پرش به محتوا

آفتاب پرهیزگاری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ')
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[مظاهری، حسین]] (نويسنده)
[[مظاهری، حسین]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =
| کد کنگره =
خط ۲۸: خط ۲۸:
کتاب با مقدمه ناشر آغاز و مطالب در در هشت گفتار تنظيم شده است.
کتاب با مقدمه ناشر آغاز و مطالب در در هشت گفتار تنظيم شده است.


کتاب، سلسه بحث‌هاى «[[مظاهری، حسین|استاد مظاهرى]]» در دانشگاه علوم اسلامى رضوى است كه بسيار منظم و دقيق در يك جلد تدوين شده است.
کتاب، سلسه بحث‌هاى «[[مظاهری، حسین|استاد مظاهرى]]» در دانشگاه علوم اسلامى رضوى است كه بسيار منظم و دقيق در يك جلد تدوین شده است.


در بيان مطالب و مباحث، از آيات و روايات و اشعار استفاده شده است.
در بيان مطالب و مباحث، از آيات و روايات و اشعار استفاده شده است.
خط ۳۵: خط ۳۵:
مقدمه، پيرامون کتاب و موضوع آن مى‌باشد.<ref>متن، ص3</ref>
مقدمه، پيرامون کتاب و موضوع آن مى‌باشد.<ref>متن، ص3</ref>


گفتار اول، پيرامون فرازمندى ويژگى تقوا و انسان متقى است كه در آن، هشت مطلب توضيح داده شده است.
گفتار اول، پيرامون فرازمندى ویژگى تقوا و انسان متقى است كه در آن، هشت مطلب توضيح داده شده است.


مطلب اول اين گفتار، در مورد اهميت‌ورزى قرآن پيرامون دو واژه تقوا و متقى است. نويسنده معتقد است كه تقوا و متقى، دو واژه بسيار مقدس مى‌باشند و تقدس اين دو واژه به اندازه‌اى است كه در هاله‌اى از نور متصورند. از ديدگاه فطرت نيز اين دو واژه تقدسى خاصى دارند.<ref>متن، ص5</ref>
مطلب اول اين گفتار، در مورد اهميت‌ورزى قرآن پيرامون دو واژه تقوا و متقى است. نویسنده معتقد است كه تقوا و متقى، دو واژه بسيار مقدس مى‌باشند و تقدس اين دو واژه به اندازه‌اى است كه در هاله‌اى از نور متصورند. از ديدگاه فطرت نيز اين دو واژه تقدسى خاصى دارند.<ref>متن، ص5</ref>


مطلب پايانى گفتار اول نيز در مورد «آرامش دل در گرو تقوا» مى‌باشد. سخن اين بخش، با كلمات و سخنان گهربار [[امام سجاد(ع)]] در برابر ابن زياد ملعون بيان شده است. هم چنين در اين قسمت، آياتى از قرآن ذكر و توضيح داده شده است.<ref>متن، ص18</ref>
مطلب پايانى گفتار اول نيز در مورد «آرامش دل در گرو تقوا» مى‌باشد. سخن اين بخش، با كلمات و سخنان گهربار [[امام سجاد(ع)]] در برابر ابن زياد ملعون بيان شده است. هم چنين در اين قسمت، آياتى از قرآن ذكر و توضيح داده شده است.<ref>متن، ص18</ref>
خط ۴۳: خط ۴۳:
آن چه در گفتار اول، از قرآن بهره‌بردارى شده بدين شرح است: «زندگى خوش و رفاهى توأم با سعادت در دنيا و آخرت مرهون تقوا است. اگر كسى متقى باشد، در دنيا حيات طيب و در آخرت حيات طيب‌تر دارد؛ زندگى منهاى تقوا گرچه از نظر فراورده‌هاى دنيوى بالا باشد، تاريك و وحشتناك است.<ref>متن، ص19</ref>
آن چه در گفتار اول، از قرآن بهره‌بردارى شده بدين شرح است: «زندگى خوش و رفاهى توأم با سعادت در دنيا و آخرت مرهون تقوا است. اگر كسى متقى باشد، در دنيا حيات طيب و در آخرت حيات طيب‌تر دارد؛ زندگى منهاى تقوا گرچه از نظر فراورده‌هاى دنيوى بالا باشد، تاريك و وحشتناك است.<ref>متن، ص19</ref>


گفتار دوم در اين مورد بيان شده كه تقوا چيست و متقى كيست. نويسنده در ابتدا به تعريف «متقى» از ديدگاه فقهاء پرداخته است و ذكر نموده كه متقى به كسى مى‌گويند كه به واجبات، مخصوصا نماز اهميت بدهد و از گناهان حتى صغاير اجتناب نمايد و اين اهميت به واجبات و اجتناب معاصى بايد از روى ملكه باشد.<ref>متن، ص19</ref>
گفتار دوم در اين مورد بيان شده كه تقوا چيست و متقى كيست. نویسنده در ابتدا به تعريف «متقى» از ديدگاه فقهاء پرداخته است و ذكر نموده كه متقى به كسى مى‌گویند كه به واجبات، مخصوصا نماز اهميت بدهد و از گناهان حتى صغاير اجتناب نمايد و اين اهميت به واجبات و اجتناب معاصى بايد از روى ملكه باشد.<ref>متن، ص19</ref>


سپس به تعريف «متقى» از ديدگاه علماى اخلاق پرداخته و بيان كرده است كه از نظر علماى اخلاق، متقى بايد درخت رذالت را از دل بكند و درخت فضيلت را به جاى آن بنشاند. متقى كسى است كه هيچ آلودگى و گناه دل نداشته باشد.<ref>متن، ص20</ref>
سپس به تعريف «متقى» از ديدگاه علماى اخلاق پرداخته و بيان كرده است كه از نظر علماى اخلاق، متقى بايد درخت رذالت را از دل بكند و درخت فضيلت را به جاى آن بنشاند. متقى كسى است كه هيچ آلودگى و گناه دل نداشته باشد.<ref>متن، ص20</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:
# قابليت نماياندن اعمال و انديشه‌ها به ديگران.<ref>متن، ص22</ref>
# قابليت نماياندن اعمال و انديشه‌ها به ديگران.<ref>متن، ص22</ref>


نويسنده، در گفتار سوم، صفت دوم افراد متقى را ذكر نموده و آن را «به پا داشتن نماز» دانسته است. اولين صفت «ايمان به غيب» است كه در گفتار پيشين توضيح داده شده است.<ref>متن، ص36</ref>
نویسنده، در گفتار سوم، صفت دوم افراد متقى را ذكر نموده و آن را «به پا داشتن نماز» دانسته است. اولين صفت «ايمان به غيب» است كه در گفتار پيشين توضيح داده شده است.<ref>متن، ص36</ref>


از جمله مطالب اين گفتار، بيان گونه‌هاى مختلف نماز است كه عبارتند از: نماز توده مردم (عوام)، نماز ويژگان درگاه حق (نماز متقيان)، نماز بندگان فروتن (خاشعان).<ref>متن، ص42</ref>
از جمله مطالب اين گفتار، بيان گونه‌هاى مختلف نماز است كه عبارتند از: نماز توده مردم (عوام)، نماز ویژگان درگاه حق (نماز متقيان)، نماز بندگان فروتن (خاشعان).<ref>متن، ص42</ref>


«مهدى موعود(عج) حقيقتى قرآنى» موضوع گفتار چهارم است. نويسنده، در اين گفتار، ابتدا اهميت شب ولادت حضرت را بيان نموده و ذكر كرده كه از نظر روايات، شب ولادت ايشان، شب قدر و شب نزول قرآن است.<ref>متن، ص55</ref>
«مهدى موعود(عج) حقيقتى قرآنى» موضوع گفتار چهارم است. نویسنده، در اين گفتار، ابتدا اهميت شب ولادت حضرت را بيان نموده و ذكر كرده كه از نظر روايات، شب ولادت ايشان، شب قدر و شب نزول قرآن است.<ref>متن، ص55</ref>


مطالب ديگرى كه در اين گفتار بيان شده، بدين ترتيب است: منظور از آيه استخلاف؛ دو شرط فرج، آمادگى و انتظار؛ رهروى راه رهبرى، وظيفه همگانى؛ آشكار نشدن نشانه‌هاى باردارى؛ عمر حضرت مهدى(ع)؛ نحوه ظهور حضرت حجت.
مطالب ديگرى كه در اين گفتار بيان شده، بدين ترتيب است: منظور از آيه استخلاف؛ دو شرط فرج، آمادگى و انتظار؛ رهروى راه رهبرى، وظيفه همگانى؛ آشكار نشدن نشانه‌هاى باردارى؛ عمر حضرت مهدى(ع)؛ نحوه ظهور حضرت حجت.


نويسنده در گفتار پنجم، به بيان دو مشكل بزرگ بشريت پرداخته است. وى بر اين عقيده است كه اختلاف طبقاتى و اضطراب خاطر، دو مشكل مهم انسان‌هاست.<ref>متن، ص71</ref>
نویسنده در گفتار پنجم، به بيان دو مشكل بزرگ بشريت پرداخته است. وى بر اين عقيده است كه اختلاف طبقاتى و اضطراب خاطر، دو مشكل مهم انسان‌هاست.<ref>متن، ص71</ref>


يكى از مطالب اين قسمت، در مورد «ايمان از را تقوا» است. مؤلف، در اين زمينه، بر اين نظر است كه ايمانى كه از راه تقوا، نماز اول وقت، نماز شب، رابطه با خدا در دل شب، تماس با قرآن و... به دست بيايد، در جان رسوخ مى‌نمايد.<ref>متن، ص79</ref>
يكى از مطالب اين قسمت، در مورد «ايمان از را تقوا» است. مؤلف، در اين زمينه، بر اين نظر است كه ايمانى كه از راه تقوا، نماز اول وقت، نماز شب، رابطه با خدا در دل شب، تماس با قرآن و... به دست بيايد، در جان رسوخ مى‌نمايد.<ref>متن، ص79</ref>


نويسنده در گفتار ششم، پيرامون پرهيزگارى و مقام تسليم و رضا از ديدگاه قرآن، سخنانى را ذكر نموده است.<ref>متن، ص89</ref>
نویسنده در گفتار ششم، پيرامون پرهيزگارى و مقام تسليم و رضا از ديدگاه قرآن، سخنانى را ذكر نموده است.<ref>متن، ص89</ref>


از جمله مطالب اين بخش، اقسام رضا و تسليم است. كه عبارتند از: تسليم و رضا در دايره تكوين و تشريع.<ref>متن، ص93</ref>
از جمله مطالب اين بخش، اقسام رضا و تسليم است. كه عبارتند از: تسليم و رضا در دايره تكوین و تشريع.<ref>متن، ص93</ref>


اقسام لطف، عدم تسليم و در سرازيرى گناه، از جمله مطالب ديگرى است كه مؤلف در اين گفتار بيان نموده است.
اقسام لطف، عدم تسليم و در سرازيرى گناه، از جمله مطالب ديگرى است كه مؤلف در اين گفتار بيان نموده است.
خط ۷۵: خط ۷۵:
شاهدانى كه بيان شده است عبارتند از: خداوند؛ معصومان؛ فرشتگان و اعضا و جوارح.
شاهدانى كه بيان شده است عبارتند از: خداوند؛ معصومان؛ فرشتگان و اعضا و جوارح.


نويسنده ذكر نموده كه خداوند، اولين و مهمترين ناظر و شاهد بر اعمال انسان‌ها در روز قيامت عليه آن‌ها مى‌باشد. وى در اين زمينه، آياتى را ذكر نموده است.
نویسنده ذكر نموده كه خداوند، اولين و مهمترين ناظر و شاهد بر اعمال انسان‌ها در روز قيامت عليه آن‌ها مى‌باشد. وى در اين زمينه، آياتى را ذكر نموده است.


اولين مطلب گفتار هشتم، در مورد قرآن و گواهى جهان و اعضاى انسان است. نويسنده معتقد است كه چشم، گوش، تمام اعضا و هويت ما، در اين دنيا تحمل شهادت مى‌كند، اگر ناظر نباشد معنا ندارد كه در روز قيامت شهادت بدهد.<ref>متن، ص119</ref>
اولين مطلب گفتار هشتم، در مورد قرآن و گواهى جهان و اعضاى انسان است. نویسنده معتقد است كه چشم، گوش، تمام اعضا و هویت ما، در اين دنيا تحمل شهادت مى‌كند، اگر ناظر نباشد معنا ندارد كه در روز قيامت شهادت بدهد.<ref>متن، ص119</ref>


از جمله مطالب ديگر اين گفتار بدين شرح است: قرآن و گواهى كردار آدمى؛ تجسم اعمال؛ حبط اعمال؛ غفلت انسان؛ تحول در هويت انسانى.
از جمله مطالب ديگر اين گفتار بدين شرح است: قرآن و گواهى كردار آدمى؛ تجسم اعمال؛ حبط اعمال؛ غفلت انسان؛ تحول در هویت انسانى.


مؤلف، ذكر نموده كه ما انسان‌ها از نظر جوهر و ذات در تحول هستيم، گاهى اين تحول ما رو به حيوانيت است و هويت انسانى به يك حيوان مبدل مى‌شود.<ref>متن، ص129</ref>
مؤلف، ذكر نموده كه ما انسان‌ها از نظر جوهر و ذات در تحول هستيم، گاهى اين تحول ما رو به حيوانيت است و هویت انسانى به يك حيوان مبدل مى‌شود.<ref>متن، ص129</ref>


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==
خط ۸۸: خط ۸۸:
فهرست موضوعات و مطالب در ابتداى کتاب بيان شده است. توضيحات و منابع و مصادر در پاورقى آمده است.
فهرست موضوعات و مطالب در ابتداى کتاب بيان شده است. توضيحات و منابع و مصادر در پاورقى آمده است.


==پانويس==
==پانویس==
<references />
<references />
==منابع==
==منابع==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش