پرش به محتوا

لمعات نوری در شرح افاضات منطقی شیخ اشراق: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR22378J1.jpg|بندانگشتی|لمعات نوری در شرح افاضات منطقی شیخ اشراق]]
[[پرونده:NUR22378J1.jpg|بندانگشتی|لمعات نوری در شرح افاضات منطقی شیخ اشراق]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|لمعات نوری در شرح افاضات منطقی شیخ اشراق
! نام کتاب!! data-type="bookName" |لمعات نوری در شرح افاضات منطقی شیخ اشراق
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|حکمه الاشراق. برگزيده. شرح
| data-type="otherBookNames" |حکمه الاشراق. برگزيده. شرح


شرح افاضات منطقي شيخ اشراق   
شرح افاضات منطقي شيخ اشراق   
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[جمال‌زاده، عبدالرضا]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[جمال‌زاده، عبدالرضا]] (نويسنده)
   
   
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'| فارسي
| data-type="language" | فارسي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BBR‎‏ ‎‏771‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏8‎‏ل‎‏8  
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏BBR‎‏ ‎‏771‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏8‎‏ل‎‏8  
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|اشراقيان  
| data-type="subject" |اشراقيان  


سهروردي، يحيي بن حبش، 549؟ - 587ق. - نقد و تفسير  
سهروردي، يحيي بن حبش، 549؟ - 587ق. - نقد و تفسير  
خط ۳۳: خط ۳۳:
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|نصايح
| data-type="publisher" |نصايح
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'| ايران - قم
| data-type="publishPlace" | ايران - قم
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 1382ش ,
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 1382ش ,
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE22378AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE22378AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''لمعات نوری در شرح افاضات منطقی شیخ اشراق'''، تألیف عبدالرضا جمال‎زاده، ترجمه، شرح و بررسی بخش منطق کتاب «حكمة الإشراق» یحیی بن حبش سهروردی، معروف به شیخ اشراق (متوفی 587ق) است.
'''لمعات نوری در شرح افاضات منطقی شیخ اشراق'''، تألیف عبدالرضا جمال‎زاده، ترجمه، شرح و بررسی بخش منطق کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» [[سهروردی، یحیی بن حبش|یحیی بن حبش سهروردی]]، معروف به [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] (متوفی 587ق) است.


نیمه اول این کتاب، به بررسی زندگانی، آثار و افکار سهروردی اختصاص یافته است.  
نیمه اول این کتاب، به بررسی زندگانی، آثار و افکار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] اختصاص یافته است.  


==ساختار==
==ساختار==
کتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف و دو بخش است: در بخش اول با نام زیست‎نامه حکیم سهروردی، منزلت علمی و آثار او مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم با عنوان منطق در منظر شیخ اشراق، در ضمن سه مقاله، بخش منطق کتاب «حكمة الإشراق» شرح شده و دیدگاه‎های منطقی او مطرح شده است.  
کتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف و دو بخش است: در بخش اول با نام زیست‎نامه [[سهروردی، یحیی بن حبش|حکیم سهروردی]]، منزلت علمی و آثار او مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم با عنوان منطق در منظر شیخ اشراق، در ضمن سه مقاله، بخش منطق کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» شرح شده و دیدگاه‎های منطقی او مطرح شده است.  


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در مقدمه اثر، سبب نگارش کتاب را این‎گونه توصیف می‎کند: «سالیان متمادی، شخصیت عظیم عرفانی و فلسفی حکیم عارف سهروردی و آثار و سیره علمی و عملی او آتشی بر جانم افکنده بود و عطشی در دل خود احساس می‎کردم و خواهان آشنایی هرچه بیشتر با مکتب الهی او – که آمیزه‎ای از حکمت ذوقی و استدلالی بود - ‎شده بودم و در این عرصه، کتابی که به‎تنهایی روح مرا آرامش دهد و عطش مرا برطرف کند، نیافتم و از طرفی دیدم این حکیم بزرگ و مقتول در راه عقیده، همانند بسیاری از بزرگان دیگر آن‎گونه که سزاوار است معرفی نشده‎اند؛ هرچند خود را شایسته هیچ‎گونه شرح و توصیفی بر مقام شیخ نمی‎دیدم، اما از باب «ما لا يدرك كله لا يترك كله» و با بضاعت مزجات خود به معرفی شیخ بزرگ در دو مجلد پرداختم».
نویسنده در مقدمه اثر، سبب نگارش کتاب را این‎گونه توصیف می‎کند: «سالیان متمادی، شخصیت عظیم عرفانی و فلسفی حکیم عارف [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و آثار و سیره علمی و عملی او آتشی بر جانم افکنده بود و عطشی در دل خود احساس می‎کردم و خواهان آشنایی هرچه بیشتر با مکتب الهی او – که آمیزه‎ای از حکمت ذوقی و استدلالی بود - ‎شده بودم و در این عرصه، کتابی که به‎تنهایی روح مرا آرامش دهد و عطش مرا برطرف کند، نیافتم و از طرفی دیدم این حکیم بزرگ و مقتول در راه عقیده، همانند بسیاری از بزرگان دیگر آن‎گونه که سزاوار است معرفی نشده‎اند؛ هرچند خود را شایسته هیچ‎گونه شرح و توصیفی بر مقام شیخ نمی‎دیدم، اما از باب «ما لا يدرك كله لا يترك كله» و با بضاعت مزجات خود به معرفی شیخ بزرگ در دو مجلد پرداختم».
او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول می‎کند: «مجلد اول به زیست‎نامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «حكمة الإشراق» پرداخته‎ام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص داده‎ام، که با عنایت و فضل الهی به‎زودی در معرض دید قرار خواهد گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-1</ref>.
او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول می‎کند: «مجلد اول به زیست‎نامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» پرداخته‎ام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص داده‎ام، که با عنایت و فضل الهی به‎زودی در معرض دید قرار خواهد گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-1</ref>.


نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی شیخ اشراق، زیست‎نامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و می‎نویسد: «گرچه شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی و سیره و تراجم و تاریخ فلسفه آمده است، اما حکیم شهرزوری که خود از اعاظم حکما است، مانند مریدی که خود از حالات درونی مراد و استاد خودش خبر دارد، چهره معنوی و صوری او را به قلم آورده و به گفته استاد حسین نصر، شاید بهترین شرح حیات سهروردی همان کتاب شهرزوری باشد و شاید در تاریخ رجال اسلامی بی‎نظیر باشد»؛ لذا شرح حال او را عیناً نقل می‎کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.
نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، زیست‎نامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و می‎نویسد: «گرچه شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی و سیره و تراجم و تاریخ فلسفه آمده است، اما حکیم شهرزوری که خود از اعاظم حکما است، مانند مریدی که خود از حالات درونی مراد و استاد خودش خبر دارد، چهره معنوی و صوری او را به قلم آورده و به گفته [[نصر، حسین|استاد حسین نصر]]، شاید بهترین شرح حیات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] همان کتاب شهرزوری باشد و شاید در تاریخ رجال اسلامی بی‎نظیر باشد»؛ لذا شرح حال او را عیناً نقل می‎کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.


ترجمه متن حکیم شهرزوری، به قلم مقصودعلی تبریزی است و از مجموعه مصنفات شیخ اشراق نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص16، پاورقی 2</ref>.
ترجمه متن حکیم شهرزوری، به قلم مقصودعلی تبریزی است و از مجموعه مصنفات [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص16، پاورقی 2</ref>.


نویسنده، معتقد است که جایگاه و مقام علمی و عملی سهروردی، اندیشمندان را به ستودن و ارج‎گذاری به او واداشت و سبب قتل او را نیز فراهم آورد<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>.
نویسنده، معتقد است که جایگاه و مقام علمی و عملی [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]، اندیشمندان را به ستودن و ارج‎گذاری به او واداشت و سبب قتل او را نیز فراهم آورد<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>.


وی حکمت اشراق را حکمت مبتنی بر تابش و روشنایی و از کهن‎ترین و ابتدایی‎ترین گونه‎های شناخت آدمی دانسته؛ چراکه از نخستین لحظه‎هایی که آدمی به مرحله تمیز و تشخیص و تفکر گام نهاده، چنین حکمتی نیز در جان و روان او پدید آمده است<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
وی حکمت اشراق را حکمت مبتنی بر تابش و روشنایی و از کهن‎ترین و ابتدایی‎ترین گونه‎های شناخت آدمی دانسته؛ چراکه از نخستین لحظه‎هایی که آدمی به مرحله تمیز و تشخیص و تفکر گام نهاده، چنین حکمتی نیز در جان و روان او پدید آمده است<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
خط ۶۷: خط ۶۷:
وجه تسمیه فلسفه اشراق و مآخذ و منابع فلسفه اشراق، از جمله مباحث دیگر کتاب است. منابع فلسفه اشراق، در چهار دسته منطق و فلسفه مشاء، فلسفه یونانی، حکمت ایران باستان یا حکمت مشارقه و آثار صوفیه به‎عنوان مآخذ فلسفه اشراق مورد بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص26-29</ref>.
وجه تسمیه فلسفه اشراق و مآخذ و منابع فلسفه اشراق، از جمله مباحث دیگر کتاب است. منابع فلسفه اشراق، در چهار دسته منطق و فلسفه مشاء، فلسفه یونانی، حکمت ایران باستان یا حکمت مشارقه و آثار صوفیه به‎عنوان مآخذ فلسفه اشراق مورد بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص26-29</ref>.


گرچه سهروری از منابع مختلف بهره برده است، اما هرگز نباید پنداشت که او نوعی مکتب التقاطی تأسیس کرده است. سهروردی خود را کسی می‎داند که آنچه را که «الحكمة اللدنية» و «الحكمة العتيقة» نامیده، از نو حالت وحدتی بخشیده است<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>.
گرچه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروری]] از منابع مختلف بهره برده است، اما هرگز نباید پنداشت که او نوعی مکتب التقاطی تأسیس کرده است. [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] خود را کسی می‎داند که آنچه را که «الحكمة اللدنية» و «الحكمة العتيقة» نامیده، از نو حالت وحدتی بخشیده است<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>.


ضرورت بحث از حکمت اشراق، مطلب دیگری است که به آن پرداخته شده است. مؤلف در پاسخ به این سؤال که چرا باید از فیلسوفی سخن بگوییم که هشت قرن از حیات او می‎گذرد؟ چنین می‎نویسد:  
ضرورت بحث از حکمت اشراق، مطلب دیگری است که به آن پرداخته شده است. مؤلف در پاسخ به این سؤال که چرا باید از فیلسوفی سخن بگوییم که هشت قرن از حیات او می‎گذرد؟ چنین می‎نویسد:  
خط ۷۵: خط ۷۵:
# برای فهم حکمت متعالیه حکیم عظیم‎الشأن ملاصدرا که آمیزه‎ای از مکاتب مختلف فلسفی، از جمله حکمت اشراق است، فهم این مکتب و حکمت ذوقی و الهی لازم است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.
# برای فهم حکمت متعالیه حکیم عظیم‎الشأن ملاصدرا که آمیزه‎ای از مکاتب مختلف فلسفی، از جمله حکمت اشراق است، فهم این مکتب و حکمت ذوقی و الهی لازم است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.


دانشمندان مختلف، از کتاب‎های سهروردی طبقه‎بندی‎های مختلفی به‎دست داده‎اند. ماسینیون، هانری کربن و سید حسین نصر، از جمله این افراد هستند؛ مثلاً کربن تقسیمی چهارگانه و نصر با اختلاف اندکی پنج دسته و طبقه برای کتاب‎های شیخ اشراق ارائه می‎دهند<ref>ر.ک: همان، ص‎45 و 47</ref>.
دانشمندان مختلف، از کتاب‎های [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] طبقه‎بندی‎های مختلفی به‎دست داده‎اند. [[ماسینیون، لویی|ماسینیون]]، [[کربن، هانری|هانری کربن]] و [[نصر، حسین|سید حسین نصر]]، از جمله این افراد هستند؛ مثلاً کربن تقسیمی چهارگانه و نصر با اختلاف اندکی پنج دسته و طبقه برای کتاب‎های [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] ارائه می‎دهند<ref>ر.ک: همان، ص‎45 و 47</ref>.


در انتهای مباحث بخش اول کتاب، آثار سهروردی به‎اجمال مورد بررسی قرار گرفته است. در بخشی از این بررسی‎ها چنین می‎خوانیم: «از مباحث مختلف در این کتاب [تلویحات سهروردی] و کتب دیگر شیخ اشراق چنین به ‎دست می‎آید که شیخ معتقد است طالب حق باید نخست در حکمت بحثی می‎پرداخته و سپس به حکمت ذوقی بپردازد؛ لذا برای شاگردان و پیروان خود ابتدا به تعلیم حکمت بحثی می‎پرداخته و سپس آنها را وارد مباحث اشراقی می‎کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>.
در انتهای مباحث بخش اول کتاب، آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] به‎اجمال مورد بررسی قرار گرفته است. در بخشی از این بررسی‎ها چنین می‎خوانیم: «از مباحث مختلف در این کتاب [تلویحات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]] و کتب دیگر شیخ اشراق چنین به ‎دست می‎آید که شیخ معتقد است طالب حق باید نخست در حکمت بحثی می‎پرداخته و سپس به حکمت ذوقی بپردازد؛ لذا برای شاگردان و پیروان خود ابتدا به تعلیم حکمت بحثی می‎پرداخته و سپس آنها را وارد مباحث اشراقی می‎کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>.
 
در بخش دوم کتاب، منطق در منظر شیخ اشراق مورد بررسی قرار گرفته است. [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] مقصود خود را در کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]»، در دو قسمت مورد بحث و کنکاش قرار داده است: قسمت اول، در ضوابط فکر است؛ یعنی قواعد و قوانینی که به‎واسطه آن می‎توان فکر صحیح و سالم را از فکر فاسد و ناسالم تمیز داد؛ یعنی پیرامون منطق و کیفیت حل مغالطات و بعضی از قواعد مهمی که در قسمت دوم، یعنی مبحث انوار مورد بررسی قرار می‎گیرد و قسمت منطق در سه مقاله ارائه می‎شود: مقاله اول: معارف و تعریف؛ مقاله دوم: استدلالات و مبادی آنها؛ مقاله سوم: مغالطات و بعضی حکومات بین سخنان اشراقی و مشایی.  


در بخش دوم کتاب، منطق در منظر شیخ اشراق مورد بررسی قرار گرفته است. سهروردی مقصود خود را در کتاب «حكمة الإشراق»، در دو قسمت مورد بحث و کنکاش قرار داده است: قسمت اول، در ضوابط فکر است؛ یعنی قواعد و قوانینی که به‎واسطه آن می‎توان فکر صحیح و سالم را از فکر فاسد و ناسالم تمیز داد؛ یعنی پیرامون منطق و کیفیت حل مغالطات و بعضی از قواعد مهمی که در قسمت دوم، یعنی مبحث انوار مورد بررسی قرار می‎گیرد و قسمت منطق در سه مقاله ارائه می‎شود: مقاله اول: معارف و تعریف؛ مقاله دوم: استدلالات و مبادی آنها؛ مقاله سوم: مغالطات و بعضی حکومات بین سخنان اشراقی و مشایی.
قسمت دوم، در انوار الهیه و آنچه وابسته به آن است...<ref>ر.ک: همان، ص101</ref>.  
قسمت دوم، در انوار الهیه و آنچه وابسته به آن است...<ref>ر.ک: همان، ص101</ref>.  
   
   
شیوه شارح در توضیح این مباحث، همانند شیوه رایج که بخشی از عبارات متن ذکر شده و سپس شرح می‎شود نیست. نویسنده، ترجمه دیدگاه سهروردی را در یک مبحث مطرح و سپس دیدگاه شارحان حکمت اشراق، مانند شهرزوری را نیز مطرح می‎کند.  
شیوه شارح در توضیح این مباحث، همانند شیوه رایج که بخشی از عبارات متن ذکر شده و سپس شرح می‎شود نیست. نویسنده، ترجمه دیدگاه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] را در یک مبحث مطرح و سپس دیدگاه شارحان [[حکمة الإشراق|حکمت اشراق]]، مانند شهرزوری را نیز مطرح می‎کند.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۹۰: خط ۹۱:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۹۶: خط ۹۷:


== وابسته‌ها ==
== وابسته‌ها ==
[[حکمة الإشراق]]
 
==پیوندها==
==پیوندها==
   
   
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش