۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ==== ' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR01075J1.jpg|بندانگشتی|الاقتصاد فی الاعتقاد]] | [[پرونده:NUR01075J1.jpg|بندانگشتی|الاقتصاد فی الاعتقاد]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |الاقتصاد فی الاعتقاد | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر کتاب | |نامهای دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" |کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[غزالی، محمد بن محمد]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربی | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 218 /غ4الف7 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |خدا - صفات - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
خدا شناسی - متون قدیمی تا قرن 14 | خدا شناسی - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |بیروت - لبنان | ||
|- | |- | ||
|سال نشر | |سال نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishYear" | 1409 ق | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE1075AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''الاقتصاد في الاعتقاد'''، تألیف [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]]، در موضوع علم كلام به زبان عربى براى بيان عقائد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در مورد توحيد، نبوت، معاد و امامت مىباشد. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] اين كتاب را در قرن پنجم و در حدود سالهاى 488 و 481 بعد از كتابهاى معيار العلم في فن المنطق، محك النظر، مقاصد الفلاسفه و تهافت الفلاسفة نوشته است كه آنها ديدگاه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] را در فلسفه بيان مىكردند و كتاب الاقتصاد ديدگاه وى را در علم كلام نمايان مىسازد. | |||
==ساختار و گزارش محتوا== | ==ساختار و گزارش محتوا== | ||
غزالى در اين كتاب را با چهار مقدمۀ عالمانه آغاز كرده است كه بيان اهميت علم كلام و جايگاه عقل در شريعت اسلامى از آن جمله مىباشند. در اين مقدمه غزالى به هم سويى عقل و دين اشاره مىكند و اين را از ويژگىهاى اسلام مىشمارد، مىگويد: شرع منقول و عقل معقول در راستاى هم هستند. | غزالى در اين كتاب را با چهار مقدمۀ عالمانه آغاز كرده است كه بيان اهميت علم كلام و جايگاه عقل در شريعت اسلامى از آن جمله مىباشند. در اين مقدمه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] به هم سويى عقل و دين اشاره مىكند و اين را از ويژگىهاى اسلام مىشمارد، مىگويد: شرع منقول و عقل معقول در راستاى هم هستند. | ||
[[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]] در تمهيد دوم از كتاب مردم را از لحاظ اعتقادى به چهار دسته تقسيم مىكند كه عبارتند از: | [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]] در تمهيد دوم از كتاب مردم را از لحاظ اعتقادى به چهار دسته تقسيم مىكند كه عبارتند از: | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
4- گمراهان و اهل ضلالتى كه زمينۀ پذيرش حق را دارند و مىشود با علم كلام اينها را به راه راست هدايت نمود. | 4- گمراهان و اهل ضلالتى كه زمينۀ پذيرش حق را دارند و مىشود با علم كلام اينها را به راه راست هدايت نمود. | ||
امام غزالى براى اهميت قائل شدن، به علم فقه در تمهيد سوم مىگويد: اين كه بگوييم كلام اصل و فقه فرع است، در موقعيت كنونى سودى به حال كسى ندارد و از اين سخنان بايد اجتناب شود. | [[غزالی، محمد بن محمد|امام غزالى]] براى اهميت قائل شدن، به علم فقه در تمهيد سوم مىگويد: اين كه بگوييم كلام اصل و فقه فرع است، در موقعيت كنونى سودى به حال كسى ندارد و از اين سخنان بايد اجتناب شود. | ||
ابوحامد در اين كتاب كه بر محوريت توحيد، صفات و افعال الهى و نبوت و معاد مىباشد، كوشيده براى اثبات عقائد مهم در اين امور از قواعد منطقى كمك بگيرد. البته ناگفته نماند غزالى ريشۀ علم منطق را در وحى الهى به پيغمبران مىداند و اصل فكر كردن را چينش صغرى و كبرى در ذهن به حساب مىآورد. | ابوحامد در اين كتاب كه بر محوريت توحيد، صفات و افعال الهى و نبوت و معاد مىباشد، كوشيده براى اثبات عقائد مهم در اين امور از قواعد منطقى كمك بگيرد. البته ناگفته نماند [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] ريشۀ علم منطق را در وحى الهى به پيغمبران مىداند و اصل فكر كردن را چينش صغرى و كبرى در ذهن به حساب مىآورد. | ||
از جمله مسائل مهمى كه نقطۀ عطفى در اعتقادات اشاعره مىباشد و غزالى در اين كتاب و كتب ديگر خود بدان پرداخته، مسلۀ كسب است. اشاعره براى اين كه تمام افعال خوب و بد انسان صد در صد به خداوند نسبت داده نشود و اختيار به طور كلى از انسان سلب نشود، به مسئلۀ كسب قائلند. آنها مىگويند، فعل بشر مشترك بين خدا و بندگان است و انتساب عمل به بشر كسب و انتساب آن به خداوند مشيت الهى است. | از جمله مسائل مهمى كه نقطۀ عطفى در اعتقادات اشاعره مىباشد و غزالى در اين كتاب و كتب ديگر خود بدان پرداخته، مسلۀ كسب است. اشاعره براى اين كه تمام افعال خوب و بد انسان صد در صد به خداوند نسبت داده نشود و اختيار به طور كلى از انسان سلب نشود، به مسئلۀ كسب قائلند. آنها مىگويند، فعل بشر مشترك بين خدا و بندگان است و انتساب عمل به بشر كسب و انتساب آن به خداوند مشيت الهى است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
بعد از بيان مقدمه چهار قطب در كتاب الاقتصاد ابوحامد محمد غزالى به وجود آمده است كه قطب اول بحث در ذات الهى است، قطب دوم بحث در صفات الهى و قطب سوم، در افعال الهى و قطب چهارم نيز در نبوت، امامت و معاد است. | بعد از بيان مقدمه چهار قطب در كتاب الاقتصاد ابوحامد محمد غزالى به وجود آمده است كه قطب اول بحث در ذات الهى است، قطب دوم بحث در صفات الهى و قطب سوم، در افعال الهى و قطب چهارم نيز در نبوت، امامت و معاد است. | ||
غزالى در قطب اول به براهين اثبات خداوند پرداخته، سپس در حدوث و قدم عالم مباحثى را مطرح مىكند. نفى جوهريت، عرضيت و جهت داشتن از خداوند مطالبى هستند كه در همين قطب بدانها پرداخته شده است. | [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در قطب اول به براهين اثبات خداوند پرداخته، سپس در حدوث و قدم عالم مباحثى را مطرح مىكند. نفى جوهريت، عرضيت و جهت داشتن از خداوند مطالبى هستند كه در همين قطب بدانها پرداخته شده است. | ||
بحث رؤيت خداوند از مسائل مهمى است كه همواره بين دو مذهب فكرى معتزله و اشاعره مورد بحث بوده است. معتزله نفى رؤيت از وجود خدا مىكردند و اشاعره قائل به رؤيت خدا در روز قيامت بودهاند. غزالى نيز در اين جا با دلائل عقلى و نقلى قابل رؤيت بودن خدا را ثابت مىكند و مىگويد عقائدى افراطى و تفريطى در اين زمينه همواره وجود داشته است كه طبق روال كتاب، غزالى به زعم خود دنبال طريق اقتصاد و ميانه مىباشد. | بحث رؤيت خداوند از مسائل مهمى است كه همواره بين دو مذهب فكرى معتزله و اشاعره مورد بحث بوده است. معتزله نفى رؤيت از وجود خدا مىكردند و اشاعره قائل به رؤيت خدا در روز قيامت بودهاند. غزالى نيز در اين جا با دلائل عقلى و نقلى قابل رؤيت بودن خدا را ثابت مىكند و مىگويد عقائدى افراطى و تفريطى در اين زمينه همواره وجود داشته است كه طبق روال كتاب، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] به زعم خود دنبال طريق اقتصاد و ميانه مىباشد. | ||
قطب دوم كتاب غزالى كه در صفات الهى است، نخست در اثبات صفات براى ذات الهى بحث مىكند بعد ثبوت تك تك صفات علم، حيات، قدرت و اراده و...را به خداى سبحان مورد بحث و بررسى قرار مىدهد. زائد بودن صفات بر ذات و هكذا قديم بودن صفات الهى از ديگر مباحثى است كه غزالى در اين قطب دنبال اثبات آن مىباشد. | قطب دوم كتاب [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] كه در صفات الهى است، نخست در اثبات صفات براى ذات الهى بحث مىكند بعد ثبوت تك تك صفات علم، حيات، قدرت و اراده و...را به خداى سبحان مورد بحث و بررسى قرار مىدهد. زائد بودن صفات بر ذات و هكذا قديم بودن صفات الهى از ديگر مباحثى است كه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در اين قطب دنبال اثبات آن مىباشد. | ||
[[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]]، در قطب سوم به بحث افعال الهى پرداخته، معنى حسن و قبح عقلى و ديگر مسائلى همچون عدم وجوب رعايت اصلح در مورد بندگان و تكليف آنان مطرح شدهاند. او تقريبا تمام اعتقادات معتزله در اين زمينه را در بوتۀ نقد قرار داده و مخالفت خود را بالصراحه با عقائد معتزله اعلام مىدارد؛ مثلا وجوب معرفت و شكر نعمتهاى الهى را شرعى مىداند و عقل رادر اين زمينه ناتوان شمرده و اين حرف معتزله كه عقل به تنهايى موجب شكر و معرفت الهى است را باطل مىداند. هكذا در مورد بعثت انبياء برخلاف معتزله كه ارسال رسل را بر خداى متعال عقلا واجب مىدانند، قائل به جواز گرديده است و مىگويد ارسال رسل بر خداوند واجب است و نه محال، بلكه امرى جايز است و خداوند مختار است كه پيغمبرى را به بشر بفرستد يا نفرستد. | [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]]، در قطب سوم به بحث افعال الهى پرداخته، معنى حسن و قبح عقلى و ديگر مسائلى همچون عدم وجوب رعايت اصلح در مورد بندگان و تكليف آنان مطرح شدهاند. او تقريبا تمام اعتقادات معتزله در اين زمينه را در بوتۀ نقد قرار داده و مخالفت خود را بالصراحه با عقائد معتزله اعلام مىدارد؛ مثلا وجوب معرفت و شكر نعمتهاى الهى را شرعى مىداند و عقل رادر اين زمينه ناتوان شمرده و اين حرف معتزله كه عقل به تنهايى موجب شكر و معرفت الهى است را باطل مىداند. هكذا در مورد بعثت انبياء برخلاف معتزله كه ارسال رسل را بر خداى متعال عقلا واجب مىدانند، قائل به جواز گرديده است و مىگويد ارسال رسل بر خداوند واجب است و نه محال، بلكه امرى جايز است و خداوند مختار است كه پيغمبرى را به بشر بفرستد يا نفرستد. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
3- تفويض از سوى كسى كه صاحب منزلت و شوكتى است كه موجب مىشود، ديگران از او پيروى كنند. | 3- تفويض از سوى كسى كه صاحب منزلت و شوكتى است كه موجب مىشود، ديگران از او پيروى كنند. | ||
البته [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]] با اين كه تنصيص از سوى پيامبر(ص) را يكى از راههاى شناخت امام مىداند؛ ولى قائل است كه از سوى پيامبر(ص) هيچ نصّى راجع به امامت خلفاى راشدين و [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] نرسيده است و بدين ترتيب در اينجا غزالى جانشينى [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] را با نص پيغمبر اكرم(ص) را رد مىكند. | البته [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]] با اين كه تنصيص از سوى پيامبر(ص) را يكى از راههاى شناخت امام مىداند؛ ولى قائل است كه از سوى پيامبر(ص) هيچ نصّى راجع به امامت خلفاى راشدين و [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] نرسيده است و بدين ترتيب در اينجا [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] جانشينى [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] را با نص پيغمبر اكرم(ص) را رد مىكند. | ||
==معرفى نسخه== | ==معرفى نسخه== |
ویرایش