۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[سحمرانی، اسعد]] ( | [[سحمرانی، اسعد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 247/8 /س3الف3 | | کد کنگره =BP 247/8 /س3الف3 | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
كتاب با مقدمه مؤلف در بيان اهميت اخلاق آغاز و مطالب در چهار فصل، ارائه شده است. | كتاب با مقدمه مؤلف در بيان اهميت اخلاق آغاز و مطالب در چهار فصل، ارائه شده است. | ||
نویسنده در ابتدا، به تعريف علم اخلاق پرداخته، ضمن بررسى اخلاق در مكاتبى همچون براهمه، بوديسم و متفكران يونانى، پايههاى اخلاق اسلامى را مطرح و در نهايت، ديدگاه برخى از متفكران جهان اسلام پيرامون مسئله اخلاق را تشريح كرده است. | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
قسمت اول، به مقالهاى با عنوان «الاخلاق من موضوعات الفلسفة» اختصاص يافته است. در اين مقاله، مادر ساير علوم بودن فلسفه، مسئلهاى قابل قبول همگان قلمداد شده و با اين پيشفرض، ثابت گرديده كه علم اخلاق نيز از جمله موضوعات مطرحشده در فلسفه مىباشد. | قسمت اول، به مقالهاى با عنوان «الاخلاق من موضوعات الفلسفة» اختصاص يافته است. در اين مقاله، مادر ساير علوم بودن فلسفه، مسئلهاى قابل قبول همگان قلمداد شده و با اين پيشفرض، ثابت گرديده كه علم اخلاق نيز از جمله موضوعات مطرحشده در فلسفه مىباشد. | ||
در قسمت دوم، علم اخلاق، تحديد و تعريف شده است. اخلاق، جمع «خلق» بوده و | در قسمت دوم، علم اخلاق، تحديد و تعريف شده است. اخلاق، جمع «خلق» بوده و نویسنده به نقل از «[[لسان العرب]]»، آن را به طبع و سجيهاى تعريف كرده كه مختص نفس و باطن انسانى بوده و معتقد است اوصاف و معانى آن نيز، مختص به همان نفس انسانى است. به اعتقاد وى، اخلاق از جمله مباحث مربوط به فلسفه عمليه بوده و معيار فضايل انسانى است. | ||
تعاريف ديگرى نيز از اخلاق، از «البستانى» و «موسوعة المورد»، مورد بررسى قرار گرفته است. | تعاريف ديگرى نيز از اخلاق، از «البستانى» و «موسوعة المورد»، مورد بررسى قرار گرفته است. | ||
در قسمت سوم، اخلاق انسانى و لزوم رعايت آن در اجتماع، مورد بحث قرار گرفته است. به باور | در قسمت سوم، اخلاق انسانى و لزوم رعايت آن در اجتماع، مورد بحث قرار گرفته است. به باور نویسنده، نياز به اخلاق، از لحاظ علمى و عملى، از نخستين لحظات زندگى آدمى، احساس مىشود؛ از همان زمانى كه انسان، صداى ضمير و وجدان خويش مبنى بر مراقبت از نفس، تربيت آن، احترام به ديگران و كمك به مردم را مىشنود. | ||
در قسمت چهارم، رابطه علم اخلاق با ساير علوم مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. | در قسمت چهارم، رابطه علم اخلاق با ساير علوم مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نویسنده معتقد است علم اخلاق، بهصورت كلى، با ديگر علوم، مخصوصا علم لغت، مرتبط مىباشد. | ||
در قسمت پنجم، اخلاق، ضرورت و نياز عصر حاضر دانسته شده است. به نظر وى، مشكل اصلى جهان معاصر، مخصوصا جوامع غربى و اروپايى، دورى از سجاياى اخلاقى و عدم پايبندى به موازين اخلاق مىباشد. | در قسمت پنجم، اخلاق، ضرورت و نياز عصر حاضر دانسته شده است. به نظر وى، مشكل اصلى جهان معاصر، مخصوصا جوامع غربى و اروپايى، دورى از سجاياى اخلاقى و عدم پايبندى به موازين اخلاق مىباشد. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در فصل دوم، در دو قسمت زير، علم اخلاق در فلسفه قديم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: | در فصل دوم، در دو قسمت زير، علم اخلاق در فلسفه قديم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: | ||
در قسمت اول، اخلاق نزد جوامعى هندى، از جمله براهمه و بوديسم، بررسى شده است. به اعتقاد | در قسمت اول، اخلاق نزد جوامعى هندى، از جمله براهمه و بوديسم، بررسى شده است. به اعتقاد نویسنده، در اخلاق براهمه، تمركز و توجه اصلى، بر روى تزكيه روح و سعى در قرب هرچه بيشتر به الهه خالق، بهوسيله ترك هواهاى نفسانى و شهوات مىباشد و لذا در زندگى اين گروه، شاهد رهبانيت و انزوا مىباشيم، اما اهتمام اصلى بودا، حل مشكلات و نيازمندىهاى مردم بوده و در حقيقت، سير اصلى دعوت وى بر خط اصلاح امور اجتماعى و اقتصادى مردم مىباشد و به اعتقاد نویسنده، علت اصلى عدم دعوت بودا به ترك دنيا، تخلى از شئونات آن و اتخاذ رهبانيت، همين خط سير مىباشد. | ||
در سؤالى كه یکى از شاگردان بودا مبنى بر واجباتى كه بر گردن انسان مىباشد و نيز، ضوابط سلوكيه كه آدمى را به حيات مىرساند، از او پرسيده، وى پنج وصيت به او كرده است: | در سؤالى كه یکى از شاگردان بودا مبنى بر واجباتى كه بر گردن انسان مىباشد و نيز، ضوابط سلوكيه كه آدمى را به حيات مىرساند، از او پرسيده، وى پنج وصيت به او كرده است: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
5. به دنبال پليدى و ناپاكى، نباش. | 5. به دنبال پليدى و ناپاكى، نباش. | ||
در قسمت دوم، از ديدگاه فلاسفه يونانى، از جمله سقراط، افلاطون و [[ارسطو]]طاليس، به منظر اخلاق، نگريسته شده است. به اعتقاد | در قسمت دوم، از ديدگاه فلاسفه يونانى، از جمله سقراط، افلاطون و [[ارسطو]]طاليس، به منظر اخلاق، نگريسته شده است. به اعتقاد نویسنده، سقراط، مكان رفيعى را برای معرفت و اخلاق در فلسفه خويش قائل شده و عبارت مشهور «علم، فضيلت و جهل، رذيله است»، مربوط به وى مىباشد. افلاطون نيز قائل به حيات سابق نفس در عالم خدايان - كه خود نام «عالم مُثُل» را بر آن نهاده است - بوده و نویسنده اقدام به تشريح و توضيح عقايد وى در اين چهارچوب كرده است. | ||
[[ارسطو]]، استاد اسكندر و مؤسس فلسفه مشائيه مىباشد. وى قائل است كه انسان مدنى الطبع بوده و اين فطرت، مشوق انسان برای زندگى و شركت در اجتماع است و اين شوق، وى را بهسوى سعى در تكامل و تأمين احتياجات و لوازم تأمين سعادت فردى و اجتماعى، سوق مىدهد. | [[ارسطو]]، استاد اسكندر و مؤسس فلسفه مشائيه مىباشد. وى قائل است كه انسان مدنى الطبع بوده و اين فطرت، مشوق انسان برای زندگى و شركت در اجتماع است و اين شوق، وى را بهسوى سعى در تكامل و تأمين احتياجات و لوازم تأمين سعادت فردى و اجتماعى، سوق مىدهد. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در فصل سوم، اساس و پايههاى اخلاق در دين اسلام، محور مباحث مىباشد. اين فصل، در سه قسمت زير، تنظيم شده است: | در فصل سوم، اساس و پايههاى اخلاق در دين اسلام، محور مباحث مىباشد. اين فصل، در سه قسمت زير، تنظيم شده است: | ||
در قسمت اول، افضليت اخلاق اسلامى، نسبت به اخلاقى كه در ساير مكاتب و مذاهب وجود دارد مطرح شده است. انسان از ديدگاه دين اسلام، خليفه خدا بر روى زمين بوده و لذا مكلف به وظايفى است و از جمله رسالتهايى كه بر دوش دارد، امر به معروف و نهى از منكر است و | در قسمت اول، افضليت اخلاق اسلامى، نسبت به اخلاقى كه در ساير مكاتب و مذاهب وجود دارد مطرح شده است. انسان از ديدگاه دين اسلام، خليفه خدا بر روى زمين بوده و لذا مكلف به وظايفى است و از جمله رسالتهايى كه بر دوش دارد، امر به معروف و نهى از منكر است و نویسنده معتقد است اين خود بهترين عامل اشاعه و گسترش اخلاق در جامعه مىباشد. | ||
در قسمت دوم، نظريات مطرحشده در اخلاق اسلامى، مورد بحث قرار گرفته است. به اعتقاد | در قسمت دوم، نظريات مطرحشده در اخلاق اسلامى، مورد بحث قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، اخلاق اسلامى، مبتنى بر ايثار، تزكيه و تهذيب نفس بهوسيله فضائل و سلوك در مسير الهى مىباشد. | ||
در قسمت سوم، ارزشهاى اخلاقى در اسلام، تبيين و تشريح شده است. اين ارزشها به نظر | در قسمت سوم، ارزشهاى اخلاقى در اسلام، تبيين و تشريح شده است. اين ارزشها به نظر نویسنده عبارتند از: | ||
1. برادرى؛ | 1. برادرى؛ | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
فهرست مطالب و نيز فهرست مصادر و مآخذ مورد استفاده | فهرست مطالب و نيز فهرست مصادر و مآخذ مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. | پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. |
ویرایش