زمزم
زمزم | |
---|---|
پدیدآوران | رهبر، محمدتقی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | تاریخچه، تحولات، آثار |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1382 ش |
چاپ | 3 |
شابک | 964-7635-23-0 |
موضوع | زمزم |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 262/2 /ر9ز8* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
زمزم نوشته محمدتقى رهبر، مشتمل بر پنج مقاله درباره پيشينه چشمه زمزم در مكه است كه پيش از آن در فصلنامه «ميقات حج» و اكنون در قالب كتاب منتشر شده است.[۱]
ساختار
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و پنج بخش است كه مطالب هر بخش در ضمن چند عنوان مطرح شده است. نویسنده در نگارش كتاب از منابع روايى و تاريخى قديم و جديد استفاده كرده است.
گزارش محتوا
پيوند زمزم و كوثر، عنوان اولين فصل از كتاب است. پيوندى است ميان زمزم و كوثر كه يكى در زمين و جوار كعبه جاى دارد و ديگرى در بهشت برين قرار گرفته است... بارى، اگر زمزم با درخشش زيبايى كه در كتاب حج دارد، نام ابراهيم و اسماعيل و مادر موحدى چون هاجر را تداعى مىكند و يادآور پايدارى آن مناديان توحيد در اعماق تاريك تاريخ است، كوثر تذكار نام محمد(ص) و على(ع) و شجره طيبه نبوى و علوى است كه در آن سرزمين پاک روييده..[۲]
براى چاه زمزم، بهجز نام مشهور آن، نامهاى ديگرى در كتب لغت و حديث و سيره آوردهاند كه در اينجا مشهورترين آنها را مىآوریم: ابن منظور در «لسان العرب» گويد: زمزم را يازده نام است كه عبارتند از: «زمزم»، «مكتومه»، «مضنونه»، «شباعَه»، «سُقيا»، «الرَّواء»، «ركضة جبرئيل»، «هزمة جبرئيل»، «شفاء سقم»، «طعام طعم» و «حفيرة عبدالمطلب»[۳]
روايات متواتر و تأييد مورخان، تاريخچه چشمه زمزم را به دوران حضرت ابراهيم و اسماعيل(ع) مىرسانند. بااينحال، نویسنده به شعرى از خويلد بن اسد بن عبدالعزى كه پيشينه زمزم را به عهد آدم(ع) رسانده اشاره كرده و آن را تنها منبع اين ديدگاه مىداند[۴]
ديگر موضوع كتاب با عنوان تبرک و استشفاء به زمزم با حديثى از اميرالمؤمنين(ع) آغاز شده كه: «بهترين آب بر روى زمين آب زمزم است». تبرّك جستن و استشفا به آن، براى دردهاى جسمى و روحى، از سنّتهاى حسنهاى است كه از ديرباز مورد توجّه بوده و تجربه شده است. از برخى روايات تاريخى نيز استفاده مىشود كه آثار و بركات زمزم، قبل از اسلام و در ميان ساير ملل نيز مورد توجّه و عنايت بوده است.[۵]
«زمزم در تحولات تاريخ» عنوان يكى ديگر از مباحث كتاب است. نویسنده با استفاده از مستندات تاريخى، اين موضوع را در سه دوره بررسى كرده است. زمزم در دوران ابراهيم و اسماعيل، زمزم پس از اسماعيل و عبدالمطلب و حفر زمزم. از روايات چنين برمىآيد كه ابراهيم و اسماعيل اين چشمه را بهصورت چاهى درآوردند تا از دستبرد حوادث مصون بماند و آب آن فزونى گيرد و كفاف ساكنان و مسافران را بدهد. فاكهى، تاريخنگار مكه نيز از حفر زمزم بهوسيله ابراهيم سخن گفته است.[۶]
اسماعيل ذبيح، بيش از صد سال در جوار حرم زيست تا روزى كه بدرود حيات گفت و در جوار كعبه و در حجر اسماعيل آرميد و فرزندان اسماعيل در آن سرزمين مأوى گزيدند و قبايل «جرهم» كه پيوند سببى با اسماعيل و با فرزندان اسماعيل برقرار كرده بودند، جامعه شهر مكّه را تشكيل دادند و آب زمزم همچنان سرچشمه حيات مكّيان بود، اما از آنجا كه نسلها و جامعهها از آفات اعتقادى و اخلاقى همواره سالم نمىماند، جرهم نيز از صراط مستقيمِ ترسيمشده بهوسيله ابراهيم و اسماعيل منحرف شدند و نعمت خداوندى را ناسپاسى كردند و سرانجام آن ناسپاسى اين شد كه نعمت حق زوال پذيرد[۷]
عبدالمطلب نياى گرامى پيامبر اكرم(ص) چهره برجسته بنىهاشم و قريش و برترين مرد موجه مكه بود كه سقايت حاجيان را بر عهده داشت. مقام و منزلت عبدالمطلب، علاوه بر شخصيت خانوادگىاش، ايمان و شجاعت و بزرگوارى و كياست او بود كه جايگاه اجتماعى او را در ميان مكّيان و اعراب منطقه موجّه مىساخت و داستان گفتگوى او با ابرهه كه به قصد ويران كردن مكّه آمده بود، در تواريخ معروف است، كه از عظمت اين شخيصت و روح بلند او حكايت دارد.
به همين دلايل بود كه خداوند افتخار حفر زمزم و سقايت حاجيان را به او ارزانى داشت. درست متعاقب پايدارىاش در حرم و وفادارىاش نسبت به بيتاللَّه بود كه آن خواب تاريخى را ديد و هاتفى وى را مأمور حفر زمزم ساخت. در خصوص اقدام عبدالمطلب به حفر زمزم و مقدّمات آن، برخى تاريخنگاران چنين گفتهاند: عبدالمطلب، بزرگ قريش بود و سقايت حاجيان را بر عهده داشت و از چاههاى اطراف مكه با شتران خود آب مىآورد و به زائران بيت مىنوشاند[۸]هرچند براى حفر زمزم توسط عبدالمطلب تاريخ دقيقى ذكر نشده، اما برخى از محققان كوشيدهاند تاريخ حفر زمزم توسط عبدالمطلب را با مقايسه ميلاد پيامبر(ص) در سال عامالفيل و مانند آن روشن سازند[۹]
منابع طبيعى زمزم و آبهاى مكه آخرين فصل كتاب است. هرچند منبع اصلى زمزم، چشمه فيض ربّانى است كه در دل صحراى سوزان جوشيده است و تا قيامت نخواهد خشكيد و از اين بابت جاى سخن نيست، امّا از لحاظ طبيعى و جغرافيايى قابل ذكر است كه در سرزمين مكّه چاههاى متعددى نيز وجود داشته كه مردم اين سرزمين براى خود و مزارع و احشامشان از آن استفاده میكردند و زائران بيتاللَّه بدان وسيله نيازشان را رفع مىنمودند[۱۰]بارانها و سيلها و چشمهها و چاههاى ديگر مكه در منابع تاريخى ذكر شده و نویسنده آنها را مورد بررسى قرار داده است.[۱۱]
نویسنده مقدار مواد معدنى زمزم و نيز شيوه پاکسازى امروزه آن را نيز مورد بحث قرار داده است. درباره بهداشتى كردن آب زمزم مىخوانيم: «درهرحال، براى رفع احتمالات در خصوص آلودگى آب زمزم با عوامل خارجى يا نفوذ آبها از اطراف حرم، متولّيان حرم مكّى اقدامات لازم را جهت پاکسازى و بهداشتى كردن و سرد كردن و قابل شرب ساختن آن انجام دادهاند كه براى زائران دغدغه خاطرى از اين بابت ايجاد نكند»[۱۲]
در آخرين سطرهاى كتاب به آداب آشاميدن زمزم به نقل از موسوعه فقه ابن عباس چنين اشاره شده است: «براى آشاميدن آب زمزم، بايد به شش چيز توجّه داشت: رو به قبله ايستادن، بسم اللَّه گفتن، سه بار نوشيدن، سيراب شدن، حمد خدا پس از آشاميدن، آنگاه اين دعا را خواندن: «اللَّهمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ شِفاءً مِنْ كُلِّ داءٍ»[۱۳]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. آدرس مطالب و ارجاعات و برخى توضيحات نویسنده در پاورقىهاى كتاب آمده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.