پرش به محتوا

افلاکی، احمد بن اخی ناطور: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۲۷: خط ۲۷:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE5159AUTHORCODE
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE05159AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۴۵: خط ۴۵:
ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفته‌اند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانه‌اى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است.
ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفته‌اند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانه‌اى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است.


ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه چنگيزخان برقونيه و قتل عام مردم را از طريق علم نجوم پيش‌بينى كرده بودند كه البته چنين نشد و به گفته همو اين بلا به دعاى بهاءالدين ولد برطرف گرديد. گرچه اين روايت از لحاظ زمانى و تاريخى درست نمى‌نمايد، لیکن اشتغال افلاكى را به نجوم و علت اشتهار او را به افلاكى تأييد مى‌كند.
ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه چنگيزخان برقونيه و قتل عام مردم را از طريق علم نجوم پيش‌بينى كرده بودند كه البته چنين نشد و به گفته همو این بلا به دعاى بهاءالدين ولد برطرف گرديد. گرچه این روايت از لحاظ زمانى و تاريخى درست نمى‌نمايد، لیکن اشتغال افلاكى را به نجوم و علت اشتهار او را به افلاكى تأييد مى‌كند.


افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مى‌كرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت.
افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مى‌كرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت.


وى در خدمت عارف چلبى به درجات عالى نائل شد و اهل طريقت او را سزاوار مقام مرشدى دانستند، ولى وى با عذرخواهى از پذيرفتن اين مقام، گوشه‌نشينى اختيار كرد و چندى بعد به سبب اصرار و ازدحام دوستاران و بالا گرفتن شهرتش، ناچار به جانب «حرمين محترمين» رهسپار شد و مدت درازى در جوار مرقد مطهر پيامبر اكرم(ص) عزلت گزيد.
وى در خدمت عارف چلبى به درجات عالى نائل شد و اهل طريقت او را سزاوار مقام مرشدى دانستند، ولى وى با عذرخواهى از پذيرفتن این مقام، گوشه‌نشينى اختيار كرد و چندى بعد به سبب اصرار و ازدحام دوستاران و بالا گرفتن شهرتش، ناچار به جانب «حرمين محترمين» رهسپار شد و مدت درازى در جوار مرقد مطهر پيامبر اكرم(ص) عزلت گزيد.


افلاكى بعد از مرگ عارف چلبى (719ق1319/م) بر طبق وصيت او، به نگهبانى تربت مولانا پرداخت و یکى از «مثنوى خوانان» آنجا شد. پس از مرگ عارف چلبى، وى در زمره مريدان فرزندش عابد چلبى درآمد و هنگامى كه عابد از جانب تمورتاش به ولايت اوج فرستاده شد تا امراى آن ناحيه را به اطاعت و انقياد ترغيب كند، افلاكى نيز با او همراه بود. پس از آن ظاهراً تا آخر عمر، ديگر قونيه را ترك نكرد و در همانجا وفات يافت و نزدیک تربت مولانا به خاک سپرده شد. محل دفن او امروزه به درستى معلوم نيست، ولى در 1929م سنگ مزارش در نزدیکى آرامگاه مولانا پيدا شد و اكنون در موزه مولانا نگهدارى مى‌شود.
افلاكى بعد از مرگ عارف چلبى (719ق1319/م) بر طبق وصيت او، به نگهبانى تربت مولانا پرداخت و یکى از «مثنوى خوانان» آنجا شد. پس از مرگ عارف چلبى، وى در زمره مريدان فرزندش عابد چلبى درآمد و هنگامى كه عابد از جانب تمورتاش به ولايت اوج فرستاده شد تا امراى آن ناحيه را به اطاعت و انقياد ترغيب كند، افلاكى نيز با او همراه بود. پس از آن ظاهراً تا آخر عمر، ديگر قونيه را ترك نكرد و در همانجا وفات يافت و نزدیک تربت مولانا به خاک سپرده شد. محل دفن او امروزه به درستى معلوم نيست، ولى در 1929م سنگ مزارش در نزدیکى آرامگاه مولانا پيدا شد و اكنون در موزه مولانا نگهدارى مى‌شود.


افلاكى شهرت خود را مديون تأليف بسيار مهم خود «مناقب العارفين» است. وى اين اثر را در 718ق1318/م شروع كرد و در 754ق/ 1353م به پایان رساند.
افلاكى شهرت خود را مديون تأليف بسيار مهم خود «مناقب العارفين» است. وى این اثر را در 718ق1318/م شروع كرد و در 754ق/ 1353م به پایان رساند.


یکى از مآخذ عمده اين کتاب، رساله [[سپهسالار، فریدون بن احمد|فريدون بن احمد سپهسالار]] بوده و افلاكى نزدیک به سه چهارم مطالب آن را با تغييرى مختصر در عبارات و بدون ذكر مآخذ نقل كرده است، ولى چون نمونه‌اى كه در اين كار در نظر داشته، تذكره الاولياء [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] بوده است، روايات گردآورى شده را به ترتيب تاريخى تنظيم كرده است. اين کتاب از لحاظ اشتمال بر شرح آداب و مراسم صوفيانه آن روزگار، داراى اهميت خاصى است و در سراسر آن اصطلاحات عرفانى و خانقاهى همه‌جا به چشم مى‌خورد. وى در مطالب مربوط به دوران حيات خود غالباً به مشاهدات خود و يا به نقل و روايت سخنان اشخاص مختلفى كه مورد اعتماد او بوده‌اند، استناد جسته است.
یکى از مآخذ عمده این کتاب، رساله [[سپهسالار، فریدون بن احمد|فريدون بن احمد سپهسالار]] بوده و افلاكى نزدیک به سه چهارم مطالب آن را با تغييرى مختصر در عبارات و بدون ذكر مآخذ نقل كرده است، ولى چون نمونه‌اى كه در این كار در نظر داشته، تذكره الاولياء [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] بوده است، روايات گردآورى شده را به ترتيب تاريخى تنظيم كرده است. این کتاب از لحاظ اشتمال بر شرح آداب و مراسم صوفيانه آن روزگار، داراى اهميت خاصى است و در سراسر آن اصطلاحات عرفانى و خانقاهى همه‌جا به چشم مى‌خورد. وى در مطالب مربوط به دوران حيات خود غالباً به مشاهدات خود و يا به نقل و روايت سخنان اشخاص مختلفى كه مورد اعتماد او بوده‌اند، استناد جسته است.


از افلاكى چهار غزل به تركى و دو رباعى به فارسی موجود است كه به مناسبت درگذشت عارف چلبى سروده شده است.
از افلاكى چهار غزل به تركى و دو رباعى به فارسی موجود است كه به مناسبت درگذشت عارف چلبى سروده شده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش