۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| سال نشر = 1364 ش | | سال نشر = 1364 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01959AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =20 | | تعداد جلد =20 | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
قرطبى در فقه، پيرو [[مالك بن انس]] بوده و در تفسير آيات فقهى، ضمن نقل آراى فقيهان مذاهب ديگر، به بيان ديدگاههاى فقهى [[مالك بن انس]] و اثبات آنها پرداخته است؛ بااينهمه، در برخى موارد، آراء فقهى او با فتاواى مالكى مخالف است. در اعتقادات، به آراى مذهب اشعرى پاىبند است و جهات كلامى آيات را بر پايه عقايد اشعرى توجيه مىكند.<ref>همان</ref> | قرطبى در فقه، پيرو [[مالك بن انس]] بوده و در تفسير آيات فقهى، ضمن نقل آراى فقيهان مذاهب ديگر، به بيان ديدگاههاى فقهى [[مالك بن انس]] و اثبات آنها پرداخته است؛ بااينهمه، در برخى موارد، آراء فقهى او با فتاواى مالكى مخالف است. در اعتقادات، به آراى مذهب اشعرى پاىبند است و جهات كلامى آيات را بر پايه عقايد اشعرى توجيه مىكند.<ref>همان</ref> | ||
تفسير قرطبى، تفسيرى نقلى بشمار مىآيد و قرطبى از روايات، تأثير پذيرفته و گاه رواياتى را در كتاب خود مىآورد كه سندى ندارد و پذيرفتن اين روايات، با وسعت علمى و دقت نظرى كه از وى سراغ گرفته مىشود، ناسازگار است. وى در ميان صفحات كتابش، بارها از راه انصاف بهدور شده و حق و حقيقت را به مسلخ زشت عصبيت و يكسونگرى فرقهاى برده و بدينسان، چهره زيباى | تفسير قرطبى، تفسيرى نقلى بشمار مىآيد و قرطبى از روايات، تأثير پذيرفته و گاه رواياتى را در كتاب خود مىآورد كه سندى ندارد و پذيرفتن اين روايات، با وسعت علمى و دقت نظرى كه از وى سراغ گرفته مىشود، ناسازگار است. وى در ميان صفحات كتابش، بارها از راه انصاف بهدور شده و حق و حقيقت را به مسلخ زشت عصبيت و يكسونگرى فرقهاى برده و بدينسان، چهره زيباى پژوهشهایش را پريشان كرده است.<ref>همان</ref> | ||
دشمنى او با شيعه، در | دشمنى او با شيعه، در نوشتههایش آشكار است؛ آنچنانكه بارها در كتاب خود، شیعیان را دشنام داده است و تقريبا تمام آيات مهمى را كه سبب نزول آن، در نزد شيعه، اهلبيت(ع) است، بهجز موارد اندكى، مانند آيه مباهله رد مىكند. او از دادن هر نوع نسبتى به شیعیان، ابايى ندارد و درباره شیعیان، هر گزافهاى را بدون سند و مدرك، نسبت مىدهد. در برخى موارد، ديدگاههایى دارد كه به نظر مىرسد كسى بهجز وى، چنين اعتقادى ندارد. بااينحال، اين مجموعه وسيع، سرشار از دادههاى تاريخى، روايى، ادبى و كلامى است كه هيچ مفسرى، از رجوع به چنين تفاسيرى بىنياز نيست.<ref>همان</ref> | ||
اين تفسير، از آن جهت داراى اهميت است كه اولا، در نزد اهل سنت جايگاه بسيار مهمى دارد و ثانيا، بهعنوان يك تفسير كلامى و يا حتى با صبغه كلامى شناخته نمىشود.<ref>همان</ref> | اين تفسير، از آن جهت داراى اهميت است كه اولا، در نزد اهل سنت جايگاه بسيار مهمى دارد و ثانيا، بهعنوان يك تفسير كلامى و يا حتى با صبغه كلامى شناخته نمىشود.<ref>همان</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
بنابراین تفسير قرآن به قرآن قرطبى در اين آيه، از منظر شيعه ثابت است و در اين برداشت وى، خطايى راه ندارد؛ تنها نسبت اين ديدگاه به شيعه، كمال بىانصافى و ناشى از عدم اطلاع وى از مبانى فكرى و اعتقادى شيعه است.<ref>همان</ref> | بنابراین تفسير قرآن به قرآن قرطبى در اين آيه، از منظر شيعه ثابت است و در اين برداشت وى، خطايى راه ندارد؛ تنها نسبت اين ديدگاه به شيعه، كمال بىانصافى و ناشى از عدم اطلاع وى از مبانى فكرى و اعتقادى شيعه است.<ref>همان</ref> | ||
در پایان مىتوان چنين گفت كه اگرچه قرطبى در مقدمه تفسير خود، به سنت، بهعنوان منبعى مورد اعتماد، اهميت فراوان داده است، لكن آنچه عملا در تفسير وى ديده مىشود، استفاده از روايات، براى تأييد ديدگاههاى خود است و عموماًروايات مخالف با ديدگاه فقهى يا كلامى خود را مطرح نمىكند و در واقع، براى حل اين چالش، نيازى به صرف وقت و انرژى نمىبيند. اما وى، در روش تفسير قرآن به قرآن، سعى مىكند آيات مخالف ديدگاه خود را طرح كند و به آن پاسخ گويد، ليكن باز در اين راستا، در تفسير وى، نقص فراوانى ديده مىشود؛ چنانكه در بسيارى موارد، وى از طرح آياتى كه در تفسير وى تأثيرگذار است، صرف نظر مىكند كه | در پایان مىتوان چنين گفت كه اگرچه قرطبى در مقدمه تفسير خود، به سنت، بهعنوان منبعى مورد اعتماد، اهميت فراوان داده است، لكن آنچه عملا در تفسير وى ديده مىشود، استفاده از روايات، براى تأييد ديدگاههاى خود است و عموماًروايات مخالف با ديدگاه فقهى يا كلامى خود را مطرح نمىكند و در واقع، براى حل اين چالش، نيازى به صرف وقت و انرژى نمىبيند. اما وى، در روش تفسير قرآن به قرآن، سعى مىكند آيات مخالف ديدگاه خود را طرح كند و به آن پاسخ گويد، ليكن باز در اين راستا، در تفسير وى، نقص فراوانى ديده مىشود؛ چنانكه در بسيارى موارد، وى از طرح آياتى كه در تفسير وى تأثيرگذار است، صرف نظر مىكند كه نمونههایى از آن بررسى شد.<ref>همان، ص48</ref> | ||
بررسى تفسير قرطبى، بهعنوان يك نمونه تفسيرى و بررسى ميزان تأثير رويكرد كلامى مفسر در تفسير قرآن به قرآن، نشان مىدهد كه گزارههاى كلامى نادرست و غير قطعى، مىتواند مفسر را به تفسير به رأى گرفتار كند و مفسر، براى تفسير قرآن، چه در روش تفسير قرآن به قرآن و چه در روشهاى ديگر، ابتدا بايستى ضوابط بهكارگيرى عقايد كلامى در حوزه فهم كلام خداوند را بهدرستى اجرا كند؛ زيرا عدم توجه به ضوابط تفسير قرآن به قرآن بهصورت كلى و ضوابط دخالت دادن پيشفرضهاى كلامى در حوزه تفسير قرآن به قرآن، بهصورت خاص، سبب بروز خطا در فهم آيات الهى مىشود.<ref>همان</ref> | بررسى تفسير قرطبى، بهعنوان يك نمونه تفسيرى و بررسى ميزان تأثير رويكرد كلامى مفسر در تفسير قرآن به قرآن، نشان مىدهد كه گزارههاى كلامى نادرست و غير قطعى، مىتواند مفسر را به تفسير به رأى گرفتار كند و مفسر، براى تفسير قرآن، چه در روش تفسير قرآن به قرآن و چه در روشهاى ديگر، ابتدا بايستى ضوابط بهكارگيرى عقايد كلامى در حوزه فهم كلام خداوند را بهدرستى اجرا كند؛ زيرا عدم توجه به ضوابط تفسير قرآن به قرآن بهصورت كلى و ضوابط دخالت دادن پيشفرضهاى كلامى در حوزه تفسير قرآن به قرآن، بهصورت خاص، سبب بروز خطا در فهم آيات الهى مىشود.<ref>همان</ref> |
ویرایش