كیمیای سعادت

    از ویکی‌نور
    کیمیای سعادت
    كیمیای سعادت
    پدیدآورانغزالی، محمد بن محمد (نویسنده) خدیو جم، حسین (مصحح)
    ناشرشرکت انتشارات علمی و فرهنگی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1383 ش
    چاپ11
    شابک964-445-189-9
    موضوعاخلاق اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14

    تصوف - متون قدیمی تا قرن 14

    نثر فارسی - قرن 5ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏247‎‏/‎‏35‎‏ ‎‏/‎‏غ‎‏4‎‏ک‎‏9‎‏ ‎‏13*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    كيمياى سعادت، اثر ابوحامد، امام محمد غزّالى طوسى، به زبان فارسى، در موضوعات اخلاقى است.

    مصنف، آن را پس از گوشه‌گيرى و انزوا، در آخرين سال‌هاى قرن پنجم هجرى به تحرير درآورده است. اين كتاب كه براى جمهور مردم نوشته شده، خلاصه‌اى است از كتاب «إحياء علوم الدين» كه غزالى آن را به زبان عربى، براى اهل تحقيق تحرير نموده است.

    ساختار

    كتاب، داراى نثرى بسيار شيوا و پخته و ساده و گيرا و پرمغز است و بر يك مقدمه و چهار ركن استوار مى‌باشد.

    تعداد فصل‌ها و اصل‌هاى آن چنين است:

    18 فصل، در شناخت نفس خويش؛

    15 فصل، در معرفت آخرت؛

    10 فصل، در شناخت حق؛

    5 فصل، در معرفت دنيا؛

    10 اصل، درباره عبادات؛

    10 اصل، در معاملات؛

    10 اصل، در مهلكات؛

    10 اصل، در منجيات.

    گزارش محتوا

    مقدّمه

    غزالى، در مقدمه‌ى كتاب، درباره‌ى چهار عنوان بحث مى‌كند كه عبارتند از:

    1. خودشناسى: در ذيل اين عنوان، از كالبد ظاهر و معنى باطن؛ شناخت حقيقت دل؛ حقيقت دل؛ دل، شهريار تن؛ لشكر دل؛ فرمان‌روايى دل؛ ريشه‌هاى خوب و بد در آدمى و... سخن به ميان آمده است.
    2. خداشناسى: در ذيل اين عنوان، از معرفت نفس، به‌عنوان كليد معرفت حق؛ تنزيه و تقديس حق؛ معرفت پادشاهى راندن حق و... بحث شده است.
    3. دنياشناسى: در اين بخش، از سبب بودن آدمى در دنيا؛ حقيقت و آفت و غرض دنيا؛ اصل دنيا (طعام، لباس و مسكن) و... بحث شده است.
    4. آخرت‌شناسى: اين بخش، مشتمل است بر بحث از بهشت و دوزخ كالبدى و روحانى؛ حقيقت مرگ؛ نگاه‌دارى اعتدال روح؛ معنى حشر و نشر و بعث و اعاده؛ مشاهده‌ى بهشت و دوزخ در اين دنيا؛ معنى عذاب قبر؛ حقيقت و درجات عذاب قبر و...

    ركن اوّل، در عبادات

    اين ركن، بر ده اصلِ اعتقاد درست، طلب علم، طهارت، نماز، زكات، روزه، حجّ، قرآن، ذكر و تسبيح و اوراد استوار است.

    پاکى(طهارت)، بر چهار طبقه است:

    1. پاکى سرِّ دل از هر چه جز حق تعالى است؛
    2. پاکى ظاهر دل از اخلاق پليد؛
    3. پاکى جوارح و اندام‌هاى تن از معاصى؛
    4. پاک داشتن تن و جامه از پليدى‌ها.

    ذكر بر چهار درجه است:

    1. ذكر زبانى تنها؛
    2. ذكر قلبى نااستوار؛
    3. ذكر قلبى استوار؛
    4. ذكر قلبى به‌گونه‌اى كه مذكور(حق تعالى)، بر دل حاكم باشد، نه ذكر.

    ركن دوم، در معاملات

    در اين ركن، مباحثى از قبيل آداب طعام خوردن، آداب نكاح، آداب كسب و تجارت، شناختن حلال و حرام و شبهت و... مطرح شده است.

    يكى از مباحث مهم اين ركن، بحث سماع و وجد است. سماع بر سه قسم است:

    1. آنكه به غفلت شنود و بر طريق بازى(اين حرام نيست)؛
    2. آنكه در دل صفتى مذموم بود، چنان‌كه كسى را در دل دوستى زنى بود كه سماع كند در حضور وى تا لذت زيادت شود(اين حرام است)؛
    3. آنكه در دل صفتى محمود باشد كه سماع، آن را قوّت دهد(اين، خود، داراى اقسام متعددى است كه برخى حرام و بعضى جايز است).

    ركن سوّم، در مهلكات

    در اين ركن، مباحثى از قبيل رياضت نفس و طهارت آن از خوى بد، برخى از عقبات راه دين(شهوت شكم و فرج)، خشم و حقد و حسد، علاج دوستى دنيا، علاج دوستى جاه و حشمت و... مطرح شده است.

    ركن سوّم، در منجيات

    اين ركن، بر ده اصل استوار است كه عبارتند از: توبه، صبر و شكر، خوف و رجا، فقر و زهد، صدق و اخلاص، محاسبه و مراقبه، تفكّر و ندامت، توكّل و توحيد، محبّت و شوق، مرگ و احوال آخرت.

    ويژگى‌هاى كتاب

    1. اين كتاب، علاوه بر اهميت خاص علمى و اخلاقى، از جهات ادبى، به ويژه انسجام و سلاست جملات و عبارات و شيوايى و فصاحت الفاظ و كلمات و زيبايى و ظرافت تركيبات و اصطلاحات از شاهکارهاى نثر كهن فارسى و از گنجينه‌هاى قيمتى دُرهاى لفظ درى است. استاد همايى، در «غزالى‌نامه»، در باب شيوه‌ى نگارش غزالى چنين آورده است: «نثر فارسى غزالى بسيار شيوا و پخته و ساده و گيرا و پرمغز است و كلمه‌اى جامع‌تر از اين درباره‌ى شيوه نويسندگى اين بزرگ استاد نداريم كه غزالى درست فارسى يا فارسىِ درست مى‌نوشت، نه ترجمه عربى يا دساتير فارسى يا ملمع فارسى و عربى».
      ملك الشعراى بهار، درباره‌ى سبک فارسى وى به نكته جالب و تازه‌اى اشارت نموده است، بدين قرار: «امام غزالى، از جمله كسانى است كه در نثر فارسى انقلاب انداخته است و به سبب قدرت زيادى كه در فكر و قوّه عقليه داشته است، از آوردن كلمات و لغات و اصطلاحات تازه پروا نكرده و بنياد نثر قديم را دگرگون ساخته است.»
    2. غزالى، در اين كتاب، در پى نظام‌آفرينى و برقرار كردن رابطه‌ى حلقه‌هاى استدلال با يك‌ديگر است و در عين حال از تمثيل و حكايت هم بهره مى‌گيرد. وى، همواره تناسب مباحث را از لحاظ كمى و هم‌چنين از لحاظ تقدّم و تأخر، رعايت مى‌كند؛ مقدّمه و موخّره در هر باب، سنجيده و نظام يافته است.
    3. كيمياى معرفتى كه غزالى پيش مى‌نهد، بيشترين تكيه معرفت را بر شناخت آدمى قرار مى‌دهد. پيداست كه چنين پيشنهادى با طراز عارفان بيشتر همسويى دارد تا فيلسوفان و متكلّمان.


    وابسته‌ها