۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =3 | | تعداد جلد =3 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =39566 | ||
| کد پدیدآور =16090 | | کد پدیدآور =16090 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در سال 1939م مستشرق فرانسوی دیوید ویل در سلسله منشورات مؤسسه فرانسوی آثار شرقی در قاهره نسخه نادری از کتاب الجامع فقیه و محدث [[ابن وهب، عبد الله بن وهب|ابومحمد عبدالله بن وهب مصری]] را منتشر کرد. این نسخه خطی در حوالی شهر ادفو در ناحیه صعید مصر (منطقهای در جنوب مصر کنونی) پیدا شد. این تفسیر بر گیاه بردی نوشته شده است. در مصر از زمانهای گذشته انتشار با این گیاه رایج بوده است. تاریخ این نسخه به نیمه قرن سوم هجری به روایت حرملة بن یحیی یکی از شاگردان مؤلف باز میگردد. شایسته ذکر است که محقق کتاب با همراه تحقیقاتش همه تصاویر لوحههای کتاب اصلی را برای اطمینان و توثیق تحقیقاتش منتشر کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص5</ref>. | در سال 1939م مستشرق فرانسوی دیوید ویل در سلسله منشورات مؤسسه فرانسوی آثار شرقی در قاهره نسخه نادری از کتاب الجامع فقیه و محدث [[ابن وهب، عبد الله بن وهب|ابومحمد عبدالله بن وهب مصری]] را منتشر کرد. این نسخه خطی در حوالی شهر ادفو در ناحیه صعید مصر (منطقهای در جنوب مصر کنونی) پیدا شد. این تفسیر بر گیاه بردی نوشته شده است. در مصر از زمانهای گذشته انتشار با این گیاه رایج بوده است. تاریخ این نسخه به نیمه قرن سوم هجری به روایت حرملة بن یحیی یکی از شاگردان مؤلف باز میگردد. شایسته ذکر است که محقق کتاب با همراه تحقیقاتش همه تصاویر لوحههای کتاب اصلی را برای اطمینان و توثیق تحقیقاتش منتشر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39566/1/5 ر.ک: مقدمه، ج1، ص5]</ref>. | ||
در سال 1996م انتشارات ابن الجوزی این کتاب را با تحقیق دکتر مصطفی حسن حسین محمد ابوالخیر در عربستان در دو مجلد تحت عنوان «الجامع في الحديث» منتشر کرد. از خلال مقدمه محقق معلوم میشود که او بر همان نسخهای که مستشرق مذکور در سال 1939م تحقیق و منتشر کرده اعتماد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | در سال 1996م انتشارات ابن الجوزی این کتاب را با تحقیق دکتر مصطفی حسن حسین محمد ابوالخیر در عربستان در دو مجلد تحت عنوان «الجامع في الحديث» منتشر کرد. از خلال مقدمه محقق معلوم میشود که او بر همان نسخهای که مستشرق مذکور در سال 1939م تحقیق و منتشر کرده اعتماد کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39566/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>. | ||
محقق کتاب در ابتدای جزء دوم کتاب چنین مینویسد: این جزئی که اکنون در دست ماست، کامل و مشتمل بر 27 ورقه است. البته اغلب صفحات آن دچار رطوبت شده و از سطرهای آن کلمات بسیاری محو شده است. از عنوان این جزء بر ورقه اول نیز حروف اندکی باقی مانده است<ref>ر.ک: مقدمه، جلد2، ص6</ref>. | محقق کتاب در ابتدای جزء دوم کتاب چنین مینویسد: این جزئی که اکنون در دست ماست، کامل و مشتمل بر 27 ورقه است. البته اغلب صفحات آن دچار رطوبت شده و از سطرهای آن کلمات بسیاری محو شده است. از عنوان این جزء بر ورقه اول نیز حروف اندکی باقی مانده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39567/1/6 ر.ک: مقدمه، جلد2، ص6]</ref>. | ||
در مقدمه جزء سوم نیز چنین میخوانیم: عنوان دقیق این جزء از الجامع را نمیدانیم؛ چراکه ورقه اول این جزء کامل نیست و بسیاری از اطلاعات مهم آن مانند روایت کتاب و حتی نام مؤلف آن افتاده است. البته این کتاب بدون شک به کتابی که ابن وهب در تفسیر قرآن نوشته است اضافه میشود. با توجه به مطالبی که در این جزء اخیر آمده است مانند ترغیب القرآن، اختلاف حروف قرآن، ناسخ و منسوخ و مانند آن به این کتاب عنوان خاصی که جایگاه آن را در این فن مشخص کند اعطا کردم که عبارت از «علوم القرآن» باشد. ابن عبدالبر از «ترغیب القرآن» یاد کرده و آن را به الموطأ ابن وهب نسبت داده است. من معتقدم که این جزء سوم را مؤلف یا راوی یا ناسخش «ترغیب القرآن» نامیده است؛ زیرا همانگونه که خواننده اثر خواهد دید مشتمل بر بیشتر ابوابی است که قدما در علوم و فضائل قرآن و مباحث مترتب بر آن نوشتهاند<ref>ر.ک: مقدمه، جلد3، ص 7</ref>. | در مقدمه جزء سوم نیز چنین میخوانیم: عنوان دقیق این جزء از الجامع را نمیدانیم؛ چراکه ورقه اول این جزء کامل نیست و بسیاری از اطلاعات مهم آن مانند روایت کتاب و حتی نام مؤلف آن افتاده است. البته این کتاب بدون شک به کتابی که ابن وهب در تفسیر قرآن نوشته است اضافه میشود. با توجه به مطالبی که در این جزء اخیر آمده است مانند ترغیب القرآن، اختلاف حروف قرآن، ناسخ و منسوخ و مانند آن به این کتاب عنوان خاصی که جایگاه آن را در این فن مشخص کند اعطا کردم که عبارت از «علوم القرآن» باشد. ابن عبدالبر از «ترغیب القرآن» یاد کرده و آن را به الموطأ ابن وهب نسبت داده است. من معتقدم که این جزء سوم را مؤلف یا راوی یا ناسخش «ترغیب القرآن» نامیده است؛ زیرا همانگونه که خواننده اثر خواهد دید مشتمل بر بیشتر ابوابی است که قدما در علوم و فضائل قرآن و مباحث مترتب بر آن نوشتهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39816/1/7 ر.ک: مقدمه، جلد3، ص 7]</ref>. | ||
سحنون بن سعید همان عبدالله بن سعید تنوخی (متوفی 240ق)، امام مذهب مالکی در افریقیا بوده که به جهت شهرت و آثارش درباره مذهب مالکی نیاز به معرفی ندارد. سحنون در اثنای سفرش به مصر در درس عبدالله بن وهب حاضر شد و از او فقه آموخت و موطأ را از او روایت کرد. همچنین المحاربة و القضاء فی البیوع و الجامع را نیز از او روایت کرد<ref>ر.ک: مقدمه، جلد1، ص18</ref>. | سحنون بن سعید همان عبدالله بن سعید تنوخی (متوفی 240ق)، امام مذهب مالکی در افریقیا بوده که به جهت شهرت و آثارش درباره مذهب مالکی نیاز به معرفی ندارد. سحنون در اثنای سفرش به مصر در درس عبدالله بن وهب حاضر شد و از او فقه آموخت و موطأ را از او روایت کرد. همچنین المحاربة و القضاء فی البیوع و الجامع را نیز از او روایت کرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39566/1/18 ر.ک: مقدمه، جلد1، ص18]</ref>. | ||
محقق کتاب در تحقیق اثر به برخی دیدگاههای دیگر ذکر شده در کتب تفسیر و منابع مهم نیز - درصورتیکه روایات ابن وهب را از مشایخش نقل کرده باشند- اشاره کرده است. همچنین جمیع شواهد روایات ابن وهب را به «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|الجامع البيان عن تأويل آی القرآن]]» ابوجعفر طبری معروف به [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]] ارجاع داده است و نیز روایاتی که ابن وهب از عبدالرحمن بن زید بن اسلم نقل کرده و طبری درباره آیات مذکوره در کتابش آورده را به این فقرات اضافه کرده است. شایسته است اشاره شود که نویسنده کتابش را همانند مشایخش مرتب کرده نه بر طبق ترتیب سور و آیات قرآن؛ برخی از تفسیر را به روایت شیخش و اسانید آن ذکر کرده و سپس به ذکر تفسیر شیخ دیگر با اسانیدش پرداخته است و پس از ذکر فقراتی، دوباره به روایات شیخ پیشین بازگشته است. این نوع ترتیب، محقق را مجبور کرده که آیات تفسیر شده در این کتاب را در فهرستی خاص برحسب ترتیب قرآن و با اشاره به رقم فقرات در نص محقق ارائه کند. در پاورقیهای کتاب نیز شرححال رجال و نساء مذکور در اسانید با تمرکز بر مهمترین کتب رجال مانند مزی و ذهبی و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] و برخی دیگر از کتب تراجم ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | محقق کتاب در تحقیق اثر به برخی دیدگاههای دیگر ذکر شده در کتب تفسیر و منابع مهم نیز - درصورتیکه روایات ابن وهب را از مشایخش نقل کرده باشند- اشاره کرده است. همچنین جمیع شواهد روایات ابن وهب را به «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|الجامع البيان عن تأويل آی القرآن]]» ابوجعفر طبری معروف به [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]] ارجاع داده است و نیز روایاتی که ابن وهب از عبدالرحمن بن زید بن اسلم نقل کرده و طبری درباره آیات مذکوره در کتابش آورده را به این فقرات اضافه کرده است. شایسته است اشاره شود که نویسنده کتابش را همانند مشایخش مرتب کرده نه بر طبق ترتیب سور و آیات قرآن؛ برخی از تفسیر را به روایت شیخش و اسانید آن ذکر کرده و سپس به ذکر تفسیر شیخ دیگر با اسانیدش پرداخته است و پس از ذکر فقراتی، دوباره به روایات شیخ پیشین بازگشته است. این نوع ترتیب، محقق را مجبور کرده که آیات تفسیر شده در این کتاب را در فهرستی خاص برحسب ترتیب قرآن و با اشاره به رقم فقرات در نص محقق ارائه کند. در پاورقیهای کتاب نیز شرححال رجال و نساء مذکور در اسانید با تمرکز بر مهمترین کتب رجال مانند مزی و ذهبی و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] و برخی دیگر از کتب تراجم ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39566/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: | [[رده: مرداد(98)]] | ||
[[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]] | [[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]] |
ویرایش