پرش به محتوا

قرآن کریم (مترجم ناشناخته (قرن دهم)): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''،' به ''''،'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - ' '''،' به ''''،')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۴: خط ۱۴:
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏59‎‏/‎‏66‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏92
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏59‎‏/‎‏66‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏92
| موضوع =
| موضوع =
قرآن - ترجمه‎ها
قرآن - ترجمه‌ها
| ناشر =  
| ناشر =  
فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه نشر آثار
فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه نشر آثار
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1383 ش
| سال نشر = 1383 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2079AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02079AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13720
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02079
| کتابخوان همراه نور =02079
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۶۳: خط ۶۴:
بر پايه آمارى كه از واژه‌هاى كاربردى در هريك از ترجمه‌ها و تفسيرهاى شناخته فارسى در دست داريم و بر بنياد شناخت واژه‌هاى حوزه‌اى هريك از اين برگردان‌ها به فارسى، مى‌توان گفت كه زبان اين ترجمه - تفسير با واژه‌هاى تفسير ابوبكر عتيق سورآبادى كه با نام ترجمه و قصه‌هاى قرآن به چاپ رسيده است، هم‌خوانى‌هاى بسيار دارد.
بر پايه آمارى كه از واژه‌هاى كاربردى در هريك از ترجمه‌ها و تفسيرهاى شناخته فارسى در دست داريم و بر بنياد شناخت واژه‌هاى حوزه‌اى هريك از اين برگردان‌ها به فارسى، مى‌توان گفت كه زبان اين ترجمه - تفسير با واژه‌هاى تفسير ابوبكر عتيق سورآبادى كه با نام ترجمه و قصه‌هاى قرآن به چاپ رسيده است، هم‌خوانى‌هاى بسيار دارد.


نزدیک ى زبان اين ترجمه - تفسير با زبان تفسير سورآبادى اين گمان را پيش مى‌آورد كه آيا مترجم در همان حوزه زبانى و منطقه جغرافيايى زاده شده و باليده است يا زبان اين تفسير را، به‌دور از آرايه‌ها و پيرايه‌هاى حوزه‌اى، براى ترجمه - تفسير خويش برگزيده است و نخواسته است تا كار و بار سنگين و وسواس‌آميز و دشوار گزينش برابرهاى قرآنى را بر دوش كشد و با اين كار، خويش را از پرسش و آويزش روز بزرگ بركنار داشته است.
نزدیکى زبان اين ترجمه - تفسير با زبان تفسير سورآبادى اين گمان را پيش مى‌آورد كه آيا مترجم در همان حوزه زبانى و منطقه جغرافيايى زاده شده و باليده است يا زبان اين تفسير را، به‌دور از آرايه‌ها و پيرايه‌هاى حوزه‌اى، براى ترجمه - تفسير خويش برگزيده است و نخواسته است تا كار و بار سنگين و وسواس‌آميز و دشوار گزينش برابرهاى قرآنى را بر دوش كشد و با اين كار، خويش را از پرسش و آويزش روز بزرگ بركنار داشته است.


در اينجا نمونه‌هايى از واژه‌هاى مشترك تفسير سورآبادى با اين ترجمه - تفسير را مى‌آوريم:
در اينجا نمونه‌هايى از واژه‌هاى مشترك تفسير سورآبادى با اين ترجمه - تفسير را مى‌آوریم:


آخريان (ص411 و 414)؛ ارمان (ص102 و 1240)؛ انجيدن (ص1076 و 1231)؛ باشامه (ص703)؛ بزه و بار (ص627)؛ به آيندگان (ص255 و 1203)؛ بهلوانى / بهلوائى (ص332 و 369 و 541 و 1003)؛ بيوس (ص502 و 1167)؛ پاى‌بندان (ص412 و 1233)؛ تاسه مرگ (ص1106)؛ خستو آمدن (ص14)؛ خندستانى، خندستانى كردن (ص35 و 151 و 178 و 208 و 276 و 331 و 334 و 383 و 644 و 721 و 832 و 927)؛ دنه‌گرفته - دنه‌گرفتگان (ص534 و 691 و 736 و 782 و 785 و 1145)؛ ستنبه (ص147 و 663 و 749 و 926)؛كاردو (ص736 و 1149)؛ كاز و كازه (ص47 و 514 و 644 و 1294)؛ كپيان (ص264)؛ كرجفو (ص10)؛ گماريدن (ص200 و 747 و 765 و 968)؛ لوش (ص504)؛ نرست (ص393 و 652 و 717)؛ نره آب (ص364)؛ نسو (ص26)؛ ويژه‌كاران (ص406).
آخريان (ص411 و 414)؛ ارمان (ص102 و 1240)؛ انجيدن (ص1076 و 1231)؛ باشامه (ص703)؛ بزه و بار (ص627)؛ به آيندگان (ص255 و 1203)؛ بهلوانى / بهلوائى (ص332 و 369 و 541 و 1003)؛ بيوس (ص502 و 1167)؛ پاى‌بندان (ص412 و 1233)؛ تاسه مرگ (ص1106)؛ خستو آمدن (ص14)؛ خندستانى، خندستانى كردن (ص35 و 151 و 178 و 208 و 276 و 331 و 334 و 383 و 644 و 721 و 832 و 927)؛ دنه‌گرفته - دنه‌گرفتگان (ص534 و 691 و 736 و 782 و 785 و 1145)؛ ستنبه (ص147 و 663 و 749 و 926)؛كاردو (ص736 و 1149)؛ كاز و كازه (ص47 و 514 و 644 و 1294)؛ كپيان (ص264)؛ كرجفو (ص10)؛ گماريدن (ص200 و 747 و 765 و 968)؛ لوش (ص504)؛ نرست (ص393 و 652 و 717)؛ نره آب (ص364)؛ نسو (ص26)؛ ويژه‌كاران (ص406).
خط ۸۴: خط ۸۵:
مى‌دانيم كه در سنت ترجمه و برگردان قرآن به زبان فارسى، بهره‌ورى از ترجمه‌هاى پيشين، براى آگاهى از انديشه و ذهن و زبان ترجمانان ديگر امرى عادى است. ترجمه‌گران قرآن، گاه از برابرنهاده‌هاى مترجمان پيش از خود سود مى‌جسته‌اند و گاه دريافت‌ها و برداشت‌هاى آنان را، دست‌مايه كار خويش قرار مى‌داده‌اند.
مى‌دانيم كه در سنت ترجمه و برگردان قرآن به زبان فارسى، بهره‌ورى از ترجمه‌هاى پيشين، براى آگاهى از انديشه و ذهن و زبان ترجمانان ديگر امرى عادى است. ترجمه‌گران قرآن، گاه از برابرنهاده‌هاى مترجمان پيش از خود سود مى‌جسته‌اند و گاه دريافت‌ها و برداشت‌هاى آنان را، دست‌مايه كار خويش قرار مى‌داده‌اند.


نويسنده اين ترجمه - تفسير هم، چنان‌كه در پيشگفتار كتاب گفته‌ايم، از اين شيوه پسنديده به‌دور نمانده است و بيش از همه ترجمه‌ها و تفسيرها به تفسير ابوبكر عتيق سورآبادى توجه داشته است.
نویسنده اين ترجمه - تفسير هم، چنان‌كه در پيشگفتار كتاب گفته‌ايم، از اين شيوه پسنديده به‌دور نمانده است و بيش از همه ترجمه‌ها و تفسيرها به تفسير ابوبكر عتيق سورآبادى توجه داشته است.


در اين پيشگفتار كوتاه بر آن نيستم كه از يكايك ويژگى‌هاى اين دست‌نوشت براى شما سخنى بگويم؛ چراكه كوشيده‌ام تا متن چاپى حاضر آيينه تمام‌نماى دست‌نوشت اصلى باشد و خواننده اين ترجمه - تفسير با در دست داشتن اين متن، همگى آنچه را در دست‌نوشت وجود داشته است، پيش روى خود ببيند؛ ازاين‌روى، تنها به بازگو كردن نمونه‌هايى از برخى ويژگى‌هاى اين متن مى‌پردازم.
در اين پيشگفتار كوتاه بر آن نيستم كه از يكايك ويژگى‌هاى اين دست‌نوشت براى شما سخنى بگويم؛ چراكه كوشيده‌ام تا متن چاپى حاضر آيينه تمام‌نماى دست‌نوشت اصلى باشد و خواننده اين ترجمه - تفسير با در دست داشتن اين متن، همگى آنچه را در دست‌نوشت وجود داشته است، پيش روى خود ببيند؛ ازاين‌روى، تنها به بازگو كردن نمونه‌هايى از برخى ويژگى‌هاى اين متن مى‌پردازم.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۱:
«الله»، با توجه به نخستين آيه سوره تغابن: ''' «يسبح لله ما في السموات و ما في الأرض له الملك و له الحمد و هو على كل شيء قدير» '''.
«الله»، با توجه به نخستين آيه سوره تغابن: ''' «يسبح لله ما في السموات و ما في الأرض له الملك و له الحمد و هو على كل شيء قدير» '''.


«رحمن»، با در نظر داشتن آيه دوم همان سوره: ''' «هو الذي خلقكم فمنكم كافر و منكم مؤمن و الله بما تعملون بصير» ''' و ''' «رحيم» '''، با سود بردن از آيه سوم اين سوره، ترجمه و تفسير شده است: ''' «و صوركم فأحسن صوركم و إليه المصير» '''.
«رحمن»، با در نظر داشتن آيه دوم همان سوره: ''' «هو الذي خلقكم فمنكم كافر و منكم مؤمن و الله بما تعملون بصير» ''' و ''' «رحيم»'''، با سود بردن از آيه سوم اين سوره، ترجمه و تفسير شده است: ''' «و صوركم فأحسن صوركم و إليه المصير» '''.


ترجمان اين متن گاه از حروف مقطعه، تفسيرگونه‌اى كرده است.
ترجمان اين متن گاه از حروف مقطعه، تفسيرگونه‌اى كرده است.
خط ۱۰۸: خط ۱۰۹:
''' «و قولوا حطة» ''' (بقره: 58)؛ «و گوييد فرونهادنى از ما مسئلتنا حطة».
''' «و قولوا حطة» ''' (بقره: 58)؛ «و گوييد فرونهادنى از ما مسئلتنا حطة».


يكى از ويژگى‌هاى نگارشى اين متن، شيوه‌اى است كه در كتابت شمارى از واژه‌ها در اين ترجمه - تفسير ديده مى‌شود؛ نويسنده با استفاده از واژه‌هايى كه در ترجمه آمده است و همچنين از رنگ شگرف، با افزودن حرفى يا كلمه‌اى به واژه‌هايى كه در ترجمه آورده است، توانسته است از آن واژه‌ها در بخش تفسير هم سود ببرد.
يكى از ويژگى‌هاى نگارشى اين متن، شيوه‌اى است كه در كتابت شمارى از واژه‌ها در اين ترجمه - تفسير ديده مى‌شود؛ نویسنده با استفاده از واژه‌هايى كه در ترجمه آمده است و همچنين از رنگ شگرف، با افزودن حرفى يا كلمه‌اى به واژه‌هايى كه در ترجمه آورده است، توانسته است از آن واژه‌ها در بخش تفسير هم سود ببرد.


شيوه نگارش معمول در نوشته‌هاى قديم فارسى، در اين كتاب در بسيارى از واژه‌ها، همچنان برجاى مانده است.
شيوه نگارش معمول در نوشته‌هاى قديم فارسى، در اين كتاب در بسيارى از واژه‌ها، همچنان برجاى مانده است.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۵:
چهار حرف «پ»، «چ»، «ژ» و «گ» گاه به‌صورت «ب»، «ج»، «ز» و «ك» آمده است و گاه با سه نقطه ضبط شده است.
چهار حرف «پ»، «چ»، «ژ» و «گ» گاه به‌صورت «ب»، «ج»، «ز» و «ك» آمده است و گاه با سه نقطه ضبط شده است.


نويسنده اين ترجمه - تفسير گذاشتن و پذيرفتن و برگرفته‌هاى اين دو واژه را گاه با نقطه ذال و گاه بى‌نقطه آورده است كه در متن، همه جا آن كاربردها با نقطه ضبط شده است.
نویسنده اين ترجمه - تفسير گذاشتن و پذيرفتن و برگرفته‌هاى اين دو واژه را گاه با نقطه ذال و گاه بى‌نقطه آورده است كه در متن، همه جا آن كاربردها با نقطه ضبط شده است.


واژه‌هايى چون پاكيزه‌ها و چشمه‌ها و نهان‌كده‌ها در متن، پاكيزها، چشم‌ها و نهان‌كدها آمده و در متن چاپى، همان صورت نخستين حفظ شده است.
واژه‌هايى چون پاکيزه‌ها و چشمه‌ها و نهان‌كده‌ها در متن، پاکيزها، چشم‌ها و نهان‌كدها آمده و در متن چاپى، همان صورت نخستين حفظ شده است.


واژه‌هايى كه به‌هاى غير ملفوظ پايان مى‌گيرد، چه در حالت جمع و چه به هنگام پيوند با «گى» حاصل مصدر، حرف «ه» در آنها باقى مى‌ماند:
واژه‌هايى كه به‌هاى غير ملفوظ پايان مى‌گيرد، چه در حالت جمع و چه به هنگام پيوند با «گى» حاصل مصدر، حرف «ه» در آنها باقى مى‌ماند: