پرش به محتوا

كیمیای سعادت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'مالدين' به 'م‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۶۲: خط ۶۲:
5 فصل، در معرفت دنيا؛
5 فصل، در معرفت دنيا؛


10 اصل، در باره عبادات؛
10 اصل، درباره عبادات؛


10 اصل، در معاملات؛
10 اصل، در معاملات؛
خط ۷۵: خط ۷۵:
مقدّمه  
مقدّمه  


غزالى، در مقدمه‌ى كتاب، در باره‌ى چهار عنوان بحث مى‌كند كه عبارتند از:
غزالى، در مقدمه‌ى كتاب، درباره‌ى چهار عنوان بحث مى‌كند كه عبارتند از:


#خودشناسى: در ذيل اين عنوان، از كالبد ظاهر و معنى باطن؛ شناخت حقيقت دل؛ حقيقت دل؛ دل، شهريار تن؛ لشكر دل؛ فرمان‌روايى دل؛ ريشه‌هاى خوب و بد در آدمى و... سخن به ميان آمده است.
#خودشناسى: در ذيل اين عنوان، از كالبد ظاهر و معنى باطن؛ شناخت حقيقت دل؛ حقيقت دل؛ دل، شهريار تن؛ لشكر دل؛ فرمان‌روايى دل؛ ريشه‌هاى خوب و بد در آدمى و... سخن به ميان آمده است.
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:




#اين كتاب، علاوه بر اهميت خاص علمى و اخلاقى، از جهات ادبى، به ويژه انسجام و سلاست جملات و عبارات و شيوايى و فصاحت الفاظ و كلمات و زيبايى و ظرافت تركيبات و اصطلاحات از شاه‌كارهاى نثر كهن فارسى و از گنجينه‌هاى قيمتى دُرهاى لفظ درى است. [[همایی، جلال‌الدین|استاد همايى]]، در «غزالى‌نامه»، در باب شيوه‌ى نگارش غزالى چنين آورده است: «نثر فارسى غزالى بسيار شيوا و پخته و ساده و گيرا و پرمغز است و كلمه‌اى جامع‌تر از اين در باره‌ى شيوه نويسندگى اين بزرگ استاد نداريم كه غزالى درست فارسى يا فارسىِ درست مى‌نوشت، نه ترجمه عربى يا دساتير فارسى يا ملمع فارسى و عربى».
#اين كتاب، علاوه بر اهميت خاص علمى و اخلاقى، از جهات ادبى، به ويژه انسجام و سلاست جملات و عبارات و شيوايى و فصاحت الفاظ و كلمات و زيبايى و ظرافت تركيبات و اصطلاحات از شاه‌كارهاى نثر كهن فارسى و از گنجينه‌هاى قيمتى دُرهاى لفظ درى است. [[همایی، جلال‌الدین|استاد همايى]]، در «غزالى‌نامه»، در باب شيوه‌ى نگارش غزالى چنين آورده است: «نثر فارسى غزالى بسيار شيوا و پخته و ساده و گيرا و پرمغز است و كلمه‌اى جامع‌تر از اين درباره‌ى شيوه نويسندگى اين بزرگ استاد نداريم كه غزالى درست فارسى يا فارسىِ درست مى‌نوشت، نه ترجمه عربى يا دساتير فارسى يا ملمع فارسى و عربى».
#:[[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]]، در باره‌ى سبك فارسى وى به نكته جالب و تازه‌اى اشارت نموده است، بدين قرار: «امام غزالى، از جمله كسانى است كه در نثر فارسى انقلاب انداخته است و به سبب قدرت زيادى كه در فكر و قوّه عقليه داشته است، از آوردن كلمات و لغات و اصطلاحات تازه پروا نكرده و بنياد نثر قديم را دگرگون ساخته است.»
#:[[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]]، درباره‌ى سبك فارسى وى به نكته جالب و تازه‌اى اشارت نموده است، بدين قرار: «امام غزالى، از جمله كسانى است كه در نثر فارسى انقلاب انداخته است و به سبب قدرت زيادى كه در فكر و قوّه عقليه داشته است، از آوردن كلمات و لغات و اصطلاحات تازه پروا نكرده و بنياد نثر قديم را دگرگون ساخته است.»
#غزالى، در اين كتاب، در پى نظام‌آفرينى و برقرار كردن رابطه‌ى حلقه‌هاى استدلال با يك‌ديگر است و در عين حال از تمثيل و حكايت هم بهره مى‌گيرد. وى، همواره تناسب مباحث را از لحاظ كمى و هم‌چنين از لحاظ تقدّم و تأخر، رعايت مى‌كند؛ مقدّمه و موخّره در هر باب، سنجيده و نظام يافته است.
#غزالى، در اين كتاب، در پى نظام‌آفرينى و برقرار كردن رابطه‌ى حلقه‌هاى استدلال با يك‌ديگر است و در عين حال از تمثيل و حكايت هم بهره مى‌گيرد. وى، همواره تناسب مباحث را از لحاظ كمى و هم‌چنين از لحاظ تقدّم و تأخر، رعايت مى‌كند؛ مقدّمه و موخّره در هر باب، سنجيده و نظام يافته است.
#كيمياى معرفتى كه غزالى پيش مى‌نهد، بيشترين تكيه معرفت را بر شناخت آدمى قرار مى‌دهد. پيداست كه چنين پيشنهادى با طراز عارفان بيشتر همسويى دارد تا فيلسوفان و متكلّمان.
#كيمياى معرفتى كه غزالى پيش مى‌نهد، بيشترين تكيه معرفت را بر شناخت آدمى قرار مى‌دهد. پيداست كه چنين پيشنهادى با طراز عارفان بيشتر همسويى دارد تا فيلسوفان و متكلّمان.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش