پرش به محتوا

دراسات أصول الفقه علی ترتيب دروس الإمامیة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '‏.' به '.')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۹: خط ۳۹:
در رابطه با موضوع علم اصول برخی از اصولیون «ادله اربعه و اجتهاد و تعادل و تراجیح» را موضوع علم اصول دانسته‌اند. برخی نیز اول و دوم را موضوع دانسته و تعادل و تراجیح را داخل در اول دانسته‌اند؛ چراکه بحث از تعادل و تراجیح برای تعیین دلیل از متعارض آن است پس داخل در ادله اربعه می‌شود. برخی نیز تنها ادله اربعه را موضوع دانسته‌اند...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16054/1/3 ر.ک: همان]</ref>.
در رابطه با موضوع علم اصول برخی از اصولیون «ادله اربعه و اجتهاد و تعادل و تراجیح» را موضوع علم اصول دانسته‌اند. برخی نیز اول و دوم را موضوع دانسته و تعادل و تراجیح را داخل در اول دانسته‌اند؛ چراکه بحث از تعادل و تراجیح برای تعیین دلیل از متعارض آن است پس داخل در ادله اربعه می‌شود. برخی نیز تنها ادله اربعه را موضوع دانسته‌اند...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16054/1/3 ر.ک: همان]</ref>.


واژگانی همچون صلات، صوم، حج، زکات و... یک‌سری مفاهیم لغوی دارند که پیش از اسلام صرفاً در آن معانی به کار می‌رفته‌اند؛ ولی شارع آن‌ها‌ را در مفاهیمی جدید به‌کار برده و به‌تدریج استعمال آن‌ها در این معانی، حقیقت شده است؛ اما آیا انتقال به معانی یادشده، در زمان شارع و به شکل وضع تعیینی یا تعینی‌ صورت‌ گرفته تا حقیقت شرعیه ثابت شود، یا آنکه در آن زمان، به گونه مجاز در معانی جدید به‌کار رفته و پس از عصر شارع، وضع اتفاق افتاده است تا حقیقت‌ متشرعه‌ ثابت گردد. ثمره بحث نیز چنین بیان شده که الفاظ به‌کاررفته در سخن شارع و فاقد قرینه، در صورت نخست حمل بر معانی شرعی‌ می‌شوند‌ و در صورت دوم، حمل بر‌ معانی‌ لغوی یا توقف می‌شوند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/78937/37 ر.ک: ایروانی، جواد، ص37]</ref>. نویسنده اصولیان را در این رابطه دچار افراط‌وتفریط می‌داند؛ مثلاً قاضی باقلانی منکر استعمال الفاظ در حقیقت شرعیه است بلکه استعمال در معانی لغوی را صحیح می‌داند... <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16054/1/12 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص12]</ref>.
واژگانی همچون صلات، صوم، حج، زکات و... یک‌سری مفاهیم لغوی دارند که پیش از اسلام صرفاً در آن معانی به کار می‌رفته‌اند؛ ولی شارع آن‌ها‌ را در مفاهیمی جدید به‌کار برده و به‌تدریج استعمال آن‌ها در این معانی، حقیقت شده است؛ اما آیا انتقال به معانی یادشده، در زمان شارع و به شکل وضع تعیینی یا تعینی‌ صورت‌ گرفته تا حقیقت شرعیه ثابت شود، یا آنکه در آن زمان، به گونه مجاز در معانی جدید به‌کار رفته و پس از عصر شارع، وضع اتفاق افتاده است تا حقیقت‌ متشرعه‌ ثابت گردد. ثمره بحث نیز چنین بیان شده که الفاظ به‌کاررفته در سخن شارع و فاقد قرینه، در صورت نخست حمل بر معانی شرعی‌ می‌شوند‌ و در صورت دوم، حمل بر‌ معانی‌ لغوی یا توقف می‌شوند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/78937/37 ر.ک: ایروانی، جواد، ص37]</ref>. نویسنده اصولیان را در این رابطه دچار افراط‌وتفریط می‌داند؛ مثلاً قاضی باقلانی منکر استعمال الفاظ در حقیقت شرعیه است بلکه استعمال در معانی لغوی را صحیح می‌داند...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16054/1/12 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص12]</ref>.


از صفحه 45 کتاب بحث اوامر از مباحث الفاظ در دو مقام طرح شده است: اول ماده امر و دوم در این‌که صیغه إفعل و اخوات آن در کدامیک از معانی مورد ادعا ظهور دارند. نویسنده معتقد است که اصولیان در این دو مقام بحث‌های طولانی و ملال‌آوری داشته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16054/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>.
از صفحه 45 کتاب بحث اوامر از مباحث الفاظ در دو مقام طرح شده است: اول ماده امر و دوم در این‌که صیغه إفعل و اخوات آن در کدامیک از معانی مورد ادعا ظهور دارند. نویسنده معتقد است که اصولیان در این دو مقام بحث‌های طولانی و ملال‌آوری داشته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16054/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش