پرش به محتوا

دراسات أصول الفقه علی ترتيب دروس الإمامیة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌‌' به '‌'
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
خط ۵۵: خط ۵۵:
نویسنده درس چهارشنبه، بیستم دی‌ماه 1357 را به عدم صحت استدلال به قیاس اختصاص داده و با روایتی این مطلب را تبیین می‌کند:
نویسنده درس چهارشنبه، بیستم دی‌ماه 1357 را به عدم صحت استدلال به قیاس اختصاص داده و با روایتی این مطلب را تبیین می‌کند:


ابان بن تغلب می‌گوید: «به امام‌ صادق(ع)‌ گفتم: چه می‌گویی درباره کسى که انگشتى از انگشتان زن را‌ قطع‌ کند. حضرت فرمود: دیه او ده شتر‌ است‌. سپس‌ گفتم: اگر دو انگشت را قطع کند؟ فرمود‌: بیست‌ شتر. گفتم: اگر سه انگشت را قطع کند؟ فرمود: سى شتر، گفتم: اگر چهار‌ انگشت‌ را قطع کند؟ فرمود: بیست شتر‌. گفتم‌: سبحان‌الله! سه‌ انگشت‌ را قطع می‌کند، سى شتر‌ می‌دهد و چهار انگشت را قطع می‌کند، بیست شتر مى‌دهد؟ این حکم‌ در‌ عراق به ما مى‌رسید و ما‌ از گوینده آن تبرى‌ مى‌‌جستیم و مى‌گفتیم کسى که‌ این‌ حکم را آورده است، شیطان است. سپس حضرت فرمود: آرام باش، اى ابان‌! رسول‌ خدا(ص) چنین حکم کرده است؛ به‌درستی‌ که زن، مرد‌ را‌ تا ثلث دیه برابرى‌ مى‌کند و هنگامى‌که به ثلث رسید، برمی‌گردد به نصف. اى ابان، تو‌ نظر‌ مرا بر اساس قیاس صحیح نمی‌دانی؛ حال‌آنکه سنت‌ اگر‌ قیاس‌ شود، از بین مى‌‌رود». این روایت بر عدم اعتبار قیاس فقهى دلالت دارد؛ زیرا ابان بر اساس تصور‌ خودش‌ که موضوعات متماثل باید احکام متماثل‌ داشته‌ باشند‌، چنین‌ گمان‌ مى‌کرد که‌ باید‌ حکم قطع چهار انگشت زن، حکم قطع چهار انگشت مرد را داشته باشد و این اقتضاى قیاس‌ فقهى‌ است‌؛ اما سخن امام که تا قطع سه‌ انگشت‌ احکام‌ زن‌ و مرد‌ متماثل‌اند، ولى از چهار انگشت به بعد احکام آن‌ها متفاوت می‌شود، او را متوجه یک اشتباه روشى در فقه مى‌کند و آن اینکه اگر بر اساس قیاس‌ فقهى ظنى حکم شود، سخن ابان درست است؛ یعنى حکم شبیه (انگشتان مرد)، براى شبیه (انگشتان زن)، ثابت است؛ ولى ازآنجاکه قیاس ظنى باطل است، برداشت ابان نیز‌ باطل‌ است. این روایت به‌خوبی بر بطلان قیاس فقهى دلالت دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/23779/94 ر.ک: همان]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16054/1/288 متن کتاب، جلد1، ص 288]</ref>.
ابان بن تغلب می‌گوید: «به امام‌ صادق(ع)‌ گفتم: چه می‌گویی درباره کسى که انگشتى از انگشتان زن را‌ قطع‌ کند. حضرت فرمود: دیه او ده شتر‌ است‌. سپس‌ گفتم: اگر دو انگشت را قطع کند؟ فرمود‌: بیست‌ شتر. گفتم: اگر سه انگشت را قطع کند؟ فرمود: سى شتر، گفتم: اگر چهار‌ انگشت‌ را قطع کند؟ فرمود: بیست شتر‌. گفتم‌: سبحان‌الله! سه‌ انگشت‌ را قطع می‌کند، سى شتر‌ می‌دهد و چهار انگشت را قطع می‌کند، بیست شتر مى‌دهد؟ این حکم‌ در‌ عراق به ما مى‌رسید و ما‌ از گوینده آن تبرى‌ مى‌جستیم و مى‌گفتیم کسى که‌ این‌ حکم را آورده است، شیطان است. سپس حضرت فرمود: آرام باش، اى ابان‌! رسول‌ خدا(ص) چنین حکم کرده است؛ به‌درستی‌ که زن، مرد‌ را‌ تا ثلث دیه برابرى‌ مى‌کند و هنگامى‌که به ثلث رسید، برمی‌گردد به نصف. اى ابان، تو‌ نظر‌ مرا بر اساس قیاس صحیح نمی‌دانی؛ حال‌آنکه سنت‌ اگر‌ قیاس‌ شود، از بین مى‌رود». این روایت بر عدم اعتبار قیاس فقهى دلالت دارد؛ زیرا ابان بر اساس تصور‌ خودش‌ که موضوعات متماثل باید احکام متماثل‌ داشته‌ باشند‌، چنین‌ گمان‌ مى‌کرد که‌ باید‌ حکم قطع چهار انگشت زن، حکم قطع چهار انگشت مرد را داشته باشد و این اقتضاى قیاس‌ فقهى‌ است‌؛ اما سخن امام که تا قطع سه‌ انگشت‌ احکام‌ زن‌ و مرد‌ متماثل‌اند، ولى از چهار انگشت به بعد احکام آن‌ها متفاوت می‌شود، او را متوجه یک اشتباه روشى در فقه مى‌کند و آن اینکه اگر بر اساس قیاس‌ فقهى ظنى حکم شود، سخن ابان درست است؛ یعنى حکم شبیه (انگشتان مرد)، براى شبیه (انگشتان زن)، ثابت است؛ ولى ازآنجاکه قیاس ظنى باطل است، برداشت ابان نیز‌ باطل‌ است. این روایت به‌خوبی بر بطلان قیاس فقهى دلالت دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/23779/94 ر.ک: همان]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16054/1/288 متن کتاب، جلد1، ص 288]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش