پرش به محتوا

تاریخ هند: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مي‌' به 'می'
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
جز (جایگزینی متن - 'مي‌' به 'می')
خط ۴۰: خط ۴۰:
با ورود اسلام به هند به تدريج تأثيرات فرهنگ غني اسلامی بر فرهنگ هندی آشكار گرديد و با اعتقاد نویسنده، اين جنبه در برخی از اقشار جامعه بروز بيشتري داشت. او در اين رابطه چنين مى‌نويسد: «مثبت‌ترين اثر نفوذ فرهنگ اسلامی در فرهنگ هندی در قشرهاي پيشه‌وران شهري و كشاورزان روستایي بروز كرد. صدق اين مدعا را را در انديشه‌هاي اجتماعی - مذهبی آن دوره و حاصل و يا فعاليت عمده پيشه‌وران آن عصر؛ مانند برپايي عمارات شكوهمند و معماری مى‌توان مشارهده كرد. بر ارتباطهاي متقابل در الگوي زندگاني اين طبقات، به مراتب بيش از آنچه در ميان نجبا واقع بود، افزوده شد... مراسم نويني كه همراه با اسلام آمده بود و به نظر مسعود و خوشيمن مى‌آمد، به ميان آيين‌هاي هندوان رخنه كرد».
با ورود اسلام به هند به تدريج تأثيرات فرهنگ غني اسلامی بر فرهنگ هندی آشكار گرديد و با اعتقاد نویسنده، اين جنبه در برخی از اقشار جامعه بروز بيشتري داشت. او در اين رابطه چنين مى‌نويسد: «مثبت‌ترين اثر نفوذ فرهنگ اسلامی در فرهنگ هندی در قشرهاي پيشه‌وران شهري و كشاورزان روستایي بروز كرد. صدق اين مدعا را را در انديشه‌هاي اجتماعی - مذهبی آن دوره و حاصل و يا فعاليت عمده پيشه‌وران آن عصر؛ مانند برپايي عمارات شكوهمند و معماری مى‌توان مشارهده كرد. بر ارتباطهاي متقابل در الگوي زندگاني اين طبقات، به مراتب بيش از آنچه در ميان نجبا واقع بود، افزوده شد... مراسم نويني كه همراه با اسلام آمده بود و به نظر مسعود و خوشيمن مى‌آمد، به ميان آيين‌هاي هندوان رخنه كرد».


اگر چه مسلمانان مباني نظري افكار و اعتقادات هندوها را نمى‌پذيرفتند؛ اما نوعي تعامل سازنده بين آنها ايجاد گرديد. نویسنده ارتباط مسلين به هندوان اين گونه سخن مى‌گويد: «از ديدگه نظري جامعه اسلامی نمي‌توانست نظام مبتني بر تقسيم جامعه به كاست‌ها را بپذيرد؛ اما مسلمانان در عمل و در زندگی اجتماعی خود آن را رعايت می‌كردند».
اگر چه مسلمانان مباني نظري افكار و اعتقادات هندوها را نمى‌پذيرفتند؛ اما نوعي تعامل سازنده بين آنها ايجاد گرديد. نویسنده ارتباط مسلين به هندوان اين گونه سخن مى‌گويد: «از ديدگه نظري جامعه اسلامی نمیتوانست نظام مبتني بر تقسيم جامعه به كاست‌ها را بپذيرد؛ اما مسلمانان در عمل و در زندگی اجتماعی خود آن را رعايت می‌كردند».


كاست يا برترى‌نژادي از قوانين بنيادي آئين هندو به شمار مى‌رود. نویسنده معتقد است كه ارتباطات پيروان اين دو مكتب سبب شد كه نوعي كاست در زندگی مسلمانان نيز ايجاد گرديد؛ آن جا كه مى‌گويد: «كاست‌هاي مسلمانان با تفاوت‌هاي نژادي آغاز شد. خاندان‌هاي بيگانه‌تبار؛ از جمله بازماندگان اعراب، ترك‌ها، افغان‌ها، ایرانيان عالى‌ترين كاست را تشكيل مى‌دادند كه بعدها نام اشراف را بر خود گذاشتند». نویسنده تأكيد مى‌كند كه اگر چه آئين هندو به نوعي در اديان ديگر تأثير گذاشت؛ اما «بايد اذعان نمود كه مقررات و قواعد كاست در ميان هندوان به مراتب از آنچه در ميان مسلمانان، جينى‌ها و مسيحيان و فرقه‌هاي بدعت‌گذار مرسوم و عملي بود، شديدتر و غيرقابل انعطاف‌تر بود».
كاست يا برترى‌نژادي از قوانين بنيادي آئين هندو به شمار مى‌رود. نویسنده معتقد است كه ارتباطات پيروان اين دو مكتب سبب شد كه نوعي كاست در زندگی مسلمانان نيز ايجاد گرديد؛ آن جا كه مى‌گويد: «كاست‌هاي مسلمانان با تفاوت‌هاي نژادي آغاز شد. خاندان‌هاي بيگانه‌تبار؛ از جمله بازماندگان اعراب، ترك‌ها، افغان‌ها، ایرانيان عالى‌ترين كاست را تشكيل مى‌دادند كه بعدها نام اشراف را بر خود گذاشتند». نویسنده تأكيد مى‌كند كه اگر چه آئين هندو به نوعي در اديان ديگر تأثير گذاشت؛ اما «بايد اذعان نمود كه مقررات و قواعد كاست در ميان هندوان به مراتب از آنچه در ميان مسلمانان، جينى‌ها و مسيحيان و فرقه‌هاي بدعت‌گذار مرسوم و عملي بود، شديدتر و غيرقابل انعطاف‌تر بود».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش