پرش به محتوا

دروس شرح اشارات و تنبیهات (ابن‌سینا): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نصير الدين طوسي، محمد بن محمد' به 'نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۵: خط ۷۵:
}}  
}}  


'''دروس شرح اشارات و تنبیهات (ابن‌سینا)'''، تقریرات دروس علامه حسن‌زاده آملی در شرح اشارات و تنبیهات ابن‌سینا است.
'''دروس شرح اشارات و تنبیهات (ابن‌سینا)'''، تقریرات دروس [[حسن‌زاده آملی، حسن|علامه حسن‌زاده آملی]] در شرح اشارات و تنبیهات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] است.


اشارات، اثر برجسته حکیم ابن‌سیناست که هماره مورد توجه فراوان بوده و شروح بسیاری بر آن نوشته شده است که شرح فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی از جمله آنهاست. استاد حسن‌زاده آملی نیز چندین دوره، شرح اشارات خواجه نصیر را تدریس کرده که در نه جلد، به زیور طبع آراسته شده است. دروس ارائه‌شده در این کتاب‌ها، از روانی، دقت و جامعیت برخوردار است. در این دروس، مباحث «اشارات» با تعالیم دینی، آموزه‌های حکمت متعالیه و عرفان تطبیق داده می‌شوند و دغدغه فراگیر آن، برقراری پیوند بین مسائل فلسفی و تعالی انسان است. همچنین این دروس، افزون بر مباحث فلسفی و عرفانی، دربردارنده نکات قرآنی، ادبی، نجومی و طبی است. لازم به ذکر است قرآن و عرفان در این دروس، نه صرفا به‌مثابه مؤید و شاهدی بر مسئله فلسفی، بلکه آن دو به‌همراه برهان، با حفظ تفاوت تشکیکی، به‌عنوان ارکان حکمت تلقی می‌شوند. در این نوشتار، به پاره‌ای از شیوه‌ها و نکات این دروس، اشاره می‌شود<ref>ر.ک: صلواتی، عبدالله، ص33</ref>.
اشارات، اثر برجسته حکیم [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]]<nowiki/>ست که هماره مورد توجه فراوان بوده و شروح بسیاری بر آن نوشته شده است که شرح فخررازی و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] از جمله آنهاست. استاد [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن‌زاده آملی]] نیز چندین دوره، شرح اشارات [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر]] را تدریس کرده که در نه جلد، به زیور طبع آراسته شده است. دروس ارائه‌شده در این کتاب‌ها، از روانی، دقت و جامعیت برخوردار است. در این دروس، مباحث «اشارات» با تعالیم دینی، آموزه‌های حکمت متعالیه و عرفان تطبیق داده می‌شوند و دغدغه فراگیر آن، برقراری پیوند بین مسائل فلسفی و تعالی انسان است. همچنین این دروس، افزون بر مباحث فلسفی و عرفانی، دربردارنده نکات قرآنی، ادبی، نجومی و طبی است. لازم به ذکر است قرآن و عرفان در این دروس، نه صرفا به‌مثابه مؤید و شاهدی بر مسئله فلسفی، بلکه آن دو به‌همراه برهان، با حفظ تفاوت تشکیکی، به‌عنوان ارکان حکمت تلقی می‌شوند. در این نوشتار، به پاره‌ای از شیوه‌ها و نکات این دروس، اشاره می‌شود<ref>ر.ک: صلواتی، عبدالله، ص33</ref>.


چاپ حاضر از این مجموعه، که به اهتمام جواد فاضل بخشایشی به چاپ رسیده، در ده جلد، در هشت مجلد (جلد 1 تا 3 در یک جلد) تنظیم گردیده است. جلد نخست این مجموعه، با مقدمه جواد فاضل بخشایشی و پیشگفتار آغاز شده است. در مقدمه، ضمن اشاره به اهمیت مباحث نفس و دیدگاه ابن‌سینا و حکمت متعالیه در مورد نفس، به توضیح ویژگی‌های اثر حاضر و روش کار در آن، پرداخته شده<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص29-‌36</ref> و در پیشگفتار، موضوعاتی همچون اهمیت معرفت نفس، بیان غایت و هدف از شناخت نفس، وجه اشتراک و امتیاز فیلسوف طبیعی و الهی، جامعیت انسان و دید فیلسوف الهی و مادی درباره وی و عالم و اهمیت شناخت نفس در آیات و روایات و در نظر بزرگان حکمت و عرفان، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: پیشگفتار، همان، ص39-‌46</ref>.
چاپ حاضر از این مجموعه، که به اهتمام [[فاضل بخشايشي، جواد|جواد فاضل بخشایشی]] به چاپ رسیده، در ده جلد، در هشت مجلد (جلد 1 تا 3 در یک جلد) تنظیم گردیده است. جلد نخست این مجموعه، با مقدمه جواد فاضل بخشایشی و پیشگفتار آغاز شده است. در مقدمه، ضمن اشاره به اهمیت مباحث نفس و دیدگاه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] و حکمت متعالیه در مورد نفس، به توضیح ویژگی‌های اثر حاضر و روش کار در آن، پرداخته شده<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص29-‌36</ref> و در پیشگفتار، موضوعاتی همچون اهمیت معرفت نفس، بیان غایت و هدف از شناخت نفس، وجه اشتراک و امتیاز فیلسوف طبیعی و الهی، جامعیت انسان و دید فیلسوف الهی و مادی درباره وی و عالم و اهمیت شناخت نفس در آیات و روایات و در نظر بزرگان حکمت و عرفان، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: پیشگفتار، همان، ص39-‌46</ref>.


نمط‌های پایانی اشارات، دربردارنده تعالیم عرفانی است و شیخ در زمان نگارش مقامات عارفین (نمط نهم) در اربعین بوده است؛ مباحث شیخ در مقامات العارفين و أسرار الآيات، برآمده از هیچ تحلیل، تبیین و قدم فکر و نظر نیست، بلکه با مواجهه حضوری با وجود، حاصل شده است؛ چنان‌که شیخ می‌گوید: درجات سالک را نمی‌توان با گفتگو تفهیم و با عبارات تشریح کرد و برای مشاهده حقیقت آن، به مدد زبان، پرده‌ها را کنار زد و هرکه بر آن است که درجات یادشده را بداند، باید اهل مشاهده گردد، نه مشافهه و ضروری است از واصلان به عین گردد، نه از شنوندگان اثر. بنابراین کسی می‌تواند از عهده شرح آن برآید که اهل تعارف باشد، نه تسامع؛ یعنی کتل‌های سلوکی را طی کرده باشد و حقایقی را که می‌خواهد شرح دهد، پیش‌تر دیده باشد، نه آنکه صرفا آنها را از استادی شنیده و ناقل شنیده‌ها باشد. گفتنی است این سخن شیخ، به معنای دشواری سخن گفتن از یافته‌های شهودی و ملاک تام قرار ندادن آنها و انکار رسیدن به حقیقت یا حصر نظر به مفاهیم است، نه به معنای آنکه مطلقا نمی‌توان هیچ معرفت شهودی را در دام لفظ گرفتار کرد و به عرصه بیان سوق داد؛ چراکه صحف عرفانی و مقامات العارفين ابن‌سینا، همگی بیان و ترجمه شهودند و حقیقتا در محور مفاهیم به ما منتقل شده‌اند<ref>ر.ک: صلواتی، عبدالله، ص33-‌34</ref>.
نمط‌های پایانی اشارات، دربردارنده تعالیم عرفانی است و شیخ در زمان نگارش مقامات عارفین (نمط نهم) در اربعین بوده است؛ مباحث شیخ در مقامات العارفين و أسرار الآيات، برآمده از هیچ تحلیل، تبیین و قدم فکر و نظر نیست، بلکه با مواجهه حضوری با وجود، حاصل شده است؛ چنان‌که شیخ می‌گوید: درجات سالک را نمی‌توان با گفتگو تفهیم و با عبارات تشریح کرد و برای مشاهده حقیقت آن، به مدد زبان، پرده‌ها را کنار زد و هرکه بر آن است که درجات یادشده را بداند، باید اهل مشاهده گردد، نه مشافهه و ضروری است از واصلان به عین گردد، نه از شنوندگان اثر. بنابراین کسی می‌تواند از عهده شرح آن برآید که اهل تعارف باشد، نه تسامع؛ یعنی کتل‌های سلوکی را طی کرده باشد و حقایقی را که می‌خواهد شرح دهد، پیش‌تر دیده باشد، نه آنکه صرفا آنها را از استادی شنیده و ناقل شنیده‌ها باشد. گفتنی است این سخن شیخ، به معنای دشواری سخن گفتن از یافته‌های شهودی و ملاک تام قرار ندادن آنها و انکار رسیدن به حقیقت یا حصر نظر به مفاهیم است، نه به معنای آنکه مطلقا نمی‌توان هیچ معرفت شهودی را در دام لفظ گرفتار کرد و به عرصه بیان سوق داد؛ چراکه صحف عرفانی و مقامات العارفين [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]]، همگی بیان و ترجمه شهودند و حقیقتا در محور مفاهیم به ما منتقل شده‌اند<ref>ر.ک: صلواتی، عبدالله، ص33-‌34</ref>.


استاد در سرآغاز مقامات العارفين، درباره مطلب یادشده، بیاناتی دارند که ماحصل آن چنین است: هر انسانی نوع منحصربه‌فرد است؛ ازاین‌رو معارف شهودی‌ای که در روند سیر و سلوک به انسانی اعطا می‌شود، متفاوت از معارف شهودی انسان دیگری است که همان مراحل سلوکی را طی کرده یا مراتب سلوکی انسانی در دستیابی به حقیقت، لزوما با درجات سلوکی انسان دیگر، مشابه نیست یا دستورالعمل‌های سلوکی واحد، در انسان‌های متعدد یا انسان واحد در حالات و درجات وجودی متفاوت، اثر مشابه ندارد. بنابراین نباید مطالب عرفانی کتاب‌ها را به‌مثابه ملاک تلقی کرد و انتظار داشت دقیقا به همان صورتی که در کتاب‌ها ذکر شده، حقایق برای سالک پدیدار گردد<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>.
استاد در سرآغاز مقامات العارفين، درباره مطلب یادشده، بیاناتی دارند که ماحصل آن چنین است: هر انسانی نوع منحصربه‌فرد است؛ ازاین‌رو معارف شهودی‌ای که در روند سیر و سلوک به انسانی اعطا می‌شود، متفاوت از معارف شهودی انسان دیگری است که همان مراحل سلوکی را طی کرده یا مراتب سلوکی انسانی در دستیابی به حقیقت، لزوما با درجات سلوکی انسان دیگر، مشابه نیست یا دستورالعمل‌های سلوکی واحد، در انسان‌های متعدد یا انسان واحد در حالات و درجات وجودی متفاوت، اثر مشابه ندارد. بنابراین نباید مطالب عرفانی کتاب‌ها را به‌مثابه ملاک تلقی کرد و انتظار داشت دقیقا به همان صورتی که در کتاب‌ها ذکر شده، حقایق برای سالک پدیدار گردد<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>.
خط ۸۸: خط ۸۸:


==شیوه شرح==
==شیوه شرح==
از منظر استاد، حکمت مشاء، حکمت متعالیه و عرفان با یکدیگر اختلاف کلی ندارند و صرفا در پاره‌ای امور و فروع جزئی تفاوت دارند و آثار فلسفی و عرفانی چون «اشارات»، «تمهيد القواعد»، «شرح فصوص الحكم»، «مصباح الأنس» و «فتوحات مکیه» را مبین مقامات عروجی و جنبه ملکوتی و آن‌سویی انسان می‌داند. بنابراین ایشان، آثار یادشده را نه به‌مثابه صنعت و فن، بلکه به‌عنوان معدات تعالی انسان تلقی می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
از منظر استاد، حکمت مشاء، حکمت متعالیه و عرفان با یکدیگر اختلاف کلی ندارند و صرفا در پاره‌ای امور و فروع جزئی تفاوت دارند و آثار فلسفی و عرفانی چون «[[الإشارات و التنبيهات (انتزاعي)|اشارات]]»، «[[تمهيد القواعد]]»، «[[شرح فصوص الحكم داود القيصري (حسن‌زاده آملی)|شرح فصوص الحكم]]»، «مصباح الأنس» و «فتوحات مکیه» را مبین مقامات عروجی و جنبه ملکوتی و آن‌سویی انسان می‌داند. بنابراین ایشان، آثار یادشده را نه به‌مثابه صنعت و فن، بلکه به‌عنوان معدات تعالی انسان تلقی می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.


از سوی دیگر، دوره‌های مختلف در سیر تاریخی فلسفه اسلامی، بر تخریب یک جریان فلسفی و تأسیس فلسفه‌ای متباین با فلسفه پیشین، استوار نیست، بلکه در فلسفه اسلامی با سیری پیوسته اما تکاملی مواجه هستیم؛ به‌عنوان نمونه، هرچند ابن‌سینا از تباین وجودات و خدای مجرد محض که به‌کلی متباین با عالم است سخن می‌گوید، اما همو در «مقامات العارفين» بیان می‌دارد: عارف در هر شیئی خدا را می‌بیند. سخن اخیر، صرفا با وحدت وجود قابل فهم است و اگر آن را جدی بگیریم، می‌توانیم بر پایه آن، چهره بسیاری از مسائل فلسفی در آثار ابن‌سینا را دگرگون نماییم. یا مسائل فلسفی را افزون بر نگاه متعارف مشایی با نگرش متعالی وحدت وجود، مورد بررسی قرار دهیم<ref>ر.ک: همان، ص34-‌35</ref>.
از سوی دیگر، دوره‌های مختلف در سیر تاریخی فلسفه اسلامی، بر تخریب یک جریان فلسفی و تأسیس فلسفه‌ای متباین با فلسفه پیشین، استوار نیست، بلکه در فلسفه اسلامی با سیری پیوسته اما تکاملی مواجه هستیم؛ به‌عنوان نمونه، هرچند [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] از تباین وجودات و خدای مجرد محض که به‌کلی متباین با عالم است سخن می‌گوید، اما همو در «مقامات العارفين» بیان می‌دارد: عارف در هر شیئی خدا را می‌بیند. سخن اخیر، صرفا با وحدت وجود قابل فهم است و اگر آن را جدی بگیریم، می‌توانیم بر پایه آن، چهره بسیاری از مسائل فلسفی در آثار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] را دگرگون نماییم. یا مسائل فلسفی را افزون بر نگاه متعارف مشایی با نگرش متعالی وحدت وجود، مورد بررسی قرار دهیم<ref>ر.ک: همان، ص34-‌35</ref>.


استاد آن‌چنان عبارات کتاب را شرح می‌کند که گویی خود آن را نوشته است؛ به دیگر سخن، ایشان صرفا با اکتفای به الفاظ کتاب، معانی را شرح نمی‌کند، بلکه با احاطه به حکمت مشایی و دیگر مکتب‌های فلسفی، اول قدم را در کوی معنا گذاشته و سپس الفاظ را متناسب با معانی، شرح می‌کند. یا معانی را با جامه الفاظ، متناسب می‌پوشاند؛ ازاین‌رو، در مواردی، الفاظ ابن‌سینا را بر قامت معنا نارسا می‌یابد و درصدد تبیین بهتر معنا با الفاظ دیگر برمی‌آید و دقیقا به همین دلیل، کمتر سخن از نقد و رد پیش می‌آورد و بیشتر درصدد ارائه حقایق به‌نحو دقیق‌تر و متعالی است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.
استاد آن‌چنان عبارات کتاب را شرح می‌کند که گویی خود آن را نوشته است؛ به دیگر سخن، ایشان صرفا با اکتفای به الفاظ کتاب، معانی را شرح نمی‌کند، بلکه با احاطه به حکمت مشایی و دیگر مکتب‌های فلسفی، اول قدم را در کوی معنا گذاشته و سپس الفاظ را متناسب با معانی، شرح می‌کند. یا معانی را با جامه الفاظ، متناسب می‌پوشاند؛ ازاین‌رو، در مواردی، الفاظ [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] را بر قامت معنا نارسا می‌یابد و درصدد تبیین بهتر معنا با الفاظ دیگر برمی‌آید و دقیقا به همین دلیل، کمتر سخن از نقد و رد پیش می‌آورد و بیشتر درصدد ارائه حقایق به‌نحو دقیق‌تر و متعالی است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.


استاد در این دروس، صرفا درصدد تبیین عبارات و اصطلاحات نیست، بلکه افزون بر آن، دغدغه اساسی ایشان، تعالی وجود مخاطب با دستورالعمل‌های عرفانی و القائات سبوحی است. وی به اقتضای مباحث، گاهی به شرح اجمالی لغات و عبارات کتاب می‌پردازد و در مواردی، به شرح تفصیلی از مباحث، همت می‌گمارد. در شرح تفصیلی، از مواضع دیگر کتاب «اشارات» یا دیگر آثار شیخ یا آثار فلسفی و عرفانی دیگران بهره می‌جوید و در پاره‌ای موارد، به‌صورت موضوعی، مباحث را به‌تفصیل بیان می‌کند و به منابع و مآخذ مباحث در کتب فلسفی و عرفانی، اشاره می‌نماید. در درس شرح اشارات، به‌حسب اهمیت بحث، ضمن طرح تفصیلی برخی مباحث، چون تناسخ و توقیف اسما، به منابع و مآخذ فلسفی و عرفانی مباحث اشاره می‌گردد؛ برای نمونه، می‌توان به مبحث تناسخ و نفس‌الامر اشارات اشاره کرد: در بیان تناسخ از دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان، به منابعی چون «اسفار»، «فتوحات مکیه» و... ارجاع داده می‌شود. گفتنی است استاد معتقدند بدون منطق وحی، نمی‌توان به مسائلی چون تکامل برزخی پی‌ برد. افزون بر این، در این دروس، به‌مناسبت، کتب متعددی در علوم مختلف معرفی می‌شوند که از آن جمله‌اند: «تنزيه الأنبياء» سید مرتضی و «ارشاد» شیخ مفید در امامت<ref>ر.ک: همان، ص35-‌36</ref>.
استاد در این دروس، صرفا درصدد تبیین عبارات و اصطلاحات نیست، بلکه افزون بر آن، دغدغه اساسی ایشان، تعالی وجود مخاطب با دستورالعمل‌های عرفانی و القائات سبوحی است. وی به اقتضای مباحث، گاهی به شرح اجمالی لغات و عبارات کتاب می‌پردازد و در مواردی، به شرح تفصیلی از مباحث، همت می‌گمارد. در شرح تفصیلی، از مواضع دیگر کتاب «اشارات» یا دیگر آثار شیخ یا آثار فلسفی و عرفانی دیگران بهره می‌جوید و در پاره‌ای موارد، به‌صورت موضوعی، مباحث را به‌تفصیل بیان می‌کند و به منابع و مآخذ مباحث در کتب فلسفی و عرفانی، اشاره می‌نماید. در درس شرح اشارات، به‌حسب اهمیت بحث، ضمن طرح تفصیلی برخی مباحث، چون تناسخ و توقیف اسما، به منابع و مآخذ فلسفی و عرفانی مباحث اشاره می‌گردد؛ برای نمونه، می‌توان به مبحث تناسخ و نفس‌الامر اشارات اشاره کرد: در بیان تناسخ از دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان، به منابعی چون «اسفار»، «فتوحات مکیه» و... ارجاع داده می‌شود. گفتنی است استاد معتقدند بدون منطق وحی، نمی‌توان به مسائلی چون تکامل برزخی پی‌ برد. افزون بر این، در این دروس، به‌مناسبت، کتب متعددی در علوم مختلف معرفی می‌شوند که از آن جمله‌اند: «[[تنزيه الأنبياء]]» [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و «[[الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد|ارشاد]]» [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] در امامت<ref>ر.ک: همان، ص35-‌36</ref>.


فهرست مطالب جلد یک، در ابتدای آن آمده و در سایر مجلدات، فهرست مطالب در ابتدا و نمایه آیات، روایات، اشعار، اصطلاحات، اشخاص و اماکن و منابع و مآخذ، در انتهای کتاب آمده است. در جلد آخر، فهرست مطالب نیز در انتهای کتاب آمده است.
فهرست مطالب جلد یک، در ابتدای آن آمده و در سایر مجلدات، فهرست مطالب در ابتدا و نمایه آیات، روایات، اشعار، اصطلاحات، اشخاص و اماکن و منابع و مآخذ، در انتهای کتاب آمده است. در جلد آخر، فهرست مطالب نیز در انتهای کتاب آمده است.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش