۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'واجب الوجود' به 'واجبالوجود') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
آنگاه وی با استفاده از چند برهان، «اشتراک معنوی مفهوم وجود» را اثبات کرده است و بعد در بحث حقیقت وجود، نظریات گوناگون مشائیان، برخی از عارفان، فهلویین، ذوق التأله و نظریه دیگری از محقق دوانی را مطرح کرده است. او در بیان نظریه «وحدت وجود و موجود»، نوشته است که برخی از عارفان در دار وجود جز براى خداوند، وجودى قائل نیستند و مىگویند: | آنگاه وی با استفاده از چند برهان، «اشتراک معنوی مفهوم وجود» را اثبات کرده است و بعد در بحث حقیقت وجود، نظریات گوناگون مشائیان، برخی از عارفان، فهلویین، ذوق التأله و نظریه دیگری از محقق دوانی را مطرح کرده است. او در بیان نظریه «وحدت وجود و موجود»، نوشته است که برخی از عارفان در دار وجود جز براى خداوند، وجودى قائل نیستند و مىگویند: | ||
«هر چیز که غیر حق بیاید نظرت | «هر چیز که غیر حق بیاید نظرت نقش دومین چشم احول باشد». | ||
بعد افزوده است که منقول از [[قمشهای، محمدرضا|مرحوم شیخ محمّدرضا قمشهاى]] این است که لازم این قول، نفى شرایع ملل و انزال کتب و بعث رسل است. نویسنده آنگاه این نظریه را به این صورت تأویل کرده که مقصود آنان این است که وجود حقیقى منحصر به حقّ است و موجودات دیگر شؤون و تجلیات حق مىباشد و: «محقق را که وحدت در شهود است | بعد افزوده است که منقول از [[قمشهای، محمدرضا|مرحوم شیخ محمّدرضا قمشهاى]] این است که لازم این قول، نفى شرایع ملل و انزال کتب و بعث رسل است. نویسنده آنگاه این نظریه را به این صورت تأویل کرده که مقصود آنان این است که وجود حقیقى منحصر به حقّ است و موجودات دیگر شؤون و تجلیات حق مىباشد و: «محقق را که وحدت در شهود است نخستین نظره بر نور وجود است». | ||
«دلى کز معرفت نور و صفا دید | «دلى کز معرفت نور و صفا دید به هر چیزى که دید اوّل خدا دید». | ||
«همه عالم ز نور اوست پیدا کجا او گردد از عالم هویدا». | «همه عالم ز نور اوست پیدا کجا او گردد از عالم هویدا». | ||
«زهى نادان که آن خورشید تابان | «زهى نادان که آن خورشید تابان به نور شمع جوید در بیابان». | ||
آیات قرآن کریم و احادیث اسلامى هم با این نظر کاملا تطبیق مىکند: | آیات قرآن کریم و احادیث اسلامى هم با این نظر کاملا تطبیق مىکند: | ||
# «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» (الحديد: 3)؛ «اوست اوّل و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چيزى داناست». | # «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» (الحديد: 3)؛ «اوست اوّل و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چيزى داناست». |
ویرایش