهویژه در امامت وجود دارد، برخی، برخی دیگر را گمراه میخوانند. در این بین شیعه اسماعیلیه به جهت اینکه از سوی دیگر مسلمانان متهم به اسلام ظاهری هستند مورد حملات شدید قرار گرفتهاند. به همین جهت اهل سنت، اسماعیلیه را از جمله مذاهب خارج از اسلام میدانند. زیدیه نیز همین اعتقاد را دارند و میگویند: اسماعیلیان در ظاهر اسلام را رعایت میکنند، اما در باطن کافر هستند و به هیچیک از شرایع پایبند نیستند<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>. | ||
انتشار اسماعیلیه باطنیه در جاهای متعددی از یمن و اختلاط آنها با زیدیها که اکثریت را تشکیل دادهاند، سبب شده که نقش سیاسی مهمی به هنگام سیطره قوای اجنبی در یمن و در همه اعصار داشته باشند<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>. | انتشار اسماعیلیه باطنیه در جاهای متعددی از یمن و اختلاط آنها با زیدیها که اکثریت را تشکیل دادهاند، سبب شده که نقش سیاسی مهمی به هنگام سیطره قوای اجنبی در یمن و در همه اعصار داشته باشند<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
زیدیه – بهجز حمیدان بن یحیی (656ق) - معتقدند که [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] به نص خفی به امامت رسیده و امام حسن و امام حسین(ع) به نص جلی به امامت رسیدهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص429</ref>. | زیدیه – بهجز حمیدان بن یحیی (656ق) - معتقدند که [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] به نص خفی به امامت رسیده و امام حسن و امام حسین(ع) به نص جلی به امامت رسیدهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص429</ref>. | ||
در بخشی از باب دوم، به مناقشه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در برخی از آثارش در رابطه با دیدگاه باطنیه اشاره شده که از توصیف خداوند به نفی و اثبات خودداری میورزند. از نظر ابن تیمیه، باطنیه با این دیدگاه، قانون منطقی بدیهی که همان قانون عدم تناقض است را نفی | در بخشی از باب دوم، به مناقشه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در برخی از آثارش در رابطه با دیدگاه باطنیه اشاره شده که از توصیف خداوند به نفی و اثبات خودداری میورزند. از نظر ابن تیمیه، باطنیه با این دیدگاه، قانون منطقی بدیهی که همان قانون عدم تناقض است را نفی میکنند. ابوسلیمان سجستانی باطنی در کتابش «الأقاليد الملكوتية» آنچنانکه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در کتابش «[[شرح العقيدة الإصفهانية]]» نقل کرده، چنین میگوید: ما بین نقیضین منتاقضین جمع نمیکنیم، تا بگوییم خداوند زنده است و زنده نیست؛ بلکه دو نقیض را برمیداریم و میگوییم: او نه موصوف است و نه لاموصوف<ref>ر.ک: همان، ص209</ref>. | ||
در سومین باب کتاب دیدگاه باطنیه در رابطه با امامت و عصمت امام بیان شده است. زیدیه در رابطه با عصمت قول واحدی ندارند؛ گروهی تنها قائل به عصمت اهل کساء هستند، نه دیگر ائمه(ع). گروهی نیز تنها [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] را معصوم میدانند. برخی از زیدیه نیز همانند امامیه و اسماعیلیه معتقد به عصمت همه ائمه هستند<ref>ر.ک: همان، ص430</ref>؛ البته نویسنده بهرغم این اختلاف با مطالعه منابع فراوانی که نزد وی بوده به این نتیجه رسیده که بیشتر زیدیان معتقد به عصمت ائمه(ع) نیستند. لذا بیشتر علمای زیدیه در این مسئله به نقد آرای باطنیه پرداختهاند؛ تا جاییکه صاحب بن عباد به نقد برادران زیدیاش که معتقد به عصمت امام بودند، پرداخته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | در سومین باب کتاب دیدگاه باطنیه در رابطه با امامت و عصمت امام بیان شده است. زیدیه در رابطه با عصمت قول واحدی ندارند؛ گروهی تنها قائل به عصمت اهل کساء هستند، نه دیگر ائمه(ع). گروهی نیز تنها [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] را معصوم میدانند. برخی از زیدیه نیز همانند امامیه و اسماعیلیه معتقد به عصمت همه ائمه هستند<ref>ر.ک: همان، ص430</ref>؛ البته نویسنده بهرغم این اختلاف با مطالعه منابع فراوانی که نزد وی بوده به این نتیجه رسیده که بیشتر زیدیان معتقد به عصمت ائمه(ع) نیستند. لذا بیشتر علمای زیدیه در این مسئله به نقد آرای باطنیه پرداختهاند؛ تا جاییکه صاحب بن عباد به نقد برادران زیدیاش که معتقد به عصمت امام بودند، پرداخته است<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش