۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صدر الدين' به 'صدرالدين') |
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
فصل ششم، به بررسى گرایش فلسفى، بهعنوان دومین گرایش مشهود در تفسیر ملاصدرا اختصاص یافته است. در این فصل، ضمن تبیین جایگاه فلسفه و فلاسفه از نگاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]، | فصل ششم، به بررسى گرایش فلسفى، بهعنوان دومین گرایش مشهود در تفسیر ملاصدرا اختصاص یافته است. در این فصل، ضمن تبیین جایگاه فلسفه و فلاسفه از نگاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]، نمونههایى از تفسیر فلسفى او در محورهاى خداشناسى و معادشناسى، انعکاس یافته است. از مباحث این فصل به دست مىآید که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] بیشتر درصدد برقرارى همسویى میان قرآن و فلسفه، یعنى همان نظریه تطبیق است؛ هرچند ممکن است در مواردى دچار اشتباه شده باشد. در تمام مباحث کتاب، نمونههاى عینى از تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] انعکاس یافته است<ref>ر.ک: همان، ص20-21</ref>. | ||
در اینجا به برخی از نکتههای جالب و مهم این اثر بسنده میکنیم: | در اینجا به برخی از نکتههای جالب و مهم این اثر بسنده میکنیم: | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
# متأسفانه یکى از ضعفهاى تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] آن است که او موضعى روشن و شفاف در زمینه قرائات ارائه نکرده، بلکه بهعکس، با ذکر قرائتهاى مختلف که بیشتر برگرفته از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسیر مجمع البيان]] است، آنها را در کنار قرائت مشهور یاد مىکند و در بسیارى از موارد، معانى مختلف آیه را مبتنى بر این قرائات به دست مىدهد، بىآنکه تصریح کند که این قرائات، شاذّ بوده و مردود است و تنها مىبایست قرائت مشهور مورد عمل قرار گیرد. این امر در سرتاسر تفسیر هویداست<ref>ر.ک: همان، ص119</ref>. | # متأسفانه یکى از ضعفهاى تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] آن است که او موضعى روشن و شفاف در زمینه قرائات ارائه نکرده، بلکه بهعکس، با ذکر قرائتهاى مختلف که بیشتر برگرفته از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسیر مجمع البيان]] است، آنها را در کنار قرائت مشهور یاد مىکند و در بسیارى از موارد، معانى مختلف آیه را مبتنى بر این قرائات به دست مىدهد، بىآنکه تصریح کند که این قرائات، شاذّ بوده و مردود است و تنها مىبایست قرائت مشهور مورد عمل قرار گیرد. این امر در سرتاسر تفسیر هویداست<ref>ر.ک: همان، ص119</ref>. | ||
# تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] بهرغم برخوردارى از مباحث عمیق تفسیرى و معرفتى، بیشتر از جهت ساختار و شیوه تدوین با کاستیها و نقایصى روبهروست، مانند ناهمگونی در نوع و حجم مباحث، اطناب، تکرار، مطالب غیر ضروری و استناد به شواهد غیر متقن<ref>ر.ک: همان، ص125-127</ref>. | # تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] بهرغم برخوردارى از مباحث عمیق تفسیرى و معرفتى، بیشتر از جهت ساختار و شیوه تدوین با کاستیها و نقایصى روبهروست، مانند ناهمگونی در نوع و حجم مباحث، اطناب، تکرار، مطالب غیر ضروری و استناد به شواهد غیر متقن<ref>ر.ک: همان، ص125-127</ref>. | ||
# [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] معتقد به جامعیت قرآن کریم است و بر این باور است که آیات و | # [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] معتقد به جامعیت قرآن کریم است و بر این باور است که آیات و سورههاى قرآن در دوران پیامبر(ص) و با نظارت ایشان بهصورت کنونى شکل گرفته است. او از آیه: «وَ إِنْ كنْتُمْ فِي رَيبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» (البقرة: 23)، استفاده کرده که قرآن کنونى طبق آنچه خداوند نازل کرده شکل گرفته است، نه در دوران عثمان و معتقد است اگر کسى بر این باور باشد که قرآن کنونى به دست عثمان مرتب شده است، قرآن را از حجّیت خارج ساخته است. با چنین نگرشى است که در تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] از مسئله نظم آیات نسبت به یکدیگر یا نظم کلمات در متن یک آیه سخن به میان آمده است<ref>ر.ک: همان، ص165-166</ref>. | ||
# با توجه به انعکاس گفتارهایى از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]، تردیدى در این جهت نمىماند که ایشان به معاد جسمانى - همان گونه که متکلّمان و محدثان شیعه همچون [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسى]] باورمندند - اعتقاد دارد<ref>ر.ک: همان، ص314</ref>. | # با توجه به انعکاس گفتارهایى از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]، تردیدى در این جهت نمىماند که ایشان به معاد جسمانى - همان گونه که متکلّمان و محدثان شیعه همچون [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسى]] باورمندند - اعتقاد دارد<ref>ر.ک: همان، ص314</ref>. | ||
# [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] اذعان مىکند که مهمترین شبهه منکران معاد جسمانى، استحاله اعاده معدوم است؛ زیرا وقتى جسم انسان پس از مرگ متلاشى و نابود و در حقیقت معدوم مىشود، دیگر بازگشت همان بدن به معناى اعاده معدوم است؛ ازاینرو گروهى پیشنهاد کردند که بگوییم انسان با بدنى دیگر شبیه این بدن دنیایى محشور مىشود. او آنگاه بهشدت به مخالفت آن برخاسته و تصریح مىکند که انسان با همین بدن شناختهشده دنیوى محشور مىشود<ref>ر.ک: همان، ص311-312</ref>. | # [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] اذعان مىکند که مهمترین شبهه منکران معاد جسمانى، استحاله اعاده معدوم است؛ زیرا وقتى جسم انسان پس از مرگ متلاشى و نابود و در حقیقت معدوم مىشود، دیگر بازگشت همان بدن به معناى اعاده معدوم است؛ ازاینرو گروهى پیشنهاد کردند که بگوییم انسان با بدنى دیگر شبیه این بدن دنیایى محشور مىشود. او آنگاه بهشدت به مخالفت آن برخاسته و تصریح مىکند که انسان با همین بدن شناختهشده دنیوى محشور مىشود<ref>ر.ک: همان، ص311-312</ref>. |
ویرایش