پرش به محتوا

متن و ترجمه دو رساله فلسفی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مى‏توان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - 'ه‏اى' به 'ه‏‌اى')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏توان' به 'می‌توان')
خط ۶۶: خط ۶۶:
مسئله سوم: اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت فلک و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود است، تا پایان مسئله<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.
مسئله سوم: اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت فلک و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود است، تا پایان مسئله<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.


در دومین رساله کتاب با عنوان «پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی» از وجود به‌عنوان موضوع علم کلی بحث شده است: «تصور موجود- که موضوع فلسفه اولى یعنى علم کلى است که همه علوم زیرمجموعه آنند- تصورى روشن و بدیهى است و در تصور آن نیازى به تصور چیز دیگرى که مقدم بر آن باشد نیست، زیرا موجود عام‌ترین چیزهاست. شى‏ء و یا موجود را نمى‏توان تصویر و تعریف کرد زیرا در این صورت گرفتار دور می‌شویم. موجود و شى‏ء اگرچه عام‏اند اما بهتر است که موجود موضوع علم کلى باشد؛ زیرا تصورش روشن‌تر و آشکارتر است. موجودیت و وجود یک شى‏ء نیز یکى است؛ مانند: مضاف و اضافه؛ زیرا اگر وجود موجودى غیر از ذات (ماهیت) آن موجود باشد لازم می‌آید که وجود آن موجود خود نیز موجود در خارج و یا در ذهن باشد، اما اگر وجود موجود خود نیز در عالم خارج موجود باشد در این صورت موجود به وجودى دیگر خواهد بود [یعنى در این صورت این وجود، خود نیز موجود به وجود دیگرى خواهد شد]- زیرا هر موجودى نیازمند به وجودى است- و بدین ترتیب تسلسل پیش می‌آید»<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>.  
در دومین رساله کتاب با عنوان «پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی» از وجود به‌عنوان موضوع علم کلی بحث شده است: «تصور موجود- که موضوع فلسفه اولى یعنى علم کلى است که همه علوم زیرمجموعه آنند- تصورى روشن و بدیهى است و در تصور آن نیازى به تصور چیز دیگرى که مقدم بر آن باشد نیست، زیرا موجود عام‌ترین چیزهاست. شى‏ء و یا موجود را نمی‌توان تصویر و تعریف کرد زیرا در این صورت گرفتار دور می‌شویم. موجود و شى‏ء اگرچه عام‏اند اما بهتر است که موجود موضوع علم کلى باشد؛ زیرا تصورش روشن‌تر و آشکارتر است. موجودیت و وجود یک شى‏ء نیز یکى است؛ مانند: مضاف و اضافه؛ زیرا اگر وجود موجودى غیر از ذات (ماهیت) آن موجود باشد لازم می‌آید که وجود آن موجود خود نیز موجود در خارج و یا در ذهن باشد، اما اگر وجود موجود خود نیز در عالم خارج موجود باشد در این صورت موجود به وجودى دیگر خواهد بود [یعنى در این صورت این وجود، خود نیز موجود به وجود دیگرى خواهد شد]- زیرا هر موجودى نیازمند به وجودى است- و بدین ترتیب تسلسل پیش می‌آید»<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>.  
وی سپس در ادامه مطالبش این شبهه را که «اگر وجود زید در خارج نباشد در این صورت زید چگونه موجود می‌شود»، را سخنى سفسطه آمیز و خوش‌ظاهر دانسته و آن را به دو گونه پاسخ گفته است<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>.   
وی سپس در ادامه مطالبش این شبهه را که «اگر وجود زید در خارج نباشد در این صورت زید چگونه موجود می‌شود»، را سخنى سفسطه آمیز و خوش‌ظاهر دانسته و آن را به دو گونه پاسخ گفته است<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>.   
   
   
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش