۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نمونهاى' به 'نمونهاى') |
جز (جایگزینی متن - 'بهصورت' به 'بهصورت') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
این رساله علیرغم کوتاهى و اختصار آن، خود رساله مستقلى است؛ چنانکه کندى در آخر رساله بدان اشاره مىکند و از این جهت بر دو رساله بعد مقدم داشته شد که مطالب مندرج در آن و مطالب مندرج در رساله بعد از آن، مربوط به اثبات مسائلى میشوند که در رساله سوم مطرح شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص80-79؛ همان، ص138-137</ref>. | این رساله علیرغم کوتاهى و اختصار آن، خود رساله مستقلى است؛ چنانکه کندى در آخر رساله بدان اشاره مىکند و از این جهت بر دو رساله بعد مقدم داشته شد که مطالب مندرج در آن و مطالب مندرج در رساله بعد از آن، مربوط به اثبات مسائلى میشوند که در رساله سوم مطرح شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص80-79؛ همان، ص138-137</ref>. | ||
ه)- در چیستى آنچه که نامتناهى بودنش ناممکن نیست و در چیستى آنچه بدان «نامتناهى» گفته میشود: این رساله نیز نمونهاى دیگر از روش تحقیقاتى کندى در ارائه مقدمات و استنتاج از آنهاست. این رساله، پس از دیباچه متعارف رسائل کندى، با ذکر چهار مقدمه بدیهى ریاضى آغاز میشود و از آنها براى اثبات این امر که وجود جرم نامتناهى بالفعل محال است، استفاده میگردد و اساس این استدلال نیز منتهى شدن فرض وجود جرم نامتناهى بالفعل به تناقض است. کندى سپس به اثبات متناهى بودن جسم میپردازد و پس از تأکید بر وابستگى و تلازم سه امر زمان و حرکت و جرم به یکدیگر، در پى اثبات این امر برمیآید که زمان متناهى است و آغازى دارد؛ زیرا مانند حرکت در مورد آن هم مىتوان سخن از «من» و «إلى» به میان آورد و چون عدم تناهى بالفعل در جرم و حرکت و زمان ممکن نیست، پس عدم تناهى جز | ه)- در چیستى آنچه که نامتناهى بودنش ناممکن نیست و در چیستى آنچه بدان «نامتناهى» گفته میشود: این رساله نیز نمونهاى دیگر از روش تحقیقاتى کندى در ارائه مقدمات و استنتاج از آنهاست. این رساله، پس از دیباچه متعارف رسائل کندى، با ذکر چهار مقدمه بدیهى ریاضى آغاز میشود و از آنها براى اثبات این امر که وجود جرم نامتناهى بالفعل محال است، استفاده میگردد و اساس این استدلال نیز منتهى شدن فرض وجود جرم نامتناهى بالفعل به تناقض است. کندى سپس به اثبات متناهى بودن جسم میپردازد و پس از تأکید بر وابستگى و تلازم سه امر زمان و حرکت و جرم به یکدیگر، در پى اثبات این امر برمیآید که زمان متناهى است و آغازى دارد؛ زیرا مانند حرکت در مورد آن هم مىتوان سخن از «من» و «إلى» به میان آورد و چون عدم تناهى بالفعل در جرم و حرکت و زمان ممکن نیست، پس عدم تناهى جز بهصورت بالقوه و امکان وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، ص87؛ همان، ص147</ref>. | ||
و)- در یگانگى خداوند و تناهى جرم عالم: رسالهاى است دشوار که جهت ایضاح مطالب آن باید به تحلیل مندرجات آن پرداخته، به نکتههاى مهم مذکور در آن اشاره نمود. این رساله مشتمل است بر: دیباچه متعارف رسائل کندى؛ شش مقدمه بدیهى که غالباً از ریاضیات اخذ شدهاند و بلافاصله نتایج مبتنى بر آنها آورده شده است؛ اثبات این امر که وجود جسم نامتناهى بالفعل محال است و اثبات متناهى بودن زمان که مرتبط با تناهى حرکت و آن هم مرتبط با تناهى جسم است. | و)- در یگانگى خداوند و تناهى جرم عالم: رسالهاى است دشوار که جهت ایضاح مطالب آن باید به تحلیل مندرجات آن پرداخته، به نکتههاى مهم مذکور در آن اشاره نمود. این رساله مشتمل است بر: دیباچه متعارف رسائل کندى؛ شش مقدمه بدیهى که غالباً از ریاضیات اخذ شدهاند و بلافاصله نتایج مبتنى بر آنها آورده شده است؛ اثبات این امر که وجود جسم نامتناهى بالفعل محال است و اثبات متناهى بودن زمان که مرتبط با تناهى حرکت و آن هم مرتبط با تناهى جسم است. |
ویرایش