۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در چهارمین مبحث کتاب، اثبات صانع برای عالم مطرح شده است. به گفته نویسنده: «ملّیون (متدینان به ادیان الهی)، چون به حدوث جهان معتقدند، جهان را نیازمند به صانعی که در وجودش محتاج به غیر نیست میدانند تا بدین وسیله تسلسل را دفع نمایند؛ چراکه احتیاج هر حادثی به موجدی که آن را ایجاد کرده بر هر هیچ عاقلی پوشیده نیست؛ بلکه این حقیقت حتی بر حیوانات بیزبان نیز معلوم است! | در چهارمین مبحث کتاب، اثبات صانع برای عالم مطرح شده است. به گفته نویسنده: «ملّیون (متدینان به ادیان الهی)، چون به حدوث جهان معتقدند، جهان را نیازمند به صانعی که در وجودش محتاج به غیر نیست میدانند تا بدین وسیله تسلسل را دفع نمایند؛ چراکه احتیاج هر حادثی به موجدی که آن را ایجاد کرده بر هر هیچ عاقلی پوشیده نیست؛ بلکه این حقیقت حتی بر حیوانات بیزبان نیز معلوم است! | ||
ولی دهریه، معتقد به قدم عالم و بینیازی آن از صانع هستند. این مطلب، اگرچه باطل است، اما اشکالی که بر قول فلاسفه (که قائل به قدم عالم و نیاز آن به صانع موجد واجب الوجود لذاته هستند) لازم میآید، بر آنها وارد نیست. فلاسفه | ولی دهریه، معتقد به قدم عالم و بینیازی آن از صانع هستند. این مطلب، اگرچه باطل است، اما اشکالی که بر قول فلاسفه (که قائل به قدم عالم و نیاز آن به صانع موجد واجب الوجود لذاته هستند) لازم میآید، بر آنها وارد نیست. فلاسفه میگویند: عالم ممکن است و معنای امکان تساوی وجود و عدم نسبت به ذات ممکن است و چون ترجیح یکی از وجود و عدم بر دیگری بدون مرجح محال است. پس وجود عالم نیاز به مرجحی دارد و آن مرجح نباید ممکنی باشد که منتهی به واجب نمیشود؛ وگرنه تسلسل لازم میآید بلکه باید واجب الوجود باشد که همان مطلوب ماست». سپس در ادامه به نقد این کلام فلاسفه پرداخته و قدم عالم در کلام فلاسفه را مورد نقد قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38461/1/56 ر.ک: همان، ص87-86]</ref>. | ||
مقصود از توحید در فلسفه، نفی مطلق کثـرت از واجـب بالـذات اسـت؛ چـه کثرت درونی ناشی از ترکیب و چه کـثرت بـیرونـی ناشـی از شـریک داشـتن. در کتب فلسفی این دو مسـئله تحـت عنـوان بسـاطت ذات و توحیـد ذات بررسـی میشود. برای اثبات بساطت ذات، انواع ترکیب باید از ذات الهی زدوده شود کـه عبارتند از: ترکیب شیمیایی، ترکیب از ماده و صـورت خـارجی و ذهـنی، ترکیب از جنس و فصل، ترکیب از اجـزای مـقداری، تـرکیب از وجود و ماهیـت، ترکیـب از وجود و عدم و ترکیب از جوهر و عـرض. در میـان ایـن ترکیـبهـا، ترکیـب از جنس و فصل و ماده و صورت ذهنی به مباحث مفهومی مــرتبط اســت و مــا در بررسی مفهومی واجب تعالی به این دو ترکیب برمیخوریم کـه واجـب تعالی نباید به آنها متصف باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/59978/107 ر.ک: شریفی، حسامالدین، ص108-107]</ref>. نویسنده در پنجمین مبحث کتاب با عنوان «توحید خداوند، یعنی نفی کثرت از او»، به این موضوع پرداخته است. او ابتدا نفی کثرت را شرح و توضیح داده و سپس فلاسفه را معتقد به نفی اقسام پنجگانه کثرت و ملّیون را معتقد به اثبات برخی دانسته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/59978/98 ر.ک: همان، ص99-98]</ref>. | مقصود از توحید در فلسفه، نفی مطلق کثـرت از واجـب بالـذات اسـت؛ چـه کثرت درونی ناشی از ترکیب و چه کـثرت بـیرونـی ناشـی از شـریک داشـتن. در کتب فلسفی این دو مسـئله تحـت عنـوان بسـاطت ذات و توحیـد ذات بررسـی میشود. برای اثبات بساطت ذات، انواع ترکیب باید از ذات الهی زدوده شود کـه عبارتند از: ترکیب شیمیایی، ترکیب از ماده و صـورت خـارجی و ذهـنی، ترکیب از جنس و فصل، ترکیب از اجـزای مـقداری، تـرکیب از وجود و ماهیـت، ترکیـب از وجود و عدم و ترکیب از جوهر و عـرض. در میـان ایـن ترکیـبهـا، ترکیـب از جنس و فصل و ماده و صورت ذهنی به مباحث مفهومی مــرتبط اســت و مــا در بررسی مفهومی واجب تعالی به این دو ترکیب برمیخوریم کـه واجـب تعالی نباید به آنها متصف باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/59978/107 ر.ک: شریفی، حسامالدین، ص108-107]</ref>. نویسنده در پنجمین مبحث کتاب با عنوان «توحید خداوند، یعنی نفی کثرت از او»، به این موضوع پرداخته است. او ابتدا نفی کثرت را شرح و توضیح داده و سپس فلاسفه را معتقد به نفی اقسام پنجگانه کثرت و ملّیون را معتقد به اثبات برخی دانسته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/59978/98 ر.ک: همان، ص99-98]</ref>. |
ویرایش