پرش به محتوا

خوزستان و کهگیلویه و ممسنی جغرافیای تاریخی و آثار باستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اجتماعي' به 'اجتماعی'
جز (جایگزینی متن - 'داراي' به 'دارای')
جز (جایگزینی متن - 'اجتماعي' به 'اجتماعی')
خط ۴۷: خط ۴۷:
توجه نويسنده به منطقه كهگيلويه و بهبهان از اينرو كه اولين رويكرد منظم و علمي در خصوص تاريخ اين مناطق به شمار مى‌رود، از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. هر چند قبل از اين در كتابی تحت عنوان "كهگيلويه و ايلات آن" به تشريح گوشه‌هايي از تاريخ و جغرفياي اين ناحيه پرداخته است، با اين حال اثر وي به لحاظ عدم برخورداري از اسلوب علمي و عدم رعايت روش‌هاي تحقيق نتوانست مورد توجه واقع شود. بعد از آن به مدت سي و پنج سال هيچ پژوهش ديگري در اين خصوص صورت نپذيرفت تا اين كه كتاب حاضر به اين دور فترت پايان داد و دريچ جديدي بر پژوهش‌هاي علمي و منظم اين ديار باز نمود.
توجه نويسنده به منطقه كهگيلويه و بهبهان از اينرو كه اولين رويكرد منظم و علمي در خصوص تاريخ اين مناطق به شمار مى‌رود، از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. هر چند قبل از اين در كتابی تحت عنوان "كهگيلويه و ايلات آن" به تشريح گوشه‌هايي از تاريخ و جغرفياي اين ناحيه پرداخته است، با اين حال اثر وي به لحاظ عدم برخورداري از اسلوب علمي و عدم رعايت روش‌هاي تحقيق نتوانست مورد توجه واقع شود. بعد از آن به مدت سي و پنج سال هيچ پژوهش ديگري در اين خصوص صورت نپذيرفت تا اين كه كتاب حاضر به اين دور فترت پايان داد و دريچ جديدي بر پژوهش‌هاي علمي و منظم اين ديار باز نمود.


چناچه قبل از اين يادآور شديم، نويسنده در تقسيم‌بندي مناطق خوزستان،"كهگيلويه و ممسني" را امتداد جغرافیایی كوهستان خوزستان و همچنين "بهگواذ و ارگان" را امتدار دشت خوزستان دانسته و بر اساس آن به ذكر جغرافياي تاريخي و توصيف آثار باستاني اين مناطق پرداخته است. وي در برقراري ارتباط بين خوزستان، كهگيلويه و ممسني به اين بسنده ننموده و در جايي ديگر طي يك اظهار نظر صريح كهگيلويه و ممسني را از جهات مختلف جزيي از خاک خوزستان دانسته و مى‌نويسد: «چون كهگيلويه و شولستان فهليان و ممسني بنا بر سنت جغرافياي قدیمی ايران از ديرباز به جهت اقليم و آب و خاک و ارتباطات اجتماعي و اداري و حوادث تاريخي جزء سرزمين خوزستان محسوب مى‌شده است...».
چناچه قبل از اين يادآور شديم، نويسنده در تقسيم‌بندي مناطق خوزستان،"كهگيلويه و ممسني" را امتداد جغرافیایی كوهستان خوزستان و همچنين "بهگواذ و ارگان" را امتدار دشت خوزستان دانسته و بر اساس آن به ذكر جغرافياي تاريخي و توصيف آثار باستاني اين مناطق پرداخته است. وي در برقراري ارتباط بين خوزستان، كهگيلويه و ممسني به اين بسنده ننموده و در جايي ديگر طي يك اظهار نظر صريح كهگيلويه و ممسني را از جهات مختلف جزيي از خاک خوزستان دانسته و مى‌نويسد: «چون كهگيلويه و شولستان فهليان و ممسني بنا بر سنت جغرافياي قدیمی ايران از ديرباز به جهت اقليم و آب و خاک و ارتباطات اجتماعی و اداري و حوادث تاريخي جزء سرزمين خوزستان محسوب مى‌شده است...».


اين نظر استاد اقتداري به دليل تأثير بسزاي آن در مطالعات و پژوهش‌هاي اين منطقه درخور بررسی و تجزيه و تحليل بيشتري است. چنانچه ملاحظه گرديد، نظريه ياد شده بر سه محور اساسي بنا نهاده شده است. اين سه محور كه با توجه به آنها كهگيلويه جزيي از استان خوزستان دانسته شده است؛ عبارتند از: 1- ارتباط جغرافیایی 2- ارتباط تاريخي(اداري-سیاسی) 3- ارتباط اجتماعي.
اين نظر استاد اقتداري به دليل تأثير بسزاي آن در مطالعات و پژوهش‌هاي اين منطقه درخور بررسی و تجزيه و تحليل بيشتري است. چنانچه ملاحظه گرديد، نظريه ياد شده بر سه محور اساسي بنا نهاده شده است. اين سه محور كه با توجه به آنها كهگيلويه جزيي از استان خوزستان دانسته شده است؛ عبارتند از: 1- ارتباط جغرافیایی 2- ارتباط تاريخي(اداري-سیاسی) 3- ارتباط اجتماعی.


اكثر منابع جغرافیایی(متقدم و متأخر) كه ما وارث سنت‌هاي جغرافیایی آنان هستيم در تقسيم‌بندى‌هاي خود كهگيلويه را به عنوان يك واحد مستقل بررسی نموده و يا آن را جزيي از فارس دانسته‌اند. ديگر آنكه هر چند به كهگيلويه همواره بر استان‌هاي جنوب تأثيرگذار بوده و از آن تأثيرپذير بوده است، با اين حال به لحاظ اداري - سیاسی كمتر دورهاي را مى‌توان يافت كه كهگيلويه به خوزستان تعلق يافته باشد. در مجموع منطقه كهگيلويه و ممسني به دليل واقع شدن در نزدیکی خوزستان با آن ارتباط نزدیکی داشته، اما اين ارتباط در حدي نبوده كه بر اساس آن بتوان كهگيلويه و ممسني را به لحاظ جغرافیایی، تاريخي(اداري- سیاسی) و اجتماعي جزيي از خوزستان به شمار آورد.
اكثر منابع جغرافیایی(متقدم و متأخر) كه ما وارث سنت‌هاي جغرافیایی آنان هستيم در تقسيم‌بندى‌هاي خود كهگيلويه را به عنوان يك واحد مستقل بررسی نموده و يا آن را جزيي از فارس دانسته‌اند. ديگر آنكه هر چند به كهگيلويه همواره بر استان‌هاي جنوب تأثيرگذار بوده و از آن تأثيرپذير بوده است، با اين حال به لحاظ اداري - سیاسی كمتر دورهاي را مى‌توان يافت كه كهگيلويه به خوزستان تعلق يافته باشد. در مجموع منطقه كهگيلويه و ممسني به دليل واقع شدن در نزدیکی خوزستان با آن ارتباط نزدیکی داشته، اما اين ارتباط در حدي نبوده كه بر اساس آن بتوان كهگيلويه و ممسني را به لحاظ جغرافیایی، تاريخي(اداري- سیاسی) و اجتماعی جزيي از خوزستان به شمار آورد.


از ديگر نكات قابل ذكر، تقسيمات مناطق است. نويسنده يك واحد(سرزمين) منسجم تاريخي را چند پاره نموده و آنها را در فصول مختلف مورد بررسی قرار داده است. به عنوان مثال مناطقي؛ همچون آسك، هنديجان، ريو اردشير كه جزيي از ولايت ارجان به حساب مى‌آمده‌اند، از فصل پنجم جدا و در فصل ششم جاي داده شده‌اند. اين تقسيم‌بندي هر چند به جهت بررسی دقيق‌تر مناطق صورت پذيرفته با اين حال باعث پديد آمدن اشكالاتي نيز گرديده است.
از ديگر نكات قابل ذكر، تقسيمات مناطق است. نويسنده يك واحد(سرزمين) منسجم تاريخي را چند پاره نموده و آنها را در فصول مختلف مورد بررسی قرار داده است. به عنوان مثال مناطقي؛ همچون آسك، هنديجان، ريو اردشير كه جزيي از ولايت ارجان به حساب مى‌آمده‌اند، از فصل پنجم جدا و در فصل ششم جاي داده شده‌اند. اين تقسيم‌بندي هر چند به جهت بررسی دقيق‌تر مناطق صورت پذيرفته با اين حال باعث پديد آمدن اشكالاتي نيز گرديده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش