پرش به محتوا

السحب الوابلة علی ضرائح الحنابلة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی'
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۵: خط ۴۵:
تصوير حنابله غير وهابى شبه جزيره عربى، كه از تراجم مندرج در اثر حاضر برمى‌آيد، برخلاف قرائت خاص وهابيان، بسيار تحت تأثير گرايش‌هاى صوفيانه (كرامات) است. ابن حميد در اين راستا از قديمى‌ترين عالم حنبلى نجدى، احمد بن يحيى بن عطوه (م 948ق)، ياد كرده است كه به دمشق رفته و تحت تأثير گرايش‌هاى صوفيانه رشد و تعالى يافته است. ابن حميد در شرح فضائل او مى‌آورد: «العارف بالله تعالى ذي الكرامات الظاهرة و الآيات الباهرة، الذي فتح‌الله به مقفلات القلوب و كشف به معضلات الكروب». تأكيد ويژه ابن حميد بر كرامات صوفيانه در شرح حالى كه از زيد بن خطاب و كرامات او ارائه مى‌كند، كاملا آشكار است. او زيد بن خطاب را نخستين نجدى‌اى مى‌داند كه از وى كرامات و غرائب صوفيانه آشكار شده است. توجه ويژه ابن حميد به زيد بن خطاب را بايد در مخالفت او با وهابيت ريشه‌يابى كرد. همان‌طوركه مى‌دانيم ابن عبدالوهاب در آغاز دعوت خويش در زادگاهش، عيينه، به سه كار مهم دست زد كه يكى از آنها تخريب بارگاه زيد بن خطاب در ناحيه جبيله بود كه مردم نجد براى اهداى نذورات در آن تجمع می‌كردند. اساسا مى‌توان توجه ويژه ابن حميد به كرامات و اعمال صوفيانه را در پرتو مخالفت او با انديشه‌هاى وهابيت تعبير و تفسير نمود. از ديگر موارد اشاره جدى او به بحث كرامات صوفيانه، در ترجمه‌ى جدّ بزرگش حميدان بن تركى نمايان شده است؛ جايى كه حميدان، درحالى‌كه هيچ نشانى از مريضى و مرگ در او ديده نمى‌شود، از تاريخ و زمان دقيق مرگ خود خبر مى‌دهد و وصاياى لازمه را به فرزندان خويش ابلاغ مى‌كند.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>
تصوير حنابله غير وهابى شبه جزيره عربى، كه از تراجم مندرج در اثر حاضر برمى‌آيد، برخلاف قرائت خاص وهابيان، بسيار تحت تأثير گرايش‌هاى صوفيانه (كرامات) است. ابن حميد در اين راستا از قديمى‌ترين عالم حنبلى نجدى، احمد بن يحيى بن عطوه (م 948ق)، ياد كرده است كه به دمشق رفته و تحت تأثير گرايش‌هاى صوفيانه رشد و تعالى يافته است. ابن حميد در شرح فضائل او مى‌آورد: «العارف بالله تعالى ذي الكرامات الظاهرة و الآيات الباهرة، الذي فتح‌الله به مقفلات القلوب و كشف به معضلات الكروب». تأكيد ويژه ابن حميد بر كرامات صوفيانه در شرح حالى كه از زيد بن خطاب و كرامات او ارائه مى‌كند، كاملا آشكار است. او زيد بن خطاب را نخستين نجدى‌اى مى‌داند كه از وى كرامات و غرائب صوفيانه آشكار شده است. توجه ويژه ابن حميد به زيد بن خطاب را بايد در مخالفت او با وهابيت ريشه‌يابى كرد. همان‌طوركه مى‌دانيم ابن عبدالوهاب در آغاز دعوت خويش در زادگاهش، عيينه، به سه كار مهم دست زد كه يكى از آنها تخريب بارگاه زيد بن خطاب در ناحيه جبيله بود كه مردم نجد براى اهداى نذورات در آن تجمع می‌كردند. اساسا مى‌توان توجه ويژه ابن حميد به كرامات و اعمال صوفيانه را در پرتو مخالفت او با انديشه‌هاى وهابيت تعبير و تفسير نمود. از ديگر موارد اشاره جدى او به بحث كرامات صوفيانه، در ترجمه‌ى جدّ بزرگش حميدان بن تركى نمايان شده است؛ جايى كه حميدان، درحالى‌كه هيچ نشانى از مريضى و مرگ در او ديده نمى‌شود، از تاريخ و زمان دقيق مرگ خود خبر مى‌دهد و وصاياى لازمه را به فرزندان خويش ابلاغ مى‌كند.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>


پس از اشاره به ويژگى اول تصوير حنابله غير وهابى در اثر ابن حميد، بايد به ويژگى دوم؛ يعنى بُعد فرامنطقه‌اى اين فقها و صاحبان تراجم اشاره كرد. ابن حميد در اين رويكرد، تلاش كرده است كه انزواى وهابيان را دليلى بر عدم مقبوليت آرائشان قلمداد كند و در مقابل به سفرهاى متعدد حنابله ضد وهابى، ميزان پذيرش بالاى آنها در اقصى نقاط جهان اسلام و ارتباط وثيق و گسترده آنها با يكديگر پرداخته است. حنابله زبير و بصره، به‌عنوان دو مركز مهم ضد وهابى شمال شبه جزيره نجديانى بودند كه به مصر و شام سفر می‌كردند.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>
پس از اشاره به ويژگى اول تصوير حنابله غير وهابى در اثر ابن حميد، بايد به ويژگى دوم؛ يعنى بُعد فرامنطقه‌اى اين فقها و صاحبان تراجم اشاره كرد. ابن حميد در اين رويكرد، تلاش كرده است كه انزواى وهابيان را دليلى بر عدم مقبولیت آرائشان قلمداد كند و در مقابل به سفرهاى متعدد حنابله ضد وهابى، ميزان پذيرش بالاى آنها در اقصى نقاط جهان اسلام و ارتباط وثيق و گسترده آنها با يكديگر پرداخته است. حنابله زبير و بصره، به‌عنوان دو مركز مهم ضد وهابى شمال شبه جزيره نجديانى بودند كه به مصر و شام سفر می‌كردند.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>


ويژگى مهم ديگرى كه ابن حميد، از رهگذر اشاره به سابقه سفرهاى علم‌اندوزانه حنابله ضد وهابى، به دنبال اثبات آن است، پشتوانه علمى و پژوهشى آنها در مقايسه با وهابيان است. توضيح آنكه ابن حميد با اشاره به روابط گسترده و دائمى علماى حنبلى سراسر جهان اسلام و اشتراك جدى آنها در مخالفت با وهابيت، مى‌كوشد اولا به انزواى فكرى وهابيان اشاره كند و ثانياً تفكر خود را مستظهر به اكثريت فقهاى اقصى نقاط بلاد اسلامى معرفى كند. در اين راستا توجه ويژه او به عبدالله بن محمد بن فيروز تميمى احسائى (1216-1142ق) حائز نكات مهمى است.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>
ويژگى مهم ديگرى كه ابن حميد، از رهگذر اشاره به سابقه سفرهاى علم‌اندوزانه حنابله ضد وهابى، به دنبال اثبات آن است، پشتوانه علمى و پژوهشى آنها در مقايسه با وهابيان است. توضيح آنكه ابن حميد با اشاره به روابط گسترده و دائمى علماى حنبلى سراسر جهان اسلام و اشتراك جدى آنها در مخالفت با وهابيت، مى‌كوشد اولا به انزواى فكرى وهابيان اشاره كند و ثانياً تفكر خود را مستظهر به اكثريت فقهاى اقصى نقاط بلاد اسلامى معرفى كند. در اين راستا توجه ويژه او به عبدالله بن محمد بن فيروز تميمى احسائى (1216-1142ق) حائز نكات مهمى است.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>
خط ۵۱: خط ۵۱:
ابن حميد، عبدالله بن فيروز را اسوه فقهاى حنبلى و طلايه‌دار مخالفت با محمد بن عبدالوهاب معرفى كرده است. ابن حميد كوشيده است با درج مواردى همچون غرائب و كرامات عرفانى، كه در ابتداى زندگى وى رخ داده، ناتوانى جسمى، شجاعت علمى، معجزه‌اى كه جانش را نجات داده است و برجستگى او در مقابله با وهابيان، چهره‌اى فراانسان و قهرمانانه از وى ترسيم كند. ابن فيروز از شاگردان محمد بن عفالق احسائى يكى از چهره‌هاى برجسته مخالفت با محمد بن عبدالوهاب در اثناء نشر دعوتش محسوب مى‌شد و وهابيان او را يكى از سرسخت‌ترين دشمنان خود مى‌انگاشتند. ابن فيروز در مدت اقامتش در احساء، نامه‌اى به سلطان عبدالحميد عثمانى نگاشت و او را از خطر «خوارج نجدى» مطلع ساخت؛ اما سپاه ارسالى سلطان عثمانى از عراق فراتر نرفت و طرح ابن فيروز ناكام ماند. به همين دليل ابن فيروز و همراهانش به بصره گريختند. به اين ترتيب جنوب عراق به محل تمركز مخالفان وهابيت تبديل شد. از ميان شاگردان متعدد ابن فيروز، محمد بن سلوم و ابراهيم بن جديد رسالات متعددى در رد وهابيت نگاشتند و تحركات متعددى را از خود نشان دادند.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>
ابن حميد، عبدالله بن فيروز را اسوه فقهاى حنبلى و طلايه‌دار مخالفت با محمد بن عبدالوهاب معرفى كرده است. ابن حميد كوشيده است با درج مواردى همچون غرائب و كرامات عرفانى، كه در ابتداى زندگى وى رخ داده، ناتوانى جسمى، شجاعت علمى، معجزه‌اى كه جانش را نجات داده است و برجستگى او در مقابله با وهابيان، چهره‌اى فراانسان و قهرمانانه از وى ترسيم كند. ابن فيروز از شاگردان محمد بن عفالق احسائى يكى از چهره‌هاى برجسته مخالفت با محمد بن عبدالوهاب در اثناء نشر دعوتش محسوب مى‌شد و وهابيان او را يكى از سرسخت‌ترين دشمنان خود مى‌انگاشتند. ابن فيروز در مدت اقامتش در احساء، نامه‌اى به سلطان عبدالحميد عثمانى نگاشت و او را از خطر «خوارج نجدى» مطلع ساخت؛ اما سپاه ارسالى سلطان عثمانى از عراق فراتر نرفت و طرح ابن فيروز ناكام ماند. به همين دليل ابن فيروز و همراهانش به بصره گريختند. به اين ترتيب جنوب عراق به محل تمركز مخالفان وهابيت تبديل شد. از ميان شاگردان متعدد ابن فيروز، محمد بن سلوم و ابراهيم بن جديد رسالات متعددى در رد وهابيت نگاشتند و تحركات متعددى را از خود نشان دادند.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>


تلاش ابن حميد، براى به تصوير كشيدن فعالیت‌های حنابله غير وهابى شبه جزيره، تنها بر ابن فيروز خلاصه نمى‌شود. شخصيت ديگرى كه ابن حميد توجه زيادى به شأن و جايگاهش مصروف داشته است، عبدالله بن فائز بن منصور اباالخيل (1251-1200ق) است. اباالخيل نيز، همچون ابن حميد، شاگرد دو تن از فقهاى مشهور حنبلى حجاز، محمد الهديبى و شيخ عيسى بن محمد بود كه هر دو اصالتا زبيرى بودند. اباالخيل يكى از طلايه‌داران مخالفت با وهابيت در قلب شبه جزيره محسوب مى‌شد. او دربازگشت به عنيزه كه هم‌زمان با قدرت‌گيرى امير تركى سعودى بود، از ضعف علماى حنبلى در برابر خطر عقايد وهابى آگاه شد و طى نامه‌اى به محمد بن سلوم از او تقاضاى كمك و يارى كرد. تحركات اباالخيل منجر به تبعيدش به حجاز شد؛ اما اندكى پس از ترور امير تركى و استقلال عنيزه از رياض، مردم شهر از او خواستند كه به عنيزه بازگردد. زمينه‌سازى‌هاى اباالخيل در عنيزه به فعاليت برادرزاده‌اش، محمد بن ابراهيم بن عريكان (م 1270ق)، ختم شد كه آخرين نماينده حنابله سرشناس ضد وهابى در اثر ابن حميد است. عريكان كه برآمده محضر درس عمويش اباالخيل بود پس از گذراندن مراحل اوليه تحصيل به حجاز رفت و در آنجا با محمد السنوسى ديدار كرد. تأثير عريكان در پيشرفت حركت سنوسيه يكى از زمينه‌هاى تحقيق و بررسى درباره پيوند اين دو حوزه علمى در جهان اسلام است.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>
تلاش ابن حميد، براى به تصوير كشيدن فعالیت‌های حنابله غير وهابى شبه جزيره، تنها بر ابن فيروز خلاصه نمى‌شود. شخصيت ديگرى كه ابن حميد توجه زيادى به شأن و جايگاهش مصروف داشته است، عبدالله بن فائز بن منصور اباالخيل (1251-1200ق) است. اباالخيل نيز، همچون ابن حميد، شاگرد دو تن از فقهاى مشهور حنبلى حجاز، محمد الهديبى و شيخ عيسى بن محمد بود كه هر دو اصالتا زبيرى بودند. اباالخيل يكى از طلايه‌داران مخالفت با وهابيت در قلب شبه جزيره محسوب مى‌شد. او دربازگشت به عنيزه كه هم‌زمان با قدرت‌گيرى امير تركى سعودى بود، از ضعف علماى حنبلى در برابر خطر عقايد وهابى آگاه شد و طى نامه‌اى به محمد بن سلوم از او تقاضاى كمك و يارى كرد. تحركات اباالخيل منجر به تبعيدش به حجاز شد؛ اما اندكى پس از ترور امير تركى و استقلال عنيزه از رياض، مردم شهر از او خواستند كه به عنيزه بازگردد. زمينه‌سازى‌هاى اباالخيل در عنيزه به فعاليت برادرزاده‌اش، محمد بن ابراهيم بن عريكان (م 1270ق)، ختم شد كه آخرين نماينده حنابله سرشناس ضد وهابى در اثر ابن حميد است. عريكان كه برآمده محضر درس عمويش اباالخيل بود پس از گذراندن مراحل اولیه تحصيل به حجاز رفت و در آنجا با محمد السنوسى ديدار كرد. تأثير عريكان در پيشرفت حركت سنوسيه يكى از زمينه‌هاى تحقيق و بررسى درباره پيوند اين دو حوزه علمى در جهان اسلام است.<ref>[http://historylib.com/articles/1555/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D9%8F%D9%85%D9%8E%DB%8C%D8%AF+%D9%88+%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA+%D8%A7%D8%B2+%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA+%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C همان]</ref>


گرچه نویسنده، مدخلى مستقل از كتابش را به محمد بن عبدالوهاب يا نوادگان و پيروانش اختصاص نداده و آنها را جزء حنبلیانِ شايسته ذكر نام و ياد قلمداد نكرده است؛ اما در جاى‌جاى كتاب، اثرات تفكر وهابى و مخالفت با آن را مى‌توان ديد. اين اثرات را مى‌توان به سه دسته عمده تقسيم كرد:
گرچه نویسنده، مدخلى مستقل از كتابش را به محمد بن عبدالوهاب يا نوادگان و پيروانش اختصاص نداده و آنها را جزء حنبلیانِ شايسته ذكر نام و ياد قلمداد نكرده است؛ اما در جاى‌جاى كتاب، اثرات تفكر وهابى و مخالفت با آن را مى‌توان ديد. اين اثرات را مى‌توان به سه دسته عمده تقسيم كرد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش