۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بهصورت' به 'بهصورت') |
جز (جایگزینی متن - 'مىتوان' به 'میتوان') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در فن سوم رساله، از این مسئله بحث به میان میآید که آیا ممکن است شىء علت وجود خود واقع شود یا نه و با طرح احتمالات چهارگانهاى در مورد آن که همگى منتهى به تناقض میشوند، امتناع چنین امرى را اثبات مىکند<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | در فن سوم رساله، از این مسئله بحث به میان میآید که آیا ممکن است شىء علت وجود خود واقع شود یا نه و با طرح احتمالات چهارگانهاى در مورد آن که همگى منتهى به تناقض میشوند، امتناع چنین امرى را اثبات مىکند<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | ||
فن چهارم نیز با بحث از معناى وحدت در محسوسات و آنچه ملحق بدانهاست آغاز میشود و محور مباحث آن را مسئله توحید تشکیل مىدهد و به اعتبارى هم | فن چهارم نیز با بحث از معناى وحدت در محسوسات و آنچه ملحق بدانهاست آغاز میشود و محور مباحث آن را مسئله توحید تشکیل مىدهد و به اعتبارى هم میتوان گفت که اندیشه اصلى مطرحشده در این رساله همان مسئله توحید است<ref>ر.ک: کندی، یعقوب بن اسحاق، ص5</ref>. | ||
ب)- درباره حدود و رسوم اشیاء: این رساله، مشتمل بر تعریف امور و مفاهیم مختلف در حوزههاى دانشهاى گوناگون است و ذکر آنها از ترتیب و قاعده خاصى تبعیت نمىکند؛ چنانکه گاهى در آنها غموض و تکرار نیز مشاهده میشود که شاید علت آن مربوط به عدم دقت استنساخکننده باشد. | ب)- درباره حدود و رسوم اشیاء: این رساله، مشتمل بر تعریف امور و مفاهیم مختلف در حوزههاى دانشهاى گوناگون است و ذکر آنها از ترتیب و قاعده خاصى تبعیت نمىکند؛ چنانکه گاهى در آنها غموض و تکرار نیز مشاهده میشود که شاید علت آن مربوط به عدم دقت استنساخکننده باشد. | ||
کسانى که شرح حال کندى را نگاشته و آثار او را شماره کردهاند، نامى از این رساله به میان نیاوردهاند، ولى همینکه مىبینیم برخى از تراجمنویسان در باب تعداد و اسامى آثار کندى با یکدیگر اختلاف دارند، | کسانى که شرح حال کندى را نگاشته و آثار او را شماره کردهاند، نامى از این رساله به میان نیاوردهاند، ولى همینکه مىبینیم برخى از تراجمنویسان در باب تعداد و اسامى آثار کندى با یکدیگر اختلاف دارند، میتواند این احتمال را پیش آورد که عنوان این رساله از قلم نخستین کسى که عناوین آثار او را ثبت کرده و پس از آن هم مورد وثوق تاریخنگاران واقع شده، افتاده است؛ یا آنکه در دسترس هیچیک از آنها نبوده و یا آنکه با عنوان دیگرى از آن یاد شده است<ref>ر.ک: همان، ص61؛ متن کتاب، ص109</ref>. | ||
ج)- درباره فاعل حقیقى اول تام و فاعل ناقص که مجازا فاعل است: این رساله - علیرغم حجم اندک آن - مشتمل بر اندیشهاى جوهرى و ویژه در فلسفه کندى است و در آن به تفاوتى اساسى بین دو نوع فاعل و در نتیجه دو نوع فعل اشاره شده است. از این دو نوع، یکى فاعل حقیقى است و فعلش ایجاد اشیا از عدم است، بدون آنکه خود از این فعل اثر بپذیرد و آن همان فاعل یگانه یا خداوند است و فعل او ابداع میباشد. دیگرى هم فاعلى است که مبدع و مخلوق است و فعل آن تأثیر در غیر میباشد، ولى چون خود منفعل از فاعل حقیقى است، ناگزیر باید فاعل مجازى نامیده شود. | ج)- درباره فاعل حقیقى اول تام و فاعل ناقص که مجازا فاعل است: این رساله - علیرغم حجم اندک آن - مشتمل بر اندیشهاى جوهرى و ویژه در فلسفه کندى است و در آن به تفاوتى اساسى بین دو نوع فاعل و در نتیجه دو نوع فعل اشاره شده است. از این دو نوع، یکى فاعل حقیقى است و فعلش ایجاد اشیا از عدم است، بدون آنکه خود از این فعل اثر بپذیرد و آن همان فاعل یگانه یا خداوند است و فعل او ابداع میباشد. دیگرى هم فاعلى است که مبدع و مخلوق است و فعل آن تأثیر در غیر میباشد، ولى چون خود منفعل از فاعل حقیقى است، ناگزیر باید فاعل مجازى نامیده شود. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
این رساله علیرغم کوتاهى و اختصار آن، خود رساله مستقلى است؛ چنانکه کندى در آخر رساله بدان اشاره مىکند و از این جهت بر دو رساله بعد مقدم داشته شد که مطالب مندرج در آن و مطالب مندرج در رساله بعد از آن، مربوط به اثبات مسائلى میشوند که در رساله سوم مطرح شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص80-79؛ همان، ص138-137</ref>. | این رساله علیرغم کوتاهى و اختصار آن، خود رساله مستقلى است؛ چنانکه کندى در آخر رساله بدان اشاره مىکند و از این جهت بر دو رساله بعد مقدم داشته شد که مطالب مندرج در آن و مطالب مندرج در رساله بعد از آن، مربوط به اثبات مسائلى میشوند که در رساله سوم مطرح شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص80-79؛ همان، ص138-137</ref>. | ||
ه)- در چیستى آنچه که نامتناهى بودنش ناممکن نیست و در چیستى آنچه بدان «نامتناهى» گفته میشود: این رساله نیز نمونهاى دیگر از روش تحقیقاتى کندى در ارائه مقدمات و استنتاج از آنهاست. این رساله، پس از دیباچه متعارف رسائل کندى، با ذکر چهار مقدمه بدیهى ریاضى آغاز میشود و از آنها براى اثبات این امر که وجود جرم نامتناهى بالفعل محال است، استفاده میگردد و اساس این استدلال نیز منتهى شدن فرض وجود جرم نامتناهى بالفعل به تناقض است. کندى سپس به اثبات متناهى بودن جسم میپردازد و پس از تأکید بر وابستگى و تلازم سه امر زمان و حرکت و جرم به یکدیگر، در پى اثبات این امر برمیآید که زمان متناهى است و آغازى دارد؛ زیرا مانند حرکت در مورد آن هم | ه)- در چیستى آنچه که نامتناهى بودنش ناممکن نیست و در چیستى آنچه بدان «نامتناهى» گفته میشود: این رساله نیز نمونهاى دیگر از روش تحقیقاتى کندى در ارائه مقدمات و استنتاج از آنهاست. این رساله، پس از دیباچه متعارف رسائل کندى، با ذکر چهار مقدمه بدیهى ریاضى آغاز میشود و از آنها براى اثبات این امر که وجود جرم نامتناهى بالفعل محال است، استفاده میگردد و اساس این استدلال نیز منتهى شدن فرض وجود جرم نامتناهى بالفعل به تناقض است. کندى سپس به اثبات متناهى بودن جسم میپردازد و پس از تأکید بر وابستگى و تلازم سه امر زمان و حرکت و جرم به یکدیگر، در پى اثبات این امر برمیآید که زمان متناهى است و آغازى دارد؛ زیرا مانند حرکت در مورد آن هم میتوان سخن از «من» و «إلى» به میان آورد و چون عدم تناهى بالفعل در جرم و حرکت و زمان ممکن نیست، پس عدم تناهى جز بهصورت بالقوه و امکان وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، ص87؛ همان، ص147</ref>. | ||
و)- در یگانگى خداوند و تناهى جرم عالم: رسالهاى است دشوار که جهت ایضاح مطالب آن باید به تحلیل مندرجات آن پرداخته، به نکتههاى مهم مذکور در آن اشاره نمود. این رساله مشتمل است بر: دیباچه متعارف رسائل کندى؛ شش مقدمه بدیهى که غالباً از ریاضیات اخذ شدهاند و بلافاصله نتایج مبتنى بر آنها آورده شده است؛ اثبات این امر که وجود جسم نامتناهى بالفعل محال است و اثبات متناهى بودن زمان که مرتبط با تناهى حرکت و آن هم مرتبط با تناهى جسم است. | و)- در یگانگى خداوند و تناهى جرم عالم: رسالهاى است دشوار که جهت ایضاح مطالب آن باید به تحلیل مندرجات آن پرداخته، به نکتههاى مهم مذکور در آن اشاره نمود. این رساله مشتمل است بر: دیباچه متعارف رسائل کندى؛ شش مقدمه بدیهى که غالباً از ریاضیات اخذ شدهاند و بلافاصله نتایج مبتنى بر آنها آورده شده است؛ اثبات این امر که وجود جسم نامتناهى بالفعل محال است و اثبات متناهى بودن زمان که مرتبط با تناهى حرکت و آن هم مرتبط با تناهى جسم است. |
ویرایش