پرش به محتوا

تاریخ ایران: از رضا شاه تا انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR27451J1.jpg | عنوان =‏تاریخ ایران: از رضا شاه تا انقلا...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۸: خط ۴۸:
بخش دوم کتاب در باب سیاست خارجی ایران است. در حدود صد سال گذشته یکی از جنبه‎های مهم روابط خارجی ایران مداخله بیگانگان در امور داخلی و خارجی کشور بوده که از سوی ایرانیان با واکنش‎های متفاوتی روبه‎رو شده است و از نظر نگارنده سه عامل عمده نقش تعیین‎کننده‎ای در این امر داشته است:
بخش دوم کتاب در باب سیاست خارجی ایران است. در حدود صد سال گذشته یکی از جنبه‎های مهم روابط خارجی ایران مداخله بیگانگان در امور داخلی و خارجی کشور بوده که از سوی ایرانیان با واکنش‎های متفاوتی روبه‎رو شده است و از نظر نگارنده سه عامل عمده نقش تعیین‎کننده‎ای در این امر داشته است:
# افزایش اهمیت استراتژیک اقتصادی ایران به‎عنوان یک تولیدکننده نفت در منطقه‎ای که قدرت‎های بزرگ بر سر آن با هم رقابت داشته‎اند.
# افزایش اهمیت استراتژیک اقتصادی ایران به‎عنوان یک تولیدکننده نفت در منطقه‎ای که قدرت‎های بزرگ بر سر آن با هم رقابت داشته‎اند.
# ویژگی‎های ملی ایران به‎عنوان یک کشور عمدتا شیعه، اما از لحاظ اجتماعی جامعه‎ای ناهمگون.
# ویژگی‎های ملی ایران به‎عنوان یک کشور عمدتاً شیعه، اما از لحاظ اجتماعی جامعه‎ای ناهمگون.
# نیاز فرمانروایان ایران به اطمینان خاطر از ادامه حکومت خویش و فرمانروایی کارآمد بر ایران در چنین اوضاع و احوالی.
# نیاز فرمانروایان ایران به اطمینان خاطر از ادامه حکومت خویش و فرمانروایی کارآمد بر ایران در چنین اوضاع و احوالی.
بنا به باور نویسنده، رضا شاه در درجه نخست، سربازی خودساخته بود که در مورد سیاست خارجی از وضع آشفته کشور و موقعیت تحقیرآمیز ایران به‎عنوان بازیچه رقابت میان روس و انگلیس رنج می‎برد. او می‎خواست ایران را از سقوط نجات دهد و هویت ملی‎اش را به آن برگرداند. او بر ایجاد موازنه در هدایت روابط خارجی، ایجاد وحدت ملی، ثبات و تجدد با وجود یک رهبر متمرکز تأکید می‎ورزید. او اعتقاد داشت که فقط ایرانیان می‎توانند امور خود را اداره کنند و از آسیب بیگانگان که معلول ضعف داخلی بود بپرهیزند.
بنا به باور نویسنده، رضا شاه در درجه نخست، سربازی خودساخته بود که در مورد سیاست خارجی از وضع آشفته کشور و موقعیت تحقیرآمیز ایران به‎عنوان بازیچه رقابت میان روس و انگلیس رنج می‎برد. او می‎خواست ایران را از سقوط نجات دهد و هویت ملی‎اش را به آن برگرداند. او بر ایجاد موازنه در هدایت روابط خارجی، ایجاد وحدت ملی، ثبات و تجدد با وجود یک رهبر متمرکز تأکید می‎ورزید. او اعتقاد داشت که فقط ایرانیان می‎توانند امور خود را اداره کنند و از آسیب بیگانگان که معلول ضعف داخلی بود بپرهیزند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش