۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اجتماعي' به 'اجتماعی') |
جز (جایگزینی متن - 'تاريخي' به 'تاریخی') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''خوزستان و کهگیلویه و ممسنی جغرافیای تاریخی و آثار باستانی'''، تأليف نويسنده و مورخ معاصر احمد اقتداري است. اين كتاب از زمره آثار ارزشمندي است كه با هدف تبيين جغرافياي | '''خوزستان و کهگیلویه و ممسنی جغرافیای تاریخی و آثار باستانی'''، تأليف نويسنده و مورخ معاصر احمد اقتداري است. اين كتاب از زمره آثار ارزشمندي است كه با هدف تبيين جغرافياي تاریخی و شناسايي آثار باستاني با استناد به مدارك و منابع معتبر اين ناحيه را به خوانندگان فارسی زبان معرفى كرده است. | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
مطالب در دوازده فصل ارائه تنظيم شده است و هر فصل نيز به بخشهاي متعددي تقسيم شده است. شيوه نويسنده بدين گونه است كه در بخشهاي اوليه جعرافياي | مطالب در دوازده فصل ارائه تنظيم شده است و هر فصل نيز به بخشهاي متعددي تقسيم شده است. شيوه نويسنده بدين گونه است كه در بخشهاي اوليه جعرافياي تاریخی مناطق و در بخش پايانی به شناسايي و توصيف آثار باستاني آنها مىپردازد. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
نويسنده پيش از اين در كتابی به نام ديار شهرياران به شناسايي جند منطقه اصلي خوزستان (شوشتر، دزفول، شوش، هفتتپه، چغازنبيل) پرداخته بود، با اين حال تعدد مناطق | نويسنده پيش از اين در كتابی به نام ديار شهرياران به شناسايي جند منطقه اصلي خوزستان (شوشتر، دزفول، شوش، هفتتپه، چغازنبيل) پرداخته بود، با اين حال تعدد مناطق تاریخی خوزستان، وي را بر آن داشت تا در جهت تكميل اثر ياد شده، ديگر نقاط خوزستان را نيز مورد تحقيق و پژوهش قرار دهد. حاصل اين تلاش، اثر حاضر مىباشد كه با وجود اين كه نام "خوزستان، كهگيلويه و ممسني" بر آن گذاشته شده، اما در حقيقت جلد دوم كتاب ديار شهرياران محسوب مىگردد. نويسنده در ارتباط با عنوان كتاب مىنويسد: "اما چنانكه ملحوظ است، نام كتاب در سرصفحهها" جلد دوم ديار شهرياران" چاپ شده و در مؤخره كتاب نوشتهام كه كتاب با نام "خوزستان و ارجان" منتشر خواهد شد؛ اما وقتي كتاب به مرحله صحافي و تجليد رسيد نام "خوزستان، كهگيلويه و ممسني" را برای آن انتخاب نمودم. شايد احتواء اين نام و كليت آن بر مطالب اين مناطق مرا به اين انتخاب راغب ساخته است". | ||
نويسنده در اين كتاب بعد از تقسيم خوزستان به دو منطقه كوهستان؛ (شامل: مسجد سليمان، ايذه، رامهرمز و كهگيلويه) و دشت؛ (شامل: بهبهان، دوگنبدان، خلفآباد، رامشير، ماهشهر، هنديجان، اهواز، خرمشهر، آبادان و دشت مغان) در 12 فصل و يك پيوست به ذكر جغرافياي | نويسنده در اين كتاب بعد از تقسيم خوزستان به دو منطقه كوهستان؛ (شامل: مسجد سليمان، ايذه، رامهرمز و كهگيلويه) و دشت؛ (شامل: بهبهان، دوگنبدان، خلفآباد، رامشير، ماهشهر، هنديجان، اهواز، خرمشهر، آبادان و دشت مغان) در 12 فصل و يك پيوست به ذكر جغرافياي تاریخی و توصيف آثار باستاني اين مناطق پرداخته است. | ||
هر فصل را به لحاظ موضوعي به دو بخش عمده تقسيم نموده است. در بخش اول به جعرافياي | هر فصل را به لحاظ موضوعي به دو بخش عمده تقسيم نموده است. در بخش اول به جعرافياي تاریخی مناطق و در بخش دوم به شناسايي و توصيف آثار باستاني آنها پرداخته است. تقريباً تمامي مطالب اين بخش از ديگر منابع نقل قول مستقيم شده، به نحوي كه اگر اين نقل قولها حذف شود، صفحات تشكيل دهنده فصول به نصف تقليل مييابد. اين نقل قولهاي مستقيم هر چند به لحاظ گردآوري در يك مجموعه خالي از فايده نيست؛ اما تا حدي از زيبايي اثر نويسنده نيز كاسته است به همين جهت ارزش واقعي كار را بايستي در بخش ديگر؛ يعني در بحث توصيف و شناسايي آثار باستاني جستجو نمود. | ||
او قسمت دوم هر فصل را كه به لحاظ تعداد صفحات با قسمت اول(جغرافياي | او قسمت دوم هر فصل را كه به لحاظ تعداد صفحات با قسمت اول(جغرافياي تاریخی) برابري مىكند به شناسايي و توصيف آثار باستاني منطقه اختصاص داده است. اين صفحات حاصل تلاش طاقت فرساي نويسنده طي سفرهاي متعدد در منطقه و طي نمودن مسافتهاي طولاني و تحمل رنج و مرارت فراوان است. | ||
ديگر اين كه با تكيه بر اطلاعات | ديگر اين كه با تكيه بر اطلاعات تاریخی و آگاهىهاي باستان شناسی خويش و همچنين با بهرهگيري از داستانهاي عاميانه و باورهاي افسانهاي - تاریخی مردم منطقه توانسته ضمن توصيف دقيق آثار و بناهاي باستاني مجموعهاي اعتقادات تاریخی مردمان اين نواحي را نيز جمعآوري نمايد. | ||
از آن جايي كه نقد و بررسی چنين كتاب حجيم(بالغ بر 848 صفحه مطلب) و متنوعي مستلزم داشتن تخصص و تسلط كافي بر موضوع و شناخت جامع از مناطق ياد شده مىباشد، چند فصل از فصول دوازده گانه كتاب را كه به دلايلي از ويژگي خاصي برخوردارند را انتخاب و به نقد و بررسی آن ميپرازيم. اين دو فصل عبارتند از: | از آن جايي كه نقد و بررسی چنين كتاب حجيم(بالغ بر 848 صفحه مطلب) و متنوعي مستلزم داشتن تخصص و تسلط كافي بر موضوع و شناخت جامع از مناطق ياد شده مىباشد، چند فصل از فصول دوازده گانه كتاب را كه به دلايلي از ويژگي خاصي برخوردارند را انتخاب و به نقد و بررسی آن ميپرازيم. اين دو فصل عبارتند از: | ||
نويسنده در فصول چهارم و پنجم - كه از يك طرف بيشترين صفحات كتاب را به خود اختصاص داده و از طرف ديگر مناطقي كه دارای پيشينه مشترك | نويسنده در فصول چهارم و پنجم - كه از يك طرف بيشترين صفحات كتاب را به خود اختصاص داده و از طرف ديگر مناطقي كه دارای پيشينه مشترك تاریخی هستند را شامل مىشود- به ذكر جغرافياي تاریخی و توصيف آثار باستاني منطقه بهبهان و كهگيلويه و ممسني مىپردازد. | ||
توجه نويسنده به منطقه كهگيلويه و بهبهان از اينرو كه اولين رويكرد منظم و علمي در خصوص تاريخ اين مناطق به شمار مىرود، از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. هر چند قبل از اين در كتابی تحت عنوان "كهگيلويه و ايلات آن" به تشريح گوشههايي از تاريخ و جغرفياي اين ناحيه پرداخته است، با اين حال اثر وي به لحاظ عدم برخورداري از اسلوب علمي و عدم رعايت روشهاي تحقيق نتوانست مورد توجه واقع شود. بعد از آن به مدت سي و پنج سال هيچ پژوهش ديگري در اين خصوص صورت نپذيرفت تا اين كه كتاب حاضر به اين دور فترت پايان داد و دريچ جديدي بر پژوهشهاي علمي و منظم اين ديار باز نمود. | توجه نويسنده به منطقه كهگيلويه و بهبهان از اينرو كه اولين رويكرد منظم و علمي در خصوص تاريخ اين مناطق به شمار مىرود، از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. هر چند قبل از اين در كتابی تحت عنوان "كهگيلويه و ايلات آن" به تشريح گوشههايي از تاريخ و جغرفياي اين ناحيه پرداخته است، با اين حال اثر وي به لحاظ عدم برخورداري از اسلوب علمي و عدم رعايت روشهاي تحقيق نتوانست مورد توجه واقع شود. بعد از آن به مدت سي و پنج سال هيچ پژوهش ديگري در اين خصوص صورت نپذيرفت تا اين كه كتاب حاضر به اين دور فترت پايان داد و دريچ جديدي بر پژوهشهاي علمي و منظم اين ديار باز نمود. | ||
چناچه قبل از اين يادآور شديم، نويسنده در تقسيمبندي مناطق خوزستان،"كهگيلويه و ممسني" را امتداد جغرافیایی كوهستان خوزستان و همچنين "بهگواذ و ارگان" را امتدار دشت خوزستان دانسته و بر اساس آن به ذكر جغرافياي | چناچه قبل از اين يادآور شديم، نويسنده در تقسيمبندي مناطق خوزستان،"كهگيلويه و ممسني" را امتداد جغرافیایی كوهستان خوزستان و همچنين "بهگواذ و ارگان" را امتدار دشت خوزستان دانسته و بر اساس آن به ذكر جغرافياي تاریخی و توصيف آثار باستاني اين مناطق پرداخته است. وي در برقراري ارتباط بين خوزستان، كهگيلويه و ممسني به اين بسنده ننموده و در جايي ديگر طي يك اظهار نظر صريح كهگيلويه و ممسني را از جهات مختلف جزيي از خاک خوزستان دانسته و مىنويسد: «چون كهگيلويه و شولستان فهليان و ممسني بنا بر سنت جغرافياي قدیمی ايران از ديرباز به جهت اقليم و آب و خاک و ارتباطات اجتماعی و اداري و حوادث تاریخی جزء سرزمين خوزستان محسوب مىشده است...». | ||
اين نظر استاد اقتداري به دليل تأثير بسزاي آن در مطالعات و پژوهشهاي اين منطقه درخور بررسی و تجزيه و تحليل بيشتري است. چنانچه ملاحظه گرديد، نظريه ياد شده بر سه محور اساسي بنا نهاده شده است. اين سه محور كه با توجه به آنها كهگيلويه جزيي از استان خوزستان دانسته شده است؛ عبارتند از: 1- ارتباط جغرافیایی 2- ارتباط | اين نظر استاد اقتداري به دليل تأثير بسزاي آن در مطالعات و پژوهشهاي اين منطقه درخور بررسی و تجزيه و تحليل بيشتري است. چنانچه ملاحظه گرديد، نظريه ياد شده بر سه محور اساسي بنا نهاده شده است. اين سه محور كه با توجه به آنها كهگيلويه جزيي از استان خوزستان دانسته شده است؛ عبارتند از: 1- ارتباط جغرافیایی 2- ارتباط تاریخی(اداري-سیاسی) 3- ارتباط اجتماعی. | ||
اكثر منابع جغرافیایی(متقدم و متأخر) كه ما وارث سنتهاي جغرافیایی آنان هستيم در تقسيمبندىهاي خود كهگيلويه را به عنوان يك واحد مستقل بررسی نموده و يا آن را جزيي از فارس دانستهاند. ديگر آنكه هر چند به كهگيلويه همواره بر استانهاي جنوب تأثيرگذار بوده و از آن تأثيرپذير بوده است، با اين حال به لحاظ اداري - سیاسی كمتر دورهاي را مىتوان يافت كه كهگيلويه به خوزستان تعلق يافته باشد. در مجموع منطقه كهگيلويه و ممسني به دليل واقع شدن در نزدیکی خوزستان با آن ارتباط نزدیکی داشته، اما اين ارتباط در حدي نبوده كه بر اساس آن بتوان كهگيلويه و ممسني را به لحاظ جغرافیایی، | اكثر منابع جغرافیایی(متقدم و متأخر) كه ما وارث سنتهاي جغرافیایی آنان هستيم در تقسيمبندىهاي خود كهگيلويه را به عنوان يك واحد مستقل بررسی نموده و يا آن را جزيي از فارس دانستهاند. ديگر آنكه هر چند به كهگيلويه همواره بر استانهاي جنوب تأثيرگذار بوده و از آن تأثيرپذير بوده است، با اين حال به لحاظ اداري - سیاسی كمتر دورهاي را مىتوان يافت كه كهگيلويه به خوزستان تعلق يافته باشد. در مجموع منطقه كهگيلويه و ممسني به دليل واقع شدن در نزدیکی خوزستان با آن ارتباط نزدیکی داشته، اما اين ارتباط در حدي نبوده كه بر اساس آن بتوان كهگيلويه و ممسني را به لحاظ جغرافیایی، تاریخی(اداري- سیاسی) و اجتماعی جزيي از خوزستان به شمار آورد. | ||
از ديگر نكات قابل ذكر، تقسيمات مناطق است. نويسنده يك واحد(سرزمين) منسجم | از ديگر نكات قابل ذكر، تقسيمات مناطق است. نويسنده يك واحد(سرزمين) منسجم تاریخی را چند پاره نموده و آنها را در فصول مختلف مورد بررسی قرار داده است. به عنوان مثال مناطقي؛ همچون آسك، هنديجان، ريو اردشير كه جزيي از ولايت ارجان به حساب مىآمدهاند، از فصل پنجم جدا و در فصل ششم جاي داده شدهاند. اين تقسيمبندي هر چند به جهت بررسی دقيقتر مناطق صورت پذيرفته با اين حال باعث پديد آمدن اشكالاتي نيز گرديده است. | ||
دو فصل آخر كتاب با فصول ديگر به لحاظ ساختار تفاوت دارد. در فصل يازدهم موقعيت جغرافیایی و ويژگىهاي كليه بندرهاي خوزستان تشريح شده است. در دوازدهم نيز راههاي باستاني زميني و دريايي و رودخانهاي خوزستان تشريح شده است. | دو فصل آخر كتاب با فصول ديگر به لحاظ ساختار تفاوت دارد. در فصل يازدهم موقعيت جغرافیایی و ويژگىهاي كليه بندرهاي خوزستان تشريح شده است. در دوازدهم نيز راههاي باستاني زميني و دريايي و رودخانهاي خوزستان تشريح شده است. |
ویرایش