۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
(لینک درون متنی) |
||
| خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
بخش چهارم | بخش چهارم | ||
قسمتى از خاطرات جونز را كه مربوط به آخرين ملاقاتش با خان زند است از مقدمه كتاب در اين بخش نقل مىشود. | قسمتى از خاطرات [[بریجز، هارفورد جونز|جونز]] را كه مربوط به آخرين ملاقاتش با خان زند است از مقدمه كتاب در اين بخش نقل مىشود. | ||
بخش پنجم | بخش پنجم | ||
سر جان ملكم نماينده كمپانى هند شرقى و سفير حكومت هند بريتانيا سه بار به ترتيب در سالهاى 1800 و 1808 و 1810 ميلادى برابر با سالهاى 1215 و 1223 و 1225 هجرى قمرى به ايران سفر نمود؛ ولى در دفعه دوم به علت نفوذ فرانسوىها در تهران به او اجازه ورود به پايتخت داده نشد، لامحاله در بوشهر متوقف شد. سرجان ملكم شرح سفارت خود در سالهاى 1800 و 1810 ميلادى را در كتابى به رشته تحرير درآورد؛ اينك ترجمه بخشى از اين كتاب را در مورد ورود ملكم به تهران در سال 1800 و ملاقاتش را با فتحعلى شاه و ديگر دولت مردان ايران ترجمه شده است. | [[ملکم، جان|سر جان ملكم]] نماينده كمپانى هند شرقى و سفير حكومت هند بريتانيا سه بار به ترتيب در سالهاى 1800 و 1808 و 1810 ميلادى برابر با سالهاى 1215 و 1223 و 1225 هجرى قمرى به ايران سفر نمود؛ ولى در دفعه دوم به علت نفوذ فرانسوىها در تهران به او اجازه ورود به پايتخت داده نشد، لامحاله در بوشهر متوقف شد. [[ملکم، جان|سرجان ملكم]] شرح سفارت خود در سالهاى 1800 و 1810 ميلادى را در كتابى به رشته تحرير درآورد؛ اينك ترجمه بخشى از اين كتاب را در مورد ورود [[ملکم، جان|ملكم]] به تهران در سال 1800 و ملاقاتش را با فتحعلى شاه و ديگر دولت مردان ايران ترجمه شده است. | ||
بخش ششم | بخش ششم | ||
| خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
بخش هفتم | بخش هفتم | ||
همان طورى كه در بخشهاى سوم و چهارم اين كتاب ديديم سرهارفورد جونز يك بار در زمان سلطنت جعفر خان زند به عنوان دبير دوم كنسولگرى انگليس در بصره، و يك مرتبه هم براى خريد جواهرات سلطنتى در زمان لطفعلى خان زند به شيراز آمد؛ ولى براى بار سوم او در مقام سفير پادشاه انگلستان در سال 1808 وارد ايران شد و بطورى كه در يادداشتهايش خواهيم ديد. وى به علت آشنائى به زبان فارسى و دوستى با ميرزا بزرگ قائم مقام وزير عباس ميرزا توانست دوباره اعتماد دولت ايران را (پس از بى- اعتنائى حكومت هند به مفاد قرارداد ژنرال ملكم) به خود جلب نمايد و هيئت فرانسوى را به رياست ژنرال گاردان از ايران اخراج نمايد. | همان طورى كه در بخشهاى سوم و چهارم اين كتاب ديديم [[بریجز، هارفورد جونز|سرهارفورد جونز]] يك بار در زمان سلطنت جعفر خان زند به عنوان دبير دوم كنسولگرى انگليس در بصره، و يك مرتبه هم براى خريد جواهرات سلطنتى در زمان لطفعلى خان زند به شيراز آمد؛ ولى براى بار سوم او در مقام سفير پادشاه انگلستان در سال 1808 وارد ايران شد و بطورى كه در يادداشتهايش خواهيم ديد. وى به علت آشنائى به زبان فارسى و دوستى با ميرزا بزرگ قائم مقام وزير عباس ميرزا توانست دوباره اعتماد دولت ايران را (پس از بى- اعتنائى حكومت هند به مفاد قرارداد ژنرال ملكم) به خود جلب نمايد و هيئت فرانسوى را به رياست ژنرال گاردان از ايران اخراج نمايد. | ||
سرهاردفورد جونز يادداشتهاى سفارت خود را در ايران تهيه و تنظيم نموده كه اينك گلچينى از ترجمه اين سفرنامه را بهطور خلاصه به اطلاع خوانندگان عزيز مىرسد. | [[بریجز، هارفورد جونز|سرهاردفورد جونز]] يادداشتهاى سفارت خود را در ايران تهيه و تنظيم نموده كه اينك گلچينى از ترجمه اين سفرنامه را بهطور خلاصه به اطلاع خوانندگان عزيز مىرسد. | ||
بخش هشتم | بخش هشتم | ||
جيمز مورير اصلا اهل فرانسه و تبعه انگليس بود. او در سال 1780 ميلادى در ازمير متولد گرديد و در آن شهر با آداب و رسوم شرقى و زبانهاى تركى و فارسى آشنا شد. چون پدرش كنسول انگليس در استانبول بود وى را هم به استخدام وزارت خارجه درآورد. | [[موریه جیمز جاستینین|جيمز مورير]] اصلا اهل فرانسه و تبعه انگليس بود. او در سال 1780 ميلادى در ازمير متولد گرديد و در آن شهر با آداب و رسوم شرقى و زبانهاى تركى و فارسى آشنا شد. چون پدرش كنسول انگليس در استانبول بود وى را هم به استخدام وزارت خارجه درآورد. | ||
مورير همراه سرهارفورد جونز بريج در سال 1808 به عنوان منشى مخصوص سفير وارد ايران شد و براى بار دوم در سال 1811 به اتفاق سرگوراوزلى به تهران آمد و مدت شش سال سمت منشىگرى سفارت انگليس را در تهران به عهده داشته و در غياب سفير عهدهدار كفالت سفارت بود و در انعقاد عهدنامه گلستان و تعيين خطوط مرزى ايران و روس، و انعقاد معاهده شوم ايران و انگليس دست داشت كتاب حاجى بابا اصفهانى قريب ده سال پس از مراجعت نهايى مورير در لندن انتشار يافت. | [[موریه جیمز جاستینین|مورير]] همراه [[بریجز، هارفورد جونز|سرهارفورد جونز]] بريج در سال 1808 به عنوان منشى مخصوص سفير وارد ايران شد و براى بار دوم در سال 1811 به اتفاق سرگوراوزلى به تهران آمد و مدت شش سال سمت منشىگرى سفارت انگليس را در تهران به عهده داشته و در غياب سفير عهدهدار كفالت سفارت بود و در انعقاد عهدنامه گلستان و تعيين خطوط مرزى ايران و روس، و انعقاد معاهده شوم ايران و انگليس دست داشت كتاب حاجى بابا اصفهانى قريب ده سال پس از مراجعت نهايى [[موریه جیمز جاستینین|مورير]] در لندن انتشار يافت. | ||
مورير ظاهرا اين كتاب را به خاطر انتقاد از ايرانيان و نشان دادن جهات زشت آداب و رسوم ايرانى به رشته تحرير درآورد. | [[موریه جیمز جاستینین|مورير]] ظاهرا اين كتاب را به خاطر انتقاد از ايرانيان و نشان دادن جهات زشت آداب و رسوم ايرانى به رشته تحرير درآورد. | ||
مورير خاطرات خود را به ايران در سمت منشى مخصوص سرهارفورد جونز به رشته تحرير درآورد. هم اكنون ترجمه بخشى از اين كتاب را خوانندگان گرامى عرضه مىشود. | [[موریه جیمز جاستینین|مورير]] خاطرات خود را به ايران در سمت منشى مخصوص [[بریجز، هارفورد جونز|سرهارفورد جونز]] به رشته تحرير درآورد. هم اكنون ترجمه بخشى از اين كتاب را خوانندگان گرامى عرضه مىشود. | ||
بخش نهم | بخش نهم | ||
| خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
بخش دهم | بخش دهم | ||
جان مكدونالدكينر در سال 1810 ميلادى در سمت معاون سياسى سرجان ملكم همراه هيئت انگليسى وارد تهران گرديد. او به منظور آگاهى حكومت هند بريتانيا از موقعيت جغرافيايى و اوضاع سياسى و اقتصادى و اجتماعى ايران، ماحصل مطالعات، و مشاهدات خود را درباره كشور به رشته تحرير درآورد، اينك ترجمه گزيدههايى از اين كتاب را براى ختام اين مجلد به خوانندگان عرضه مىگردد. | [[کینیر، جان مکدونالد|جان مكدونالدكينر]] در سال 1810 ميلادى در سمت معاون سياسى [[ملکم، جان|سرجان ملكم]] همراه هيئت انگليسى وارد تهران گرديد. او به منظور آگاهى حكومت هند بريتانيا از موقعيت جغرافيايى و اوضاع سياسى و اقتصادى و اجتماعى ايران، ماحصل مطالعات، و مشاهدات خود را درباره كشور به رشته تحرير درآورد، اينك ترجمه گزيدههايى از اين كتاب را براى ختام اين مجلد به خوانندگان عرضه مىگردد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
ویرایش