۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
عبارت بالا نام كتاب را حجنامه عنوان مىكند؛ البته مؤلف در جاى ديگر در مقام وصف اين نوشته، از آن به نام روزنامه ياد كرده است. از آغازين سطور كتاب هم به دست مىآيد كه وى اين اثر را دو سال پس از بازگشت بازنويسى كرده است. | عبارت بالا نام كتاب را حجنامه عنوان مىكند؛ البته مؤلف در جاى ديگر در مقام وصف اين نوشته، از آن به نام روزنامه ياد كرده است. از آغازين سطور كتاب هم به دست مىآيد كه وى اين اثر را دو سال پس از بازگشت بازنويسى كرده است. | ||
در بخش سياحتى سفرنامه، مىتوان اطلاعات مربوط به جغرافيا و شهرهاى طول مسير، آداب و رسوم ملل، اوضاع علمى و صنعتى آن روزگار و همين طور راهها و مطالبى | در بخش سياحتى سفرنامه، مىتوان اطلاعات مربوط به جغرافيا و شهرهاى طول مسير، آداب و رسوم ملل، اوضاع علمى و صنعتى آن روزگار و همين طور راهها و مطالبى درباره برخى از رخدادهاى آن زمان را ملاحظه كرد. | ||
وى روى ثبت منازل بسان بسيارى از منازلنامهها حساس است؛ اما برخى موارد به دليل سرعت حركت، از اين كار باز مىماند: «چون در راه آبادى كمتر بود، زيادتر در صحرا مىافتاديم. از آن جهت، نوشتن اسامى منازل متعذّر است». | وى روى ثبت منازل بسان بسيارى از منازلنامهها حساس است؛ اما برخى موارد به دليل سرعت حركت، از اين كار باز مىماند: «چون در راه آبادى كمتر بود، زيادتر در صحرا مىافتاديم. از آن جهت، نوشتن اسامى منازل متعذّر است». | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
اماكن زيارتى مكه و مدينه مورد توجه خاص مؤلف بوده و وى تقريباً به بيشتر موارد سرزده است، جز آن كه پس از شيوع وبا در مكه كه در روزهاى يازدهم و دوازدهم ذى حجه آغاز شده، وى در بازگشت از منى، نتوانسته است، اماكن ديگر را زيارت كند. او مىنويسند: «هر چند خيال بود، وضع مكه معظّمه را جهت تفريح خاطر احباب كاملاً توضيح نمايم، ليكن شدّت وبا كه نمونه رستاخيز بود با كسالت و ملالت مانع آمده، توضيح آن به وجه اكمل به عمل نيامد». | اماكن زيارتى مكه و مدينه مورد توجه خاص مؤلف بوده و وى تقريباً به بيشتر موارد سرزده است، جز آن كه پس از شيوع وبا در مكه كه در روزهاى يازدهم و دوازدهم ذى حجه آغاز شده، وى در بازگشت از منى، نتوانسته است، اماكن ديگر را زيارت كند. او مىنويسند: «هر چند خيال بود، وضع مكه معظّمه را جهت تفريح خاطر احباب كاملاً توضيح نمايم، ليكن شدّت وبا كه نمونه رستاخيز بود با كسالت و ملالت مانع آمده، توضيح آن به وجه اكمل به عمل نيامد». | ||
طبعاً بخش مدينه آن مفصلتر و آنچه كه در آن روزگار، زيارت آن مرسوم بوده، زيارت شده است. وى برخى از نكات تازه در اين باب دارد كه از آن جمله اشاره به اين است كه آن وقت، دو مسجدالاجابه در مدينه بوده است، در حالى كه ما يك مسجدالاجابه بيشتر نمىشناسیم. همين طور از محلى در داخل مسجد قبا به نام طافةالكشف نام برده است. | طبعاً بخش مدينه آن مفصلتر و آنچه كه در آن روزگار، زيارت آن مرسوم بوده، زيارت شده است. وى برخى از نكات تازه در اين باب دارد كه از آن جمله اشاره به اين است كه آن وقت، دو مسجدالاجابه در مدينه بوده است، در حالى كه ما يك مسجدالاجابه بيشتر نمىشناسیم. همين طور از محلى در داخل مسجد قبا به نام طافةالكشف نام برده است. درباره مسجد ثنايا در اُحُد نيز توضيحات جالب توجهى دارد. بنابرين اين سفرنامه، از اين زاويه نيز مىتواند، مورد استفاده قرار گيرد. | ||
نكته ديگر اين سفرنامه آن است كه نويسنده يك كرد است و همراه كردهايى از شهرهاى مختلف كردستان ايران و عراق اين فريضه را انجام داده است. حساسيت وى در داشتن يك جمع متفق، ارتباط با كردهاى ساير شهرها، و حتى تماس گرفتن با كردهايى در حلب و شهرهاى ديگر، نشانگر نوعى حس نيرومند در نويسنده است. البته بخشى از آن هم طبيعى است. وى در قاهره، به دانشگاه الازهر رفته و در آنجا دو روحانى كردستانى آشنا را مىيابد كه سخت از وى و دوستانش استقبال مىكنند. اين وضعيت در بسيارى از شهرهاى ديگر نيز وجود دارد. زمانى هم كه به منى و عرفات رفتهاند، همه با يكديگر بودهاند. | نكته ديگر اين سفرنامه آن است كه نويسنده يك كرد است و همراه كردهايى از شهرهاى مختلف كردستان ايران و عراق اين فريضه را انجام داده است. حساسيت وى در داشتن يك جمع متفق، ارتباط با كردهاى ساير شهرها، و حتى تماس گرفتن با كردهايى در حلب و شهرهاى ديگر، نشانگر نوعى حس نيرومند در نويسنده است. البته بخشى از آن هم طبيعى است. وى در قاهره، به دانشگاه الازهر رفته و در آنجا دو روحانى كردستانى آشنا را مىيابد كه سخت از وى و دوستانش استقبال مىكنند. اين وضعيت در بسيارى از شهرهاى ديگر نيز وجود دارد. زمانى هم كه به منى و عرفات رفتهاند، همه با يكديگر بودهاند. |
ویرایش