۱۱۱٬۴۸۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امير المومنين' به 'امیرالمومنین') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'عصمت (ابهام زدایی)' به 'عصمت (ابهامزدایی)') |
||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR03775J1.jpg | |||
| عنوان =عصمة الأنبیاء في القرآن الکریم | |||
| عنوانهای دیگر =یبحث عن عصمه الانبیاء و یعالج ادله المخطئه لها | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[سبحانی تبریزی، جعفر]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 104 /ع6س2 | |||
| موضوع = | |||
| | پیامبران در قرآن | ||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
عصمت (اسلام) - جنبههای قرآنی | عصمت (اسلام) - جنبههای قرآنی | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | مؤسسة الإمام الصادق علیهالسلام | ||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
| سال نشر = 1420 ق | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03775AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =2 | |||
| شابک =964-6243-78-9 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03775 | |||
| کتابخوان همراه نور =03775 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر|عصمت (ابهامزدایی)}} | |||
'''عصمة الانبياء'''، كتابى است به زبان عربى در اثبات عصمت انبياى الهى، نوشته آیتالله [[سبحانی تبریزی، جعفر|جعفر سبحانى]]. | '''عصمة الانبياء'''، كتابى است به زبان عربى در اثبات عصمت انبياى الهى، نوشته آیتالله [[سبحانی تبریزی، جعفر|جعفر سبحانى]]. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، مشتمل بر مقدمه چاپ اول و دوم به قلم مؤلف و پنج بخش مىباشد. | كتاب، مشتمل بر مقدمه چاپ اول و دوم به قلم مؤلف و پنج بخش مىباشد. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در بخش نخست، مؤلف از نقطه آغاز بحث از عصمت در ميان مسلمانان، سخن مىگويد و يادآور مىشود كه اين واژه پيش از همه در قرآن كريم مطرح شده است. به گفته مؤلف، واژه عصمت در قرآن كريم 13 بار به صورتهاى گوناگون به كار رفته كه در تمام موارد يك معنا بيشتر ندارد و آن امساك و منع است و چنانچه در موارد ديگرى هم به كار رفته باشد به ملاحظه همين معنا بوده است. به گفته ابن فارس، عصمت به اين معناست كه خداوند بنده خود را از درافتادن به هر بدى محافظت نمايد. به گفته مؤلف، عصمت عبارت است از محفوظ ماندن انسان از هر گونه خطا و نافرمانى نه تنها در عمل، بلكه همچنين در فكر و اراده. بنا بر اين معصوم مطلق، كسى است كه به هيچوجه در زندگانى خويش دچار لغزش نگردد و در تمام عمر خويش حتى يك بار هم نافرمانى خداوند را نكرده، بلكه فكر آن را نيز به ذهن خود خطور ندهد. | در بخش نخست، مؤلف از نقطه آغاز بحث از عصمت در ميان مسلمانان، سخن مىگويد و يادآور مىشود كه اين واژه پيش از همه در قرآن كريم مطرح شده است. به گفته مؤلف، واژه عصمت در قرآن كريم 13 بار به صورتهاى گوناگون به كار رفته كه در تمام موارد يك معنا بيشتر ندارد و آن امساك و منع است و چنانچه در موارد ديگرى هم به كار رفته باشد به ملاحظه همين معنا بوده است. به گفته ابن فارس، عصمت به اين معناست كه خداوند بنده خود را از درافتادن به هر بدى محافظت نمايد. به گفته مؤلف، عصمت عبارت است از محفوظ ماندن انسان از هر گونه خطا و نافرمانى نه تنها در عمل، بلكه همچنين در فكر و اراده. بنا بر اين معصوم مطلق، كسى است كه به هيچوجه در زندگانى خويش دچار لغزش نگردد و در تمام عمر خويش حتى يك بار هم نافرمانى خداوند را نكرده، بلكه فكر آن را نيز به ذهن خود خطور ندهد. | ||
خط ۵۷: | خط ۳۹: | ||
به گفته مؤلف، بدون شك دانشمندان يهود مبدع انديشه عصمت به شمار نمىآيند، چرا كه خود ايشان به انبياى عظام الهى كه در قوم بنى اسرائيل ظهور كردهاند، گناهان زيادى را نسبت مىدهند كه برخى از آنها از گناهان كبيره به شمار مىروند. اما علماى مسيحى، هر چند مسيح(ع) را از هر گونه عيب و نقصى مبرا مىدانند، ولى اين تنزيه از آن روست كه ايشان مسيح را نه بشر، بلكه خداى تجسد يافته و ثالث ثلاثة مىدانند. بنا بر اين ايشان را نيز نمىتوان مبدع مسئله عصمت در مباحث كلامى دانست، چرا كه موضوع عصمت همانا انسان است نه خداى متجسد. | به گفته مؤلف، بدون شك دانشمندان يهود مبدع انديشه عصمت به شمار نمىآيند، چرا كه خود ايشان به انبياى عظام الهى كه در قوم بنى اسرائيل ظهور كردهاند، گناهان زيادى را نسبت مىدهند كه برخى از آنها از گناهان كبيره به شمار مىروند. اما علماى مسيحى، هر چند مسيح(ع) را از هر گونه عيب و نقصى مبرا مىدانند، ولى اين تنزيه از آن روست كه ايشان مسيح را نه بشر، بلكه خداى تجسد يافته و ثالث ثلاثة مىدانند. بنا بر اين ايشان را نيز نمىتوان مبدع مسئله عصمت در مباحث كلامى دانست، چرا كه موضوع عصمت همانا انسان است نه خداى متجسد. | ||
مؤلف، در ادامه ديدگاه مستشرق اروپايى رونالدسون را درباره خاستگاه انديشه عصمت مورد انتقاد قرار مىدهد. رونالدسون در كتاب خود با عنوان «باور شيعه»، عقيده عصمت را ساخته و پرداخته شيعه مىداند و معتقد است اين عقيده از زمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] به انگيزه اثبات مدعاى شيعه درباره امامان خود در مقابل خلفاى سنى در ميان | مؤلف، در ادامه ديدگاه مستشرق اروپايى رونالدسون را درباره خاستگاه انديشه عصمت مورد انتقاد قرار مىدهد. رونالدسون در كتاب خود با عنوان «باور شيعه»، عقيده عصمت را ساخته و پرداخته شيعه مىداند و معتقد است اين عقيده از زمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] به انگيزه اثبات مدعاى شيعه درباره امامان خود در مقابل خلفاى سنى در ميان شیعیان ظهور كرده است. | ||
اما مؤلف معتقد است موضوع عصمت نخستين بار در قرآن كريم مطرح گرديده و خداوند درباره ملائكه خود فرموده: '''«عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ»'''. به گفته مؤلف، از اين صريحتر نمىتوان در تعريف حقيقت عصمت و واقعيت آن سخن گفت و انسان اهل تدبر را به آن متوجه ساخت. | اما مؤلف معتقد است موضوع عصمت نخستين بار در قرآن كريم مطرح گرديده و خداوند درباره ملائكه خود فرموده:'''«عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ»'''. به گفته مؤلف، از اين صريحتر نمىتوان در تعريف حقيقت عصمت و واقعيت آن سخن گفت و انسان اهل تدبر را به آن متوجه ساخت. | ||
بنا بر اين عصمت به مفهوم جامع آن، با قطع نظر از موصوف آن(فرشتگان يا انبيا و امامان)، نخست در قرآن كريم مطرح گرديده و توجه مسلمانان بدان جلب شده است و دانشمندان مسلمان هيچ نيازى به دريافت اين انديشه از احبار و رهبان مسيحى نداشتهاند. | بنا بر اين عصمت به مفهوم جامع آن، با قطع نظر از موصوف آن(فرشتگان يا انبيا و امامان)، نخست در قرآن كريم مطرح گرديده و توجه مسلمانان بدان جلب شده است و دانشمندان مسلمان هيچ نيازى به دريافت اين انديشه از احبار و رهبان مسيحى نداشتهاند. | ||
سپس مؤلف به آياتى از قرآن كريم كه درآنها به عصمت پيامبر اكرم(ص) تصريح شده، اشاره مىكند و از آياتى چون: '''وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحى''' در اين باره ياد مىكند. | سپس مؤلف به آياتى از قرآن كريم كه درآنها به عصمت پيامبر اكرم(ص) تصريح شده، اشاره مىكند و از آياتى چون:'''وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحى''' در اين باره ياد مىكند. | ||
مؤلف، در ادامه به نقد و بررسى نظريه احمد | مؤلف، در ادامه به نقد و بررسى نظريه [[امین، احمد|احمد امين]]، انديشمند معاصر مصرى، درباره نظريه عصمت از ديدگاه شيعه پرداخته است. وى ديدگاه [[امین، احمد|احمد امين]] مبنى بر اينكه شيعه اين نظريه را از معتزله فراگرفته است رد مىكند. | ||
مؤلف براى رد ديدگاه احمد | مؤلف براى رد ديدگاه [[امین، احمد|احمد امين]]، شواهد فراوانى را از آثار ائمه معتزله نقل مىكند كه در آنها تصريح شده كه معتزله اصول فكرى خود را از محمد بن حنفيه و پسر او أبو هاشم فراگرفتهاند و اين دو نيز انديشههاى خود را از على بن أبى طالب(ع) دريافت داشتهاند. مؤلف، براى اثبات اين مدعا به ذكر فقراتى از فرمايشات امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغة اشاره مىكند كه حضرت با عبارات گوناگون از موضوع عصمت پيامبر(ص) سخن گفته است. | ||
بخش بعدى به بررسى حقيقت عصمت اختصاص يافته است. به گفته مؤلف، متكلمين عصمت را اينگونه تعريف كردهاند: عصمت به معناى نيرويى است كه انسان را از ارتكاب گناه و درافتادن در لغزشها بازمىدارد. با توجه به اين تعريف، مؤلف در دو ناحيه به بررسى موضوع عصمت مىپردازد: عصمت از گناه و عصمت از خطا. آنگاه مىنويسد كه حقيقت عصمت به يكى از امور سهگانه ذيل باز مىگردد: 1- عصمت به معناى نهايت درجه پرهيزگارى؛ بنا بر اين هر آنچه تقوى بدان توصيف مىشود، عصمت نيز بدان وصف مىگردد و تقوى حالتى نفسانى است كه انسان را از ارتكاب بسيارى از زشتىها و گناهان بازمىدارد و چنانكه اين خوددارى از انجام گناهان به نهايت درجه خود برسد، عصمت به نحو مطلق محقق خواهد شد؛ بنا بر اين معصوم، تنها كسى نيست كه مرتكب گناه نمىشود، بلكه كسى است كه حتى انديشه گناه را نيز به ذهن خويش خطور نمىدهد و عصمت، ملكهاى نفسانى است كه آثار خاصى را داراست. | بخش بعدى به بررسى حقيقت عصمت اختصاص يافته است. به گفته مؤلف، متكلمين عصمت را اينگونه تعريف كردهاند: عصمت به معناى نيرويى است كه انسان را از ارتكاب گناه و درافتادن در لغزشها بازمىدارد. با توجه به اين تعريف، مؤلف در دو ناحيه به بررسى موضوع عصمت مىپردازد: عصمت از گناه و عصمت از خطا. آنگاه مىنويسد كه حقيقت عصمت به يكى از امور سهگانه ذيل باز مىگردد: 1- عصمت به معناى نهايت درجه پرهيزگارى؛ بنا بر اين هر آنچه تقوى بدان توصيف مىشود، عصمت نيز بدان وصف مىگردد و تقوى حالتى نفسانى است كه انسان را از ارتكاب بسيارى از زشتىها و گناهان بازمىدارد و چنانكه اين خوددارى از انجام گناهان به نهايت درجه خود برسد، عصمت به نحو مطلق محقق خواهد شد؛ بنا بر اين معصوم، تنها كسى نيست كه مرتكب گناه نمىشود، بلكه كسى است كه حتى انديشه گناه را نيز به ذهن خويش خطور نمىدهد و عصمت، ملكهاى نفسانى است كه آثار خاصى را داراست. | ||
خط ۸۳: | خط ۶۵: | ||
در بخش بعدى به بررسى اين مطلب پرداخته شده كه آيا عصمت، امرى موهبتى از جانب خداوند به شخص معصوم است يا امرى است اكتسابى؟ | در بخش بعدى به بررسى اين مطلب پرداخته شده كه آيا عصمت، امرى موهبتى از جانب خداوند به شخص معصوم است يا امرى است اكتسابى؟ | ||
به گفته مؤلف، از كلمات متكلمان چنين برمىآيد كه عصمت موهبتى الهى است كه خداوند به هر يك از بندگانش كه بخواهد ارزانى مىدارد؛ بنا بر اين اختيارى و اكتسابى نيست. همچنين برخى از حكما بر اين عقيدهاند كه معصوم كسى است كه خداوند او را با جبلّت | به گفته مؤلف، از كلمات متكلمان چنين برمىآيد كه عصمت موهبتى الهى است كه خداوند به هر يك از بندگانش كه بخواهد ارزانى مىدارد؛ بنا بر اين اختيارى و اكتسابى نيست. همچنين برخى از حكما بر اين عقيدهاند كه معصوم كسى است كه خداوند او را با جبلّت پاک و طينت پاکيزه و مزاج قابل، آفريده و وى را از خردى نيرومند و انديشهاى سالم برخوردار ساخته كه نفس امارهاش اسير و مقهور نفس عاقله وى قرار گرفته و بدين طريق معصوم آفريده شده است. | ||
سپس مؤلف به دو سؤال مهم از سؤالاتى كه با فرض موهوبى بودن عصمت پيش مىآيد، پاسخ مىگويد. | سپس مؤلف به دو سؤال مهم از سؤالاتى كه با فرض موهوبى بودن عصمت پيش مىآيد، پاسخ مىگويد. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۹۲: | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
كتاب، مشتمل بر پاورقىهاى مؤلف و فهرست مطالب مىباشد. | كتاب، مشتمل بر پاورقىهاى مؤلف و فهرست مطالب مىباشد. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۰۱: | ||
#متن كتاب. | #متن كتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۰۸: | ||
[[عصمة الأنبياء في القرآن، مدخل إلی النبوة العامة]] | [[عصمة الأنبياء في القرآن، مدخل إلی النبوة العامة]] | ||
[[مراجعات في عصمة الأنبیاء من منظور | [[مراجعات في عصمة الأنبیاء من منظور قرآنی]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:تفسیر]] | [[رده:تفسیر]] | ||
[[رده:قرآن و مباحث دیگر]] | [[رده:قرآن و مباحث دیگر]] |