۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =38964 | ||
| کد پدیدآور =41742 | | کد پدیدآور =41742 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
محقق کتاب در مقدمه الغنیة، اصول دین را از جمله علوم شرعی دانسته که علم کلام نام گرفته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص6</ref>؛ البته باید بر روش کتاب و سنت باشد<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. به اعتقاد او این علم مشتمل بر احتجاجات عقاید ایمانی با استفاده از ادله عقلی و رد بر بدعتسرایان منحرف از مذاهب سلف و اهل سنت است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. ثمره علم کلام نیز فوز به سعادت ابدی و سیادت سرمدی است<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | محقق کتاب در مقدمه الغنیة، اصول دین را از جمله علوم شرعی دانسته که علم کلام نام گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/6 ر.ک: مقدمه محقق، ص6]</ref>؛ البته باید بر روش کتاب و سنت باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>. به اعتقاد او این علم مشتمل بر احتجاجات عقاید ایمانی با استفاده از ادله عقلی و رد بر بدعتسرایان منحرف از مذاهب سلف و اهل سنت است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>. ثمره علم کلام نیز فوز به سعادت ابدی و سیادت سرمدی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>. | ||
وی از ابوحنیفه بهعنوان عالمی که اکثر مباحث علم کلام را در آثار خود چون «الفقه الاکبر»، «الوصیة»، «الرسالة»، «الفقه الابسط» و «کتاب العالم و المتعلم» مطرح کرده است؛ البته در انتساب برخی از این آثار به ابوحنیفه اختلاف وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. ازآنجاکه ابوحنیفه، زید بن علی، از خاندان رسول خدا(ص) را در قیامهایشان علیه حکومت وقت یاری نمود و همواره به این خاندان علاقه وافری نشان میداد، برخی او را شیعه پنداشتهاند. بدیهی است [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] از مجتهدین اهل سنت است که مذهب او از میان سایر مذاهب اهل سنت بیشترین طرفدار را در جهان اسلام دارد. در کتابهای فقه الاکبر منسوب به ابوحنیفه و همچنین کتاب العالم و المتعلم، مذهب تشیع موردنقد قرار گرفته شده، اما با وجود این، در مسند ابوحنیفه روایاتی از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و امام باقر(ع) نقل شده است<ref>ر.ک: مرتضوی، عبدالصمد، ص61</ref>. | وی از ابوحنیفه بهعنوان عالمی که اکثر مباحث علم کلام را در آثار خود چون «الفقه الاکبر»، «الوصیة»، «الرسالة»، «الفقه الابسط» و «کتاب العالم و المتعلم» مطرح کرده است؛ البته در انتساب برخی از این آثار به ابوحنیفه اختلاف وجود دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>. ازآنجاکه ابوحنیفه، زید بن علی، از خاندان رسول خدا(ص) را در قیامهایشان علیه حکومت وقت یاری نمود و همواره به این خاندان علاقه وافری نشان میداد، برخی او را شیعه پنداشتهاند. بدیهی است [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] از مجتهدین اهل سنت است که مذهب او از میان سایر مذاهب اهل سنت بیشترین طرفدار را در جهان اسلام دارد. در کتابهای فقه الاکبر منسوب به ابوحنیفه و همچنین کتاب العالم و المتعلم، مذهب تشیع موردنقد قرار گرفته شده، اما با وجود این، در مسند ابوحنیفه روایاتی از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و امام باقر(ع) نقل شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/14293/61 ر.ک: مرتضوی، عبدالصمد، ص61]</ref>. | ||
اصطلاح «اصول دین»، عنوان معروف و رایجی است و اکثریت قریب بهاتفاق مسلمانان با آن آشنا هستند، لیکن در تعریف و نیز تعداد آنها تعابیر و آرای مختلف وجود دارد. تاریخ دقیق پیدایش این اصطلاح روشن نیست، لیکن در میان تمامی مذاهب اسلامی توحید، نبوت و معاد، اصول دین تلقی شده است. گرچه بیشتر مسائل کلامی را از اصول دین دانستهاند، لیکن درباره احکام عملی، اخلاقی و فقهی نیز اصطلاح اصول دین بهکار رفته است. از میان متکلمان اهل سنت، متولی شافعی(متوفی 874ق) مینویسد: «همه مسائل کلامی از اصول دین است»<ref>ر.ک: محمدی، سیفالدین، ص8-7</ref>. | اصطلاح «اصول دین»، عنوان معروف و رایجی است و اکثریت قریب بهاتفاق مسلمانان با آن آشنا هستند، لیکن در تعریف و نیز تعداد آنها تعابیر و آرای مختلف وجود دارد. تاریخ دقیق پیدایش این اصطلاح روشن نیست، لیکن در میان تمامی مذاهب اسلامی توحید، نبوت و معاد، اصول دین تلقی شده است. گرچه بیشتر مسائل کلامی را از اصول دین دانستهاند، لیکن درباره احکام عملی، اخلاقی و فقهی نیز اصطلاح اصول دین بهکار رفته است. از میان متکلمان اهل سنت، متولی شافعی(متوفی 874ق) مینویسد: «همه مسائل کلامی از اصول دین است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4851/7 ر.ک: محمدی، سیفالدین، ص8-7]</ref>. | ||
نویسنده که بر مذهب شافعی است، از حقانیت مذهب خود با تعبیر «مذهب اهل الحق» دفاع میکند و توحید را اینگونه تبیین میکند: مذهب اهل حق این است که خالقی جز خداوند سبحان وجود ندارد و آنچه در عالم وجود دارد به قدرت و ابتکار خداوند حادث شده است. بین آنچه به قدرت انسانها تعلق دارد مانند اجسام و الوان و طعمها تعلق دارد و آنچه به قدرت بندگان بستگی دارد مانند اکتساب، مقدور خداوند است و خداوند خالق و منشأ آن است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص117</ref>. پسازآن دیدگاه معتزله مبنی بر اینکه افعال بندگان به آنها باز میگردد و اینکه خداوند وصف نمیشود به قدرت بر مقدورات عباد، همانگونه که بنده وصف نمیشود به قدرت بر مقدورات باری را باطل میداند. سپس دلیل بر بطلان قول معتزله را اعتقاد به استحاله مقدور بین قادرین میداند<ref>ر.ک: همان، ص118-117</ref>. همه معتزله و قدریه (از جمله ابراهیم نظام و ابوالهذیل) معتقدند که خداوند خود بر چیزی که انسان را بر آن قادر ساخته قدرت ندارد و محال است که مقدور واحد برای دو قادر باشد<ref>ر.ک: | نویسنده که بر مذهب شافعی است، از حقانیت مذهب خود با تعبیر «مذهب اهل الحق» دفاع میکند و توحید را اینگونه تبیین میکند: مذهب اهل حق این است که خالقی جز خداوند سبحان وجود ندارد و آنچه در عالم وجود دارد به قدرت و ابتکار خداوند حادث شده است. بین آنچه به قدرت انسانها تعلق دارد مانند اجسام و الوان و طعمها تعلق دارد و آنچه به قدرت بندگان بستگی دارد مانند اکتساب، مقدور خداوند است و خداوند خالق و منشأ آن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/117 ر.ک: متن کتاب، ص117]</ref>. پسازآن دیدگاه معتزله مبنی بر اینکه افعال بندگان به آنها باز میگردد و اینکه خداوند وصف نمیشود به قدرت بر مقدورات عباد، همانگونه که بنده وصف نمیشود به قدرت بر مقدورات باری را باطل میداند. سپس دلیل بر بطلان قول معتزله را اعتقاد به استحاله مقدور بین قادرین میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/117 ر.ک: همان، ص118-117]</ref>. همه معتزله و قدریه (از جمله ابراهیم نظام و ابوالهذیل) معتقدند که خداوند خود بر چیزی که انسان را بر آن قادر ساخته قدرت ندارد و محال است که مقدور واحد برای دو قادر باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/810/59 ر.ک: برنجکار، رضا، ص59]</ref>؛ بهعنوانمثال قاضی عبدالجبار معتزلی فصل مستقل و مبسوطی از کتاب المغنی را بهعنوان «فی استحالة مقدور لقادرین او لقدرتین» اختصاص داده است و دلایل متعددی بر آن اقامه میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/810/59 ر.ک: همان]</ref>. | ||
متولی همچنین تمام حوادث عالم از خیر و شر، نفع و ضرر، شیرین و تلخ، کفر و ایمان، اطاعت و عصیان را به قضا و قدر و مشیت و اراده الهی میداند. پس هر چه خداوند سبحان اراده کند انجام میشود و هر چه اراده نکند انجام نخواهد شد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص127</ref>. | متولی همچنین تمام حوادث عالم از خیر و شر، نفع و ضرر، شیرین و تلخ، کفر و ایمان، اطاعت و عصیان را به قضا و قدر و مشیت و اراده الهی میداند. پس هر چه خداوند سبحان اراده کند انجام میشود و هر چه اراده نکند انجام نخواهد شد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/127 ر.ک: متن کتاب، ص127]</ref>. | ||
او همچنین منکر حسن و قبح عقلی است و در یکی از مسائل کتاب با طرح این مطلب آنچه را که شارع حسن بداند حسن و آنچه را که شارع قبیح بداند را قبیح دانسته است. به تعبیر دیگر حسن و قبح صفتی زائد بر ورود شرع است<ref>ر.ک: همان، ص136-135</ref>. | او همچنین منکر حسن و قبح عقلی است و در یکی از مسائل کتاب با طرح این مطلب آنچه را که شارع حسن بداند حسن و آنچه را که شارع قبیح بداند را قبیح دانسته است. به تعبیر دیگر حسن و قبح صفتی زائد بر ورود شرع است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/135 ر.ک: همان، ص136-135]</ref>. | ||
همچنین در مسئله دیگری مینویسد: «عذاب قبر و سؤال و جواب نکیر و منکر حق ثابتی است». سپس معتزله را از منکرین این مسئله دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص163</ref>. اشعری (324ق)، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] (726ق)، [[ایجی، احمد بن محمد|ایجی]] (756ق)، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] (792ق) و بعضی دیگر از قدمای علم کلام نیز معتزله و خوارج را از منکران عذاب قبر و برزخ دانستهاند<ref>ر.ک: شمس، علی ص159</ref>؛ اما با چشمپوشی از این اقوال اعتقاد به برزخ و عذاب قبر امری است که مورد اتفاق متکلمان بوده، اجماع مسلمین بر ثبوت آن قطعی است تا جایی که ایمان به آن را از ضروریات دین میدانند<ref>ر.ک: همان، ص160</ref>. | همچنین در مسئله دیگری مینویسد: «عذاب قبر و سؤال و جواب نکیر و منکر حق ثابتی است». سپس معتزله را از منکرین این مسئله دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38964/1/163 ر.ک: همان، ص163]</ref>. اشعری (324ق)، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] (726ق)، [[ایجی، احمد بن محمد|ایجی]] (756ق)، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] (792ق) و بعضی دیگر از قدمای علم کلام نیز معتزله و خوارج را از منکران عذاب قبر و برزخ دانستهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6054/159 ر.ک: شمس، علی ص159]</ref>؛ اما با چشمپوشی از این اقوال اعتقاد به برزخ و عذاب قبر امری است که مورد اتفاق متکلمان بوده، اجماع مسلمین بر ثبوت آن قطعی است تا جایی که ایمان به آن را از ضروریات دین میدانند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6054/160 ر.ک: همان، ص160]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# مرتضوی، عبدالصمد، «امام ابوحنیفه و روایت حدیث»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فصلنامه بازتاب اندیشه، آبان 1386، شماره 91، ص 59 تا | #[[:noormags:271066|مرتضوی، عبدالصمد، «امام ابوحنیفه و روایت حدیث»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فصلنامه بازتاب اندیشه، آبان 1386، شماره 91، ص 59 تا 64]]. | ||
#: | #[[:noormags:86458|محمدی، سیفالدین، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، پایگاه مجلات تخصصی نور: تحقیقات اسلامی، سال نهم، بهار و تابستان 1373، شماره 1 و 2، صفحه 7 تا 16]]. | ||
#[[:noormags:12181|برنجکار، رضا، «مفوضه چه کسانی هستند؟»، پایگاه مجلات تخصصی نور: معرفت، بهار 1375، شماره 16، ص 55 تا 60]]. ؛ | |||
#: | #[[:noormags:108827|شمس، علی، «برزخ در علم کلام»، پایگاه مجلات تخصصی نور: معارف عقلی، پاییز 1385، شماره 3، ص157 تا 174]]. | ||
#: | |||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
خط ۷۱: | خط ۶۸: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:25 فروردین الی 24 اردیبهشت(98)]] | ||
[[رده:سال98-1فروردین الی31فروردین]] | [[رده:سال98-1فروردین الی31فروردین]] |
ویرایش