پرش به محتوا

التحف في مذاهب السلف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌‌' به '‌'
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
ناشر در مقدمه، این رساله را پاسخی به درخواست یکی از دوستان [[شوکانی، محمد|شوکانی]] دانسته که شیوه سلف صالح در فهم آیات و احادیث استواء و صفات را می‌پرسد که آیا حمل بر ظاهر می‌کردند یا از ظاهر برمی‌گرداندند. وی در پاسخ دیدگاه مذاهب مختلف اسلامی را در این زمینه مختصر و مفید بیان می‌‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/3 ر.ک: مقدمه ناشر، ص3]</ref>.
ناشر در مقدمه، این رساله را پاسخی به درخواست یکی از دوستان [[شوکانی، محمد|شوکانی]] دانسته که شیوه سلف صالح در فهم آیات و احادیث استواء و صفات را می‌پرسد که آیا حمل بر ظاهر می‌کردند یا از ظاهر برمی‌گرداندند. وی در پاسخ دیدگاه مذاهب مختلف اسلامی را در این زمینه مختصر و مفید بیان می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/3 ر.ک: مقدمه ناشر، ص3]</ref>.


متن اثر پس از خطبه کتاب با سلام و صلوات بر پیامبر(ص) و آلش آغاز شده است. نویسنده پس‌ازآن تصریح کرده که از سوی برخی اعلام ساکن مکه پرسشی به‌دستش رسیده است. سپس با عنوان «سؤال» متنی را که به دستش رسیده است عیناً از ابتدا تا انتها نقل می‌کند. سؤال این‌گونه مطرح شده که در رابطه با آیات صفات و اخباری که در کتاب الهی و سنت پیامبر(ص) از فقهای دین و علمای محدثین نقل شده است، آیا باید مطابق عقیده سلف صالح بدون تمثیل و تأویل حمل بر ظاهر کرد یا این‌که این کار مذهب مجسمه است؟<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/13 ر.ک: متن کتاب، ص13]</ref>.
متن اثر پس از خطبه کتاب با سلام و صلوات بر پیامبر(ص) و آلش آغاز شده است. نویسنده پس‌ازآن تصریح کرده که از سوی برخی اعلام ساکن مکه پرسشی به‌دستش رسیده است. سپس با عنوان «سؤال» متنی را که به دستش رسیده است عیناً از ابتدا تا انتها نقل می‌کند. سؤال این‌گونه مطرح شده که در رابطه با آیات صفات و اخباری که در کتاب الهی و سنت پیامبر(ص) از فقهای دین و علمای محدثین نقل شده است، آیا باید مطابق عقیده سلف صالح بدون تمثیل و تأویل حمل بر ظاهر کرد یا این‌که این کار مذهب مجسمه است؟<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/13 ر.ک: متن کتاب، ص13]</ref>.
خط ۴۰: خط ۴۰:
در کتاب‌های کلامی شیعه‌، از تقسیم صفات، به خبری و غیره، اثر چشمگیری نیست، بلکه این تقسیم از آن «اهل حدیث» و اشاعره بوده، و احیاناً افراد ناوارد، از این نوع صفات به «صفات جسمانی» تعبیر می‌آورند‌، درحالی‌که تعبیر صحیح آن، همان صفات خبری است. علت این نام‌گذاری این است که راهنمای ما در اثبات این صفات برای خدا، قرآن و حدیث است، و آن‌ها از چنین ویژگی خبر و گزارش داده‌اند، در مقابل صفات دیگر که راهنمای ما در آن‌ها عقل و خرد می‌باشد؛ مثلاً ما در سایه راهنمایی عقل، پی می‌بریم که خدا دانا و توانا و زنده است، درحالی‌که در پرتو نصوص قرآنی برای خدا، صفاتی به نام «ید الله» و «عین الله» و «وجه الله» ثابت می‌نماییم. مصادیق صفات خبری از نظر قرآن، بسیار محدود، و از نظر روایات اهل سنت، فزون از حد است. گاهی صفات خبری، در قالب جمله آمده، مانند: «الرَّحْمٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى‌؛ خداى رحمان كه بر عرش استيلا يافته است»(طه‌: 5)؛ ظاهر بدوی این آیات این است که خدا بر روی عرش قرار می‌گیرد و بسان فرشتگان حرکت می‌کند، و عصبانی و خشمگین می‌شود، و سرانجام مؤمنان در روز قیامت به او می‌نگرند و بمانند بشر سخن می‌گوید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1397/4 ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص4]</ref>.
در کتاب‌های کلامی شیعه‌، از تقسیم صفات، به خبری و غیره، اثر چشمگیری نیست، بلکه این تقسیم از آن «اهل حدیث» و اشاعره بوده، و احیاناً افراد ناوارد، از این نوع صفات به «صفات جسمانی» تعبیر می‌آورند‌، درحالی‌که تعبیر صحیح آن، همان صفات خبری است. علت این نام‌گذاری این است که راهنمای ما در اثبات این صفات برای خدا، قرآن و حدیث است، و آن‌ها از چنین ویژگی خبر و گزارش داده‌اند، در مقابل صفات دیگر که راهنمای ما در آن‌ها عقل و خرد می‌باشد؛ مثلاً ما در سایه راهنمایی عقل، پی می‌بریم که خدا دانا و توانا و زنده است، درحالی‌که در پرتو نصوص قرآنی برای خدا، صفاتی به نام «ید الله» و «عین الله» و «وجه الله» ثابت می‌نماییم. مصادیق صفات خبری از نظر قرآن، بسیار محدود، و از نظر روایات اهل سنت، فزون از حد است. گاهی صفات خبری، در قالب جمله آمده، مانند: «الرَّحْمٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى‌؛ خداى رحمان كه بر عرش استيلا يافته است»(طه‌: 5)؛ ظاهر بدوی این آیات این است که خدا بر روی عرش قرار می‌گیرد و بسان فرشتگان حرکت می‌کند، و عصبانی و خشمگین می‌شود، و سرانجام مؤمنان در روز قیامت به او می‌نگرند و بمانند بشر سخن می‌گوید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1397/4 ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص4]</ref>.


عنایتی که اهل حدیث و سلفی‌ها‌، ‌‌به این نوع از بحث‌های قرآنی و کلامی دارند، به هیچ موضوعی از بحث‌های قرآنی ندارند‌. تو گویی، الهیات قرآنی، در همین صفات خبری خلاصه شده و دیگر موضوعات، فاقد چنین عنایتی هستند‌؛ و ازاین‌جهت، گروه مخالف را که متدبران در قرآن هستند، «معطله» می‌نامند‌، و خود را اهل «اثبات» می‌خوانند و در کتاب‌های ملل و نحل. مقصود از «اهل اثبات» و «معطله» همین دو گروهند؛ زیرا آنان، ذات خدا را از توصیف به معانی لغوی این صفات تعطیل کرده و از نظر آنان، منکر این نوع صفات می‌باشند؛ و ناگفته پیداست انکار این صفات، انکار قرآن و وحی و نبوت بوده و نتیجه‌ای جز تکفیر نخواهد داشت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1397/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>.
عنایتی که اهل حدیث و سلفی‌ها‌، ‌به این نوع از بحث‌های قرآنی و کلامی دارند، به هیچ موضوعی از بحث‌های قرآنی ندارند‌. تو گویی، الهیات قرآنی، در همین صفات خبری خلاصه شده و دیگر موضوعات، فاقد چنین عنایتی هستند‌؛ و ازاین‌جهت، گروه مخالف را که متدبران در قرآن هستند، «معطله» می‌نامند‌، و خود را اهل «اثبات» می‌خوانند و در کتاب‌های ملل و نحل. مقصود از «اهل اثبات» و «معطله» همین دو گروهند؛ زیرا آنان، ذات خدا را از توصیف به معانی لغوی این صفات تعطیل کرده و از نظر آنان، منکر این نوع صفات می‌باشند؛ و ناگفته پیداست انکار این صفات، انکار قرآن و وحی و نبوت بوده و نتیجه‌ای جز تکفیر نخواهد داشت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1397/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>.


[[شوکانی، محمد|شوکانی]] در بخشی از کتاب می‌نویسد: «فهم سلف بهتر از خلف بوده و اصحاب و تابعین‌، آیات و روایات را بر ظاهرش حمل و از قیل‌وقال پرهیز می‌کردند. هنگامی‌که از آنان درباره صفات سؤال می‌شد، می‌گفتند خدا این‌چنین گفته و ما بیشتر از این اطلاع نداریم و خدا نیز به ما اجازه بیشتر از این را نداده است و سلف خوض در آن را بدعت می‌دانستند... بنابراین باید همان راه سلف را رفت و از تفکر آنان تبعیت کرد. سلف می‌گوید ما استواء را برای خدا قائلیم ولی از کیفیت آن خبر نداریم»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64781/23 ر.ک: زارعی، سعدالله ص23]؛ [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40173/139 فرمانیان کاشانی، مهدی ص 139]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/23 متن کتاب ص23]</ref>. توضیح آن‌که «استواء» و دیگر صفات خبریه آن دسته از صفات خداوند را گویند که عقل بر آن‌ها دلالت روشن ندارد و تنها بدان استناد که در متن دینی اعم از قرآن و حدیث به خداوند نسبت داده شده‌اند می‌توان آن‌ها را به خداوند نسبت داد. صرف‌نظر از امکان این انتساب تفسیر این صفات از دیرباز مورد نزاع متکلمان بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4138/65 ر.ک: صابری، حسین، ص65]</ref>.
[[شوکانی، محمد|شوکانی]] در بخشی از کتاب می‌نویسد: «فهم سلف بهتر از خلف بوده و اصحاب و تابعین‌، آیات و روایات را بر ظاهرش حمل و از قیل‌وقال پرهیز می‌کردند. هنگامی‌که از آنان درباره صفات سؤال می‌شد، می‌گفتند خدا این‌چنین گفته و ما بیشتر از این اطلاع نداریم و خدا نیز به ما اجازه بیشتر از این را نداده است و سلف خوض در آن را بدعت می‌دانستند... بنابراین باید همان راه سلف را رفت و از تفکر آنان تبعیت کرد. سلف می‌گوید ما استواء را برای خدا قائلیم ولی از کیفیت آن خبر نداریم»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64781/23 ر.ک: زارعی، سعدالله ص23]؛ [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40173/139 فرمانیان کاشانی، مهدی ص 139]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/23 متن کتاب ص23]</ref>. توضیح آن‌که «استواء» و دیگر صفات خبریه آن دسته از صفات خداوند را گویند که عقل بر آن‌ها دلالت روشن ندارد و تنها بدان استناد که در متن دینی اعم از قرآن و حدیث به خداوند نسبت داده شده‌اند می‌توان آن‌ها را به خداوند نسبت داد. صرف‌نظر از امکان این انتساب تفسیر این صفات از دیرباز مورد نزاع متکلمان بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4138/65 ر.ک: صابری، حسین، ص65]</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش