پرش به محتوا

تفسیر التستري: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'خاصي' به 'خاصی'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'خاصي' به 'خاصی')
خط ۴۹: خط ۴۹:
وى، در بسيارى از موارد به تفسير اشارى و رمزى بسنده نكرده، به معانى ظاهرى آيات نيز مى‌پردازد و سپس اشارت و تأويل آن‌ها را بيان مى‌دارد و هنگام تبيين معانى اشارى، به‌اجمال سخن مى‌گويد و مطلب را رسا و روشن بيان نمى‌كند؛ نمونه‌هاى زير شاهد اين مدعاست:
وى، در بسيارى از موارد به تفسير اشارى و رمزى بسنده نكرده، به معانى ظاهرى آيات نيز مى‌پردازد و سپس اشارت و تأويل آن‌ها را بيان مى‌دارد و هنگام تبيين معانى اشارى، به‌اجمال سخن مى‌گويد و مطلب را رسا و روشن بيان نمى‌كند؛ نمونه‌هاى زير شاهد اين مدعاست:


#در تفسير بسمله (صفحه 22)، مى‌گويد: «باء، بهاء خداست. سين، سناء (پرتو و روشنايى) اوست و ميم، مجد و عظمت اوست»، سپس مى‌گويد: «الله، اسم اعظم الهى است كه همه اسماء و صفات را در بر دارد. ميان الف و لام آن، حرفى نهفته است كه غيبى از غيب است و به‌سوى غيب متوجه است و سرّى از سرّ است و رو به‌سوى سرّ دارد و حقيقتى از حقيقت است و به حقيقت نظر دارد؛ كسى جز آنكه از آلودگى‌ها پاك است و از حلال به اندازه نياز توشه برگرفته است، آن را درك نمى‌كند. رحمان، اسمى است كه خاصيت همان حرف پنهان ميان الف و لام را در خود نهان دارد. رحيم، كسى است كه در آغاز، با آفرينش و در ادامه، با دادن رزق و روزى بندگان، به آنها مهر مى‌ورزد».
#در تفسير بسمله (صفحه 22)، مى‌گويد: «باء، بهاء خداست. سين، سناء (پرتو و روشنايى) اوست و ميم، مجد و عظمت اوست»، سپس مى‌گويد: «الله، اسم اعظم الهى است كه همه اسماء و صفات را در بر دارد. ميان الف و لام آن، حرفى نهفته است كه غيبى از غيب است و به‌سوى غيب متوجه است و سرّى از سرّ است و رو به‌سوى سرّ دارد و حقيقتى از حقيقت است و به حقيقت نظر دارد؛ كسى جز آنكه از آلودگى‌ها پاك است و از حلال به اندازه نياز توشه برگرفته است، آن را درك نمى‌كند. رحمان، اسمى است كه خاصیت همان حرف پنهان ميان الف و لام را در خود نهان دارد. رحيم، كسى است كه در آغاز، با آفرينش و در ادامه، با دادن رزق و روزى بندگان، به آنها مهر مى‌ورزد».
#در تأويل نهى آدم از خوردن ميوه ممنوعه، مى‌گويد: «خداوند، در حقيقت، معناى خوردن را اراده نكرده است، بلكه مقصود، همت گماشتن است؛ يعنى همت خود را صرف چيزى جز من نكن، ولى آدم از همت گماشتن به غير او (خدا) در امان نماند و در نتيجه، ديد آنچه ديد... هم‌چنين است حال كسى كه مدعى تصاحب چيزى باشد كه بر او روا نباشد و با توجه به ميل و هواى نفس خود، به آن دل بندد. آن‌گاه خداوند او را به خودش و آنچه نفسش به آن خو گرفته و فريفته شده، وامى‌گذارد، مگر آنكه خداوند به او عنايتى كند و او را نگاه دارد و در برابر دشمن و نفس او را يارى كند...
#در تأويل نهى آدم از خوردن ميوه ممنوعه، مى‌گويد: «خداوند، در حقيقت، معناى خوردن را اراده نكرده است، بلكه مقصود، همت گماشتن است؛ يعنى همت خود را صرف چيزى جز من نكن، ولى آدم از همت گماشتن به غير او (خدا) در امان نماند و در نتيجه، ديد آنچه ديد... هم‌چنين است حال كسى كه مدعى تصاحب چيزى باشد كه بر او روا نباشد و با توجه به ميل و هواى نفس خود، به آن دل بندد. آن‌گاه خداوند او را به خودش و آنچه نفسش به آن خو گرفته و فريفته شده، وامى‌گذارد، مگر آنكه خداوند به او عنايتى كند و او را نگاه دارد و در برابر دشمن و نفس او را يارى كند...


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش