۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتابها') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''أحكام المحبوسين في الفقه الجعفري''' تألیف [[خالصی، محمدباقر|محمدباقرخالصى]] میباشد. | '''أحكام المحبوسين في الفقه الجعفري''' تألیف [[خالصی، محمدباقر|محمدباقرخالصى]] میباشد. | ||
در | در این کتاب مباحث فقهى دربارۀ جرمهايى كه به سبب ارتكاب آن مجرم بايد زندانى شود مطرح شده است و ثابت شده كه در اسلام زندانى كردن از امور پذيرفته شده و معتبر است و قابل انكار نيست.زندانى در این کتاب به دو دسته حبس ابد و حبس غير ابد تقسيم و مورد بررسى واقع شده است. | ||
از آنجائى كه | از آنجائى كه این موضوع از مسائل مورد ابتلاء دولت حكومت اسلامى است و بعضى از متخصصين در فقه وجود زندان در اسلام را انكار كردهاند و آن را ساخته حكومتهاى ظالم دانستهاند و صرفا در اسلام حدود دية در تعزيرات را به عنوان مجازات ذكر كردهاند، مؤلف تصميم به تأليف این کتاب گرفته تا طلاب و محققین و به خصوص قضات و وكلاء از آن استفاده نمايند. | ||
وى در | وى در این کتاب قصد دارد علاوه بر موارد خاصى كه در روايات و فقه اسلامى تصريح به زندان شده است وجود زندان در حكومتهاى اسلامى را برای مجرمانى كه حاكم برای محاكمه آنان نياز به دقت دارد اثبات نمايد و محدوده مجازاتها و عقوبتهاى مشخص شده در قوانين شرعى را بيان نمايد. | ||
مؤلف همچنانكه تشكيل حكومت را از امور ضرورى برای جوامع انسانى دانسته است | مؤلف همچنانكه تشكيل حكومت را از امور ضرورى برای جوامع انسانى دانسته است | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
نياز به زندانها را از ضروريات دانسته است. | نياز به زندانها را از ضروريات دانسته است. | ||
از آنجائیکه مؤلف اجماع را به عنوان یکى از دلايل شرعى قبول ندارد در | از آنجائیکه مؤلف اجماع را به عنوان یکى از دلايل شرعى قبول ندارد در این کتاب سعى نموده از استناد به اجماع خوددارى نمايد. | ||
اگر چه کتاب به سبک فقه استدلالى نوشته شده است ولى از آنجائیکه مؤلف اجماع را قبول نداشته است و بناى بر نقل اقوال فقها و استناد به آنها را نداشته است و در مواردى نيز كه نظريه آنان ذكر شده است به نقل آنها اكتفا شده و بررسى نشدهاند و بنابر | اگر چه کتاب به سبک فقه استدلالى نوشته شده است ولى از آنجائیکه مؤلف اجماع را قبول نداشته است و بناى بر نقل اقوال فقها و استناد به آنها را نداشته است و در مواردى نيز كه نظريه آنان ذكر شده است به نقل آنها اكتفا شده و بررسى نشدهاند و بنابر این کتاب به سبک فقه روايى استدلالى نوشته شده است. | ||
حواشى کتاب بسيار سودمند است و بيشتر آنان در مورد مسائل رجالى و احوال راویان مىباشد. | حواشى کتاب بسيار سودمند است و بيشتر آنان در مورد مسائل رجالى و احوال راویان مىباشد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در | در این کتاب علاوه بر مباحث روايى و فقهى به مسائل اصول فقه و رجال نيز توجه خاصى شده است به عنوان نمونه در مورد توثيق راویان احاديث اهلبيت ع در صفحه 22 پس از ذكر نظريات صاحبان كتب اربعة و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مىنویسد: | ||
فالمتحصل من مجموع ما ذكرنا هو ان الّذى ينفعنا في سند الروايات و الّذى نحن بحاجة منه هو وجود الشهادة من اهل الخبرة و الصلاح على اعتبار اسنادها و الاعتماد عليها لا كونهم ثقاتا او مؤثقين على نحو الاطلاع، او تحصيل العدالة على رأى القدماء من تساویهم معه | فالمتحصل من مجموع ما ذكرنا هو ان الّذى ينفعنا في سند الروايات و الّذى نحن بحاجة منه هو وجود الشهادة من اهل الخبرة و الصلاح على اعتبار اسنادها و الاعتماد عليها لا كونهم ثقاتا او مؤثقين على نحو الاطلاع، او تحصيل العدالة على رأى القدماء من تساویهم معه | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
مؤلف در | مؤلف در این کتاب نظريات بديع و ابتكارى مطرح نموده است كه به بعضى اشاره مىشود. | ||
وى در مسئله دهم از فصل دوّم در صفحه 139 در مورد حكم كسانى كه اجتماع از آنان در امان نيست و اگر چه از بزرگان و علماء دينى باشند، تصريح به زندانى شدن كرده است و مىنویسد: | وى در مسئله دهم از فصل دوّم در صفحه 139 در مورد حكم كسانى كه اجتماع از آنان در امان نيست و اگر چه از بزرگان و علماء دينى باشند، تصريح به زندانى شدن كرده است و مىنویسد: | ||
-يجب على الامام و الحاكم المعتبر الشرعى حسب المستند الآنى حبس كل من یکون له عمل يرتبط بنظم العالم الاجتماعی الّذى لا یکون له الشرط اللازم لتصدى العمل و ذلك مثل العالم الدينى اذا احرز فسقه او جهله بالاحكام و القوانين اللازمه و در صفحه 140 به روايتى از [[امام صادق]] ع از پدرانش اشاره نموده است به | -يجب على الامام و الحاكم المعتبر الشرعى حسب المستند الآنى حبس كل من یکون له عمل يرتبط بنظم العالم الاجتماعی الّذى لا یکون له الشرط اللازم لتصدى العمل و ذلك مثل العالم الدينى اذا احرز فسقه او جهله بالاحكام و القوانين اللازمه و در صفحه 140 به روايتى از [[امام صادق]] ع از پدرانش اشاره نموده است به این مضمون كه: | ||
يجب على الامام ان يحبس الفساق من العلماء و الجهال من الاطباء و المفاليس من الاكرياء وى همچنين بر خلاف بسيارى از فقهاء توبه مرتد فطرى مرد را مىپذيرد(صفحه 34) | يجب على الامام ان يحبس الفساق من العلماء و الجهال من الاطباء و المفاليس من الاكرياء وى همچنين بر خلاف بسيارى از فقهاء توبه مرتد فطرى مرد را مىپذيرد(صفحه 34) |
ویرایش