۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
پيوند زمزم و كوثر، عنوان اولين فصل از كتاب است. پيوندى است ميان زمزم و كوثر كه يكى در زمين و جوار كعبه جاى دارد و ديگرى در بهشت برين قرار گرفته است... بارى، اگر زمزم با درخشش زيبايى كه در كتاب حج دارد، نام ابراهيم و اسماعيل و مادر موحدى چون هاجر را تداعى مىكند و يادآور پايدارى آن مناديان توحيد در اعماق تاريك تاريخ است، كوثر تذكار نام محمد(ص) و على(ع) و شجره طيبه نبوى و علوى است كه در آن سرزمين پاك روييده...<ref>ر. | پيوند زمزم و كوثر، عنوان اولين فصل از كتاب است. پيوندى است ميان زمزم و كوثر كه يكى در زمين و جوار كعبه جاى دارد و ديگرى در بهشت برين قرار گرفته است... بارى، اگر زمزم با درخشش زيبايى كه در كتاب حج دارد، نام ابراهيم و اسماعيل و مادر موحدى چون هاجر را تداعى مىكند و يادآور پايدارى آن مناديان توحيد در اعماق تاريك تاريخ است، كوثر تذكار نام محمد(ص) و على(ع) و شجره طيبه نبوى و علوى است كه در آن سرزمين پاك روييده...<ref>ر.ک: متن كتاب، ص24</ref> | ||
براى چاه زمزم، بهجز نام مشهور آن، نامهاى ديگرى در كتب لغت و حديث و سيره آوردهاند كه در اينجا مشهورترين آنها را مىآوريم: [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] در «[[لسان العرب]]» گويد: زمزم را يازده نام است كه عبارتند از: «زمزم»، «مكتومه»، «مضنونه»، «شباعَه»، «سُقيا»، «الرَّواء»، «ركضة جبرئيل»، «هزمة جبرئيل»، «شفاء سقم»، «طعام طعم» و «حفيرة عبدالمطلب»<ref>همان، ص30</ref> | براى چاه زمزم، بهجز نام مشهور آن، نامهاى ديگرى در كتب لغت و حديث و سيره آوردهاند كه در اينجا مشهورترين آنها را مىآوريم: [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] در «[[لسان العرب]]» گويد: زمزم را يازده نام است كه عبارتند از: «زمزم»، «مكتومه»، «مضنونه»، «شباعَه»، «سُقيا»، «الرَّواء»، «ركضة جبرئيل»، «هزمة جبرئيل»، «شفاء سقم»، «طعام طعم» و «حفيرة عبدالمطلب»<ref>همان، ص30</ref> | ||
روايات متواتر و تأييد مورخان، تاريخچه چشمه زمزم را به دوران حضرت ابراهيم و اسماعيل(ع) مىرسانند. بااينحال، نويسنده به شعرى از خويلد بن اسد بن عبدالعزى كه پيشينه زمزم را به عهد آدم(ع) رسانده اشاره كرده و آن را تنها منبع اين ديدگاه مىداند<ref>ر. | روايات متواتر و تأييد مورخان، تاريخچه چشمه زمزم را به دوران حضرت ابراهيم و اسماعيل(ع) مىرسانند. بااينحال، نويسنده به شعرى از خويلد بن اسد بن عبدالعزى كه پيشينه زمزم را به عهد آدم(ع) رسانده اشاره كرده و آن را تنها منبع اين ديدگاه مىداند<ref>ر.ک: همان، ص49</ref> | ||
ديگر موضوع كتاب با عنوان تبرك و استشفاء به زمزم با حديثى از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] آغاز شده كه: «بهترين آب بر روى زمين آب زمزم است». تبرّك جستن و استشفا به آن، براى دردهاى جسمى و روحى، از سنّتهاى حسنهاى است كه از ديرباز مورد توجّه بوده و تجربه شده است. از برخى روايات تاريخى نيز استفاده مىشود كه آثار و بركات زمزم، قبل از اسلام و در ميان ساير ملل نيز مورد توجّه و عنايت بوده است<ref>ر. | ديگر موضوع كتاب با عنوان تبرك و استشفاء به زمزم با حديثى از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] آغاز شده كه: «بهترين آب بر روى زمين آب زمزم است». تبرّك جستن و استشفا به آن، براى دردهاى جسمى و روحى، از سنّتهاى حسنهاى است كه از ديرباز مورد توجّه بوده و تجربه شده است. از برخى روايات تاريخى نيز استفاده مىشود كه آثار و بركات زمزم، قبل از اسلام و در ميان ساير ملل نيز مورد توجّه و عنايت بوده است<ref>ر.ک: همان، ص95</ref> | ||
«زمزم در تحولات تاريخ» عنوان يكى ديگر از مباحث كتاب است. نويسنده با استفاده از مستندات تاريخى، اين موضوع را در سه دوره بررسى كرده است. زمزم در دوران ابراهيم و اسماعيل، زمزم پس از اسماعيل و عبدالمطلب و حفر زمزم. از روايات چنين برمىآيد كه ابراهيم و اسماعيل اين چشمه را بهصورت چاهى درآوردند تا از دستبرد حوادث مصون بماند و آب آن فزونى گيرد و كفاف ساكنان و مسافران را بدهد. فاكهى، تاريخنگار مكه نيز از حفر زمزم بهوسيله ابراهيم سخن گفته است<ref>همان، ص133</ref> | «زمزم در تحولات تاريخ» عنوان يكى ديگر از مباحث كتاب است. نويسنده با استفاده از مستندات تاريخى، اين موضوع را در سه دوره بررسى كرده است. زمزم در دوران ابراهيم و اسماعيل، زمزم پس از اسماعيل و عبدالمطلب و حفر زمزم. از روايات چنين برمىآيد كه ابراهيم و اسماعيل اين چشمه را بهصورت چاهى درآوردند تا از دستبرد حوادث مصون بماند و آب آن فزونى گيرد و كفاف ساكنان و مسافران را بدهد. فاكهى، تاريخنگار مكه نيز از حفر زمزم بهوسيله ابراهيم سخن گفته است<ref>همان، ص133</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
عبدالمطلب نياى گرامى پيامبر اكرم(ص) چهره برجسته بنىهاشم و قريش و برترين مرد موجه مكه بود كه سقايت حاجيان را بر عهده داشت. مقام و منزلت عبدالمطلب، علاوه بر شخصيت خانوادگىاش، ايمان و شجاعت و بزرگوارى و كياست او بود كه جايگاه اجتماعى او را در ميان مكّيان و اعراب منطقه موجّه مىساخت و داستان گفتگوى او با ابرهه كه به قصد ويران كردن مكّه آمده بود، در تواريخ معروف است، كه از عظمت اين شخيصت و روح بلند او حكايت دارد. | عبدالمطلب نياى گرامى پيامبر اكرم(ص) چهره برجسته بنىهاشم و قريش و برترين مرد موجه مكه بود كه سقايت حاجيان را بر عهده داشت. مقام و منزلت عبدالمطلب، علاوه بر شخصيت خانوادگىاش، ايمان و شجاعت و بزرگوارى و كياست او بود كه جايگاه اجتماعى او را در ميان مكّيان و اعراب منطقه موجّه مىساخت و داستان گفتگوى او با ابرهه كه به قصد ويران كردن مكّه آمده بود، در تواريخ معروف است، كه از عظمت اين شخيصت و روح بلند او حكايت دارد. | ||
به همين دلايل بود كه خداوند افتخار حفر زمزم و سقايت حاجيان را به او ارزانى داشت. درست متعاقب پايدارىاش در حرم و وفادارىاش نسبت به بيتاللَّه بود كه آن خواب تاريخى را ديد و هاتفى وى را مأمور حفر زمزم ساخت. در خصوص اقدام عبدالمطلب به حفر زمزم و مقدّمات آن، برخى تاريخنگاران چنين گفتهاند: عبدالمطلب، بزرگ قريش بود و سقايت حاجيان را بر عهده داشت و از چاههاى اطراف مكه با شتران خود آب مىآورد و به زائران بيت مىنوشاند<ref>همان، ص141-144</ref>هرچند براى حفر زمزم توسط عبدالمطلب تاريخ دقيقى ذكر نشده، اما برخى از محققان كوشيدهاند تاريخ حفر زمزم توسط عبدالمطلب را با مقايسه ميلاد پيامبر(ص) در سال عامالفيل و مانند آن روشن سازند<ref>ر. | به همين دلايل بود كه خداوند افتخار حفر زمزم و سقايت حاجيان را به او ارزانى داشت. درست متعاقب پايدارىاش در حرم و وفادارىاش نسبت به بيتاللَّه بود كه آن خواب تاريخى را ديد و هاتفى وى را مأمور حفر زمزم ساخت. در خصوص اقدام عبدالمطلب به حفر زمزم و مقدّمات آن، برخى تاريخنگاران چنين گفتهاند: عبدالمطلب، بزرگ قريش بود و سقايت حاجيان را بر عهده داشت و از چاههاى اطراف مكه با شتران خود آب مىآورد و به زائران بيت مىنوشاند<ref>همان، ص141-144</ref>هرچند براى حفر زمزم توسط عبدالمطلب تاريخ دقيقى ذكر نشده، اما برخى از محققان كوشيدهاند تاريخ حفر زمزم توسط عبدالمطلب را با مقايسه ميلاد پيامبر(ص) در سال عامالفيل و مانند آن روشن سازند<ref>ر.ک: همان، ص156</ref> | ||
منابع طبيعى زمزم و آبهاى مكه آخرين فصل كتاب است. هرچند منبع اصلى زمزم، چشمه فيض ربّانى است كه در دل صحراى سوزان جوشيده است و تا قيامت نخواهد خشكيد و از اين بابت جاى سخن نيست، امّا از لحاظ طبيعى و جغرافيايى قابل ذكر است كه در سرزمين مكّه چاههاى متعددى نيز وجود داشته كه مردم اين سرزمين براى خود و مزارع و احشامشان از آن استفاده مىكردند و زائران بيتاللَّه بدان وسيله نيازشان را رفع مىنمودند<ref>همان، ص163</ref>بارانها و سيلها و چشمهها و چاههاى ديگر مكه در منابع تاريخى ذكر شده و نويسنده آنها را مورد بررسى قرار داده است<ref>ر. | منابع طبيعى زمزم و آبهاى مكه آخرين فصل كتاب است. هرچند منبع اصلى زمزم، چشمه فيض ربّانى است كه در دل صحراى سوزان جوشيده است و تا قيامت نخواهد خشكيد و از اين بابت جاى سخن نيست، امّا از لحاظ طبيعى و جغرافيايى قابل ذكر است كه در سرزمين مكّه چاههاى متعددى نيز وجود داشته كه مردم اين سرزمين براى خود و مزارع و احشامشان از آن استفاده مىكردند و زائران بيتاللَّه بدان وسيله نيازشان را رفع مىنمودند<ref>همان، ص163</ref>بارانها و سيلها و چشمهها و چاههاى ديگر مكه در منابع تاريخى ذكر شده و نويسنده آنها را مورد بررسى قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص172-165</ref> | ||
نويسنده مقدار مواد معدنى زمزم و نيز شيوه پاكسازى امروزه آن را نيز مورد بحث قرار داده است. درباره بهداشتى كردن آب زمزم مىخوانيم: «درهرحال، براى رفع احتمالات در خصوص آلودگى آب زمزم با عوامل خارجى يا نفوذ آبها از اطراف حرم، متولّيان حرم مكّى اقدامات لازم را جهت پاكسازى و بهداشتى كردن و سرد كردن و قابل شرب ساختن آن انجام دادهاند كه براى زائران دغدغه خاطرى از اين بابت ايجاد نكند»<ref>همان، ص176</ref> | نويسنده مقدار مواد معدنى زمزم و نيز شيوه پاكسازى امروزه آن را نيز مورد بحث قرار داده است. درباره بهداشتى كردن آب زمزم مىخوانيم: «درهرحال، براى رفع احتمالات در خصوص آلودگى آب زمزم با عوامل خارجى يا نفوذ آبها از اطراف حرم، متولّيان حرم مكّى اقدامات لازم را جهت پاكسازى و بهداشتى كردن و سرد كردن و قابل شرب ساختن آن انجام دادهاند كه براى زائران دغدغه خاطرى از اين بابت ايجاد نكند»<ref>همان، ص176</ref> |
ویرایش