۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رضى اللّه عنه' به 'رضىاللّهعنه') |
جز (جایگزینی متن - '،ي' به '، ي') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR02053J1.jpg | |||
| عنوان =ترجمه قرآن (شاه ولیالله دهلوی) | |||
| عنوانهای دیگر =قرآن مجید مع تفسیر حسینی | |||
| پدیدآوران = | |||
| | [[کاشفی، حسین بن علی]] (مفسر) | ||
| | |||
[[شاهولیالله، احمد بن عبدالرحیم]] (مترجم) | [[شاهولیالله، احمد بن عبدالرحیم]] (مترجم) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | |||
|کد کنگره | | ناشر = | ||
کتابفروشی نور | |||
| مکان نشر =سراوان - ایران | |||
|موضوع | | سال نشر = | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2053AUTOMATIONCODE | |||
|ناشر | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12612 | |||
|مکان نشر | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | |||
| | | پیش از = | ||
| | }} | ||
| | |||
| | |||
|کد | |||
| | |||
خط ۶۱: | خط ۵۰: | ||
مترجم دربارۀ امتيازاتى كه ترجمهاش از آنها برخوردار است چنين مىگويد: «و اين ترجمه ممتاز است از ترجمههاى ديگر بچند وجه: يكى آنكه نظم قرآن را بمثل مقدار آن از فارسى متعارف ترجمه كرده شد با اظهار مراد و لطافت تعبير و از آنچه در ترجمههاى ديگر يافته مىشود از اطناب عبارت ترجمه و ركاكت تعبير و اعجام مراد، بقدر امكان احتراز نموده شد. ديگر آنكه سائر تراجم از دو حالت خالى نيست: يا ترك كردهاند قصص متعلقه بقرآن مطلقا، يا استيفاء جميع آن نمودهاند. و در اين ترجمه راه متوسط اختيار نموده شد. پس جائى كه معنى آيه موقوف است بر قصّه، بقدر ضرورت دو سه كلمه از آن انتخاب كرده آورده شد، و جائى كه معنى آيه موقوف بر قصّه نبود ترك نموده آمد. سوم آنكه از توجيهات متنوّعه، توجيه اقوى باعتبار عربيّت و اصحّ باعتبار علم حديث و علم فقه و اخلّ در صرف از ظاهر اختيار نموده شد و كسى كه تفسير وجيز و تفسير جلالين كه بمنزلۀ اصل اين ترجمهاند بنابر تفاسير مطالعه كند درين حرف شك ندارد. و چهارم آنكه اين ترجمه به وجهى واقع شده است كه شناسندۀ نحو از آن اعراب قرآن و تعيين محذوف و مرجع ضمير و محل لفظى كه در عبارت مقدم و مؤخر كرده شده است مىتواند دانست، و آنكه شناسندۀ نحو نيست از اصل غرض محروم نماند.پنجم آنكه ترجمهها خالى از دو حالت نيستند: يا ترجمۀ تحت اللفظ | مترجم دربارۀ امتيازاتى كه ترجمهاش از آنها برخوردار است چنين مىگويد: «و اين ترجمه ممتاز است از ترجمههاى ديگر بچند وجه: يكى آنكه نظم قرآن را بمثل مقدار آن از فارسى متعارف ترجمه كرده شد با اظهار مراد و لطافت تعبير و از آنچه در ترجمههاى ديگر يافته مىشود از اطناب عبارت ترجمه و ركاكت تعبير و اعجام مراد، بقدر امكان احتراز نموده شد. ديگر آنكه سائر تراجم از دو حالت خالى نيست: يا ترك كردهاند قصص متعلقه بقرآن مطلقا، يا استيفاء جميع آن نمودهاند. و در اين ترجمه راه متوسط اختيار نموده شد. پس جائى كه معنى آيه موقوف است بر قصّه، بقدر ضرورت دو سه كلمه از آن انتخاب كرده آورده شد، و جائى كه معنى آيه موقوف بر قصّه نبود ترك نموده آمد. سوم آنكه از توجيهات متنوّعه، توجيه اقوى باعتبار عربيّت و اصحّ باعتبار علم حديث و علم فقه و اخلّ در صرف از ظاهر اختيار نموده شد و كسى كه تفسير وجيز و تفسير جلالين كه بمنزلۀ اصل اين ترجمهاند بنابر تفاسير مطالعه كند درين حرف شك ندارد. و چهارم آنكه اين ترجمه به وجهى واقع شده است كه شناسندۀ نحو از آن اعراب قرآن و تعيين محذوف و مرجع ضمير و محل لفظى كه در عبارت مقدم و مؤخر كرده شده است مىتواند دانست، و آنكه شناسندۀ نحو نيست از اصل غرض محروم نماند.پنجم آنكه ترجمهها خالى از دو حالت نيستند: يا ترجمۀ تحت اللفظ مىباشند، يا ترجمۀ حاصل المعنى، و در هر يكى وجوه خلل بسيار در مىيابد. و اين ترجمه جامع است در هر دو طريق، و هر خللى را از آن خللها علاجى مقرر كرده شد، و اين سخن دراز است، در رسالۀ قواعد ترجمۀ بيان كرده آيد». همان، صفحۀ «د» و «ه» | ||
وى پس از آن كه وجوه اعراب را اندكى توضيح مىدهد و براى هر كدام نمونه و مثالى مىآورد، در پايان مقدمه چنين مىنگارد: «بالجمله دقائق فن ترجمه بسيار است و مقصود اين جا بيان انموذجى است، چون اين فقير خوض در ترجمه بدون معاونت كسى و بدون رجوع بكتابى كرده است، و در اوقات مختلفه با وجود اشتغال بال بسائر علوم، محرّر نموده، احتمال دارد كه در بعض مواضع وفا با اين التزامات متحقق نشده باشد. ياران سعادتمند كه آن قواعد را مستحضر داشته باشند به حكم اخوت دينى نصيحت را منظور نظر دارند و در اصلاح آن كوشند».همان، صفحۀ «و» | وى پس از آن كه وجوه اعراب را اندكى توضيح مىدهد و براى هر كدام نمونه و مثالى مىآورد، در پايان مقدمه چنين مىنگارد: «بالجمله دقائق فن ترجمه بسيار است و مقصود اين جا بيان انموذجى است، چون اين فقير خوض در ترجمه بدون معاونت كسى و بدون رجوع بكتابى كرده است، و در اوقات مختلفه با وجود اشتغال بال بسائر علوم، محرّر نموده، احتمال دارد كه در بعض مواضع وفا با اين التزامات متحقق نشده باشد. ياران سعادتمند كه آن قواعد را مستحضر داشته باشند به حكم اخوت دينى نصيحت را منظور نظر دارند و در اصلاح آن كوشند».همان، صفحۀ «و» | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۴۱: | ||
#:در اين آيه نيز ''' «و انتم معرضون» ''' از نظر تركيب نحوى حال است براى فاعل ''' «تولّيتم» '''، كه اين تركيب در ترجمه به طور صحيح انعكاس يافته است. | #:در اين آيه نيز ''' «و انتم معرضون» ''' از نظر تركيب نحوى حال است براى فاعل ''' «تولّيتم» '''، كه اين تركيب در ترجمه به طور صحيح انعكاس يافته است. | ||
#''' فهم في روضة يخبرون '''(روم15/). پس ايشان در بهشت خوشحال كرده شوند. | #''' فهم في روضة يخبرون '''(روم15/). پس ايشان در بهشت خوشحال كرده شوند. | ||
#:روشن است كه «يحبرون» فعل مضارع مجهول از | #:روشن است كه «يحبرون» فعل مضارع مجهول از «حبر، يحبر» به معناى شادمان ساختن آمده است. در اين آيه تنها شادمان بودن بهشتيان مطرح نيست تا آيه اين گونه ترجمه شود كه: «آنان در بهشت شادمانند»، بلكه اين معنى نيز مورد عنايت است كه در بهشت براى آنان موجبات شادمانى فراهم مىشود و در حقيقت آنان را شادمان مىكنند. اين معنى در ترجمۀ دهلوى از اين فعل به خوبى نمايان است. | ||
#''' أ يحسب الإنسان ألّن نجمع عظامه* بلى قادرين على أن نسوّى بنانه '''(قيامت3/-4) آيا مىپندارد آدمى كه جمع نكنيم استخوانهاى او را؟ آرى مىكنيم، توانا شده بر آنكه هموار كنيم سر انگشتهاى او را. | #''' أ يحسب الإنسان ألّن نجمع عظامه* بلى قادرين على أن نسوّى بنانه '''(قيامت3/-4) آيا مىپندارد آدمى كه جمع نكنيم استخوانهاى او را؟ آرى مىكنيم، توانا شده بر آنكه هموار كنيم سر انگشتهاى او را. | ||
#:واژۀ «قادرين» در آيۀ دوم حال است براى فاعل فعل مقدرى كه در جواب «بلى» قرار مىگيرد، و آن فعل «نجمعها» است كه از «نجمع» آيۀ قبل استفاده مىشود، و در واقع، آيه به اين تعبير باز مىگردد: «بلى نجمعها قادرين على أن نسوّى بنانه». بسيارى از مترجمان، واژۀ «قادرين» را به صورت جواب «بلى» در ترجمه منعكس ساختهاند در صورتى كه جواب «بلى» محذوف است. در ترجمۀ دهلوى اين تركيب به خوبى انعكاس يافته است. | #:واژۀ «قادرين» در آيۀ دوم حال است براى فاعل فعل مقدرى كه در جواب «بلى» قرار مىگيرد، و آن فعل «نجمعها» است كه از «نجمع» آيۀ قبل استفاده مىشود، و در واقع، آيه به اين تعبير باز مىگردد: «بلى نجمعها قادرين على أن نسوّى بنانه». بسيارى از مترجمان، واژۀ «قادرين» را به صورت جواب «بلى» در ترجمه منعكس ساختهاند در صورتى كه جواب «بلى» محذوف است. در ترجمۀ دهلوى اين تركيب به خوبى انعكاس يافته است. | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۳۳: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش