۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هاى' به 'هاى') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
# به نظر نویسنده، دو عامل در غنا و ژرفابخشى به این تفسیر تأثیر داشته است: نخست آنکه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] زمانى به تفسیر قرآن روى آورد که سالیان متمادى به بررسى، تحقیق و تدریس اندیشههاى فلاسفه و عرفاى پیش از اسلام و پس از آن و نیز اندیشههاى متکلمان اسلامى اشتغال داشته و دانش بس گرانى در این عرصهها اندوخت. او همچنین با بهره گرفتن از دانش حدیثى [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهاءالدین عاملى]] و [[بحرانی، ماجد بن هاشم|سید ماجد بحرانى]] با شرح مبسوطى که بر بخشهایى از اصول کافى نگاشت، دانش نقلى را در کنار دانش عقلى به کمال رساند و پیداست ترجمان اندیشه مفسّرى با چنین غناى اندیشه، از گستره و ژرفا برخوردار خواهد بود. دوم، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] از آغاز تحصیل تا پایان عمر در سایه تربیت علمى و عملى اساتید عارفى همچون [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]]، با شیفتگى وصفناپذیر به سیر و سلوک معنوى و تحمل ریاضتهاى شاقّ و تطهیر باطن روى آورد. تحمل دوران طولانى عزلت همراه با سیر و سلوک در کهک قم بهدور از تمام غوغاهاى اجتماعى و هفت بار تشرف به خانه خدا با پاى پیاده، از نشانههاى آشکار در حیات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] براى اثبات این مدعاست<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | # به نظر نویسنده، دو عامل در غنا و ژرفابخشى به این تفسیر تأثیر داشته است: نخست آنکه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] زمانى به تفسیر قرآن روى آورد که سالیان متمادى به بررسى، تحقیق و تدریس اندیشههاى فلاسفه و عرفاى پیش از اسلام و پس از آن و نیز اندیشههاى متکلمان اسلامى اشتغال داشته و دانش بس گرانى در این عرصهها اندوخت. او همچنین با بهره گرفتن از دانش حدیثى [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهاءالدین عاملى]] و [[بحرانی، ماجد بن هاشم|سید ماجد بحرانى]] با شرح مبسوطى که بر بخشهایى از اصول کافى نگاشت، دانش نقلى را در کنار دانش عقلى به کمال رساند و پیداست ترجمان اندیشه مفسّرى با چنین غناى اندیشه، از گستره و ژرفا برخوردار خواهد بود. دوم، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] از آغاز تحصیل تا پایان عمر در سایه تربیت علمى و عملى اساتید عارفى همچون [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]]، با شیفتگى وصفناپذیر به سیر و سلوک معنوى و تحمل ریاضتهاى شاقّ و تطهیر باطن روى آورد. تحمل دوران طولانى عزلت همراه با سیر و سلوک در کهک قم بهدور از تمام غوغاهاى اجتماعى و هفت بار تشرف به خانه خدا با پاى پیاده، از نشانههاى آشکار در حیات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] براى اثبات این مدعاست<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
# روش تفسیرى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] داراى محورهاى مختلفی است که از جمله میتوان به موارد ذیل توجه کرد: | # روش تفسیرى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] داراى محورهاى مختلفی است که از جمله میتوان به موارد ذیل توجه کرد: | ||
الف)- تفسیر آیهاى یا | الف)- تفسیر آیهاى یا پیکرهاى آیات: مقصود از تفسیر آیهاى، تفسیر یکانیکان آیات قرآن است و مقصود از تفسیر پیکرهاى، تفسیر یکجاى شمارى از آیات است که با یکدیگر تناسب داشته و با هم مرتبط باشند. نگریستن به تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] نشان مىدهد که در بیشتر موارد از روش نخست، یعنى تفسیر آیهاى استفاده شده است و در موارد محدودى نظیر برخى از آیات سوره حدید و قیامت، از روش تفسیر پیکرهاى آیات بهره جسته است. | ||
ب)- توجه به مباحث ادبى: مباحث ادبى قرآن شامل دو بحث لغوى آیات و مباحث نحوى میشوند و از آنجا که قرآن بهسان هر گفتار عربى دیگر، از واژهها، ساختار آنها، چینش جملات و قواعد بلاغى بهره گرفته است، هیچ مفسّرى نمىتواند از کنار این مباحث بهسادگى بگذرد؛ هرچند ممکن است بهملاحظه میزان تسلط و آگاهى او از این دانشها و میزان اهتمام و ارزشگذارى به این مباحث، در کنار آنها زیاد درنگ کند یا از کنارشان سریع بگذرد.... | ب)- توجه به مباحث ادبى: مباحث ادبى قرآن شامل دو بحث لغوى آیات و مباحث نحوى میشوند و از آنجا که قرآن بهسان هر گفتار عربى دیگر، از واژهها، ساختار آنها، چینش جملات و قواعد بلاغى بهره گرفته است، هیچ مفسّرى نمىتواند از کنار این مباحث بهسادگى بگذرد؛ هرچند ممکن است بهملاحظه میزان تسلط و آگاهى او از این دانشها و میزان اهتمام و ارزشگذارى به این مباحث، در کنار آنها زیاد درنگ کند یا از کنارشان سریع بگذرد.... | ||
ج)- اهتمام نسبى به اسباب نزول: [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]]، ضمن تأکید بر قاعده «العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد»، بر دو نکته پاى فشرده است: اول، براى تعمیم آیه نسبت به مخاطبان دیگر در هر زمان و مکان، مىبایست از خصوصیات محدودکننده در آیه دست شست و اصطلاحا از قاعده تنقیح مناط استفاده کرد.... دوم، راز چنین نگرش، توسعه مفاهیم و مدالیل آیات از جزئىنگرى به کلىنگرى و از محدودیت زمان صدور به گستره زمان است... در حقیقت از نگاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] اگر نسبت به اسباب نزول چنین نگرشى نداشته باشیم، عملا به مرگ قرآن تن دادهایم؛ زیرا کتابى که تنها به قصّه گذشتگان و رخدادهاى تاریخى ناظر است، تنها یک کتاب تاریخى صرف است، نه یک کتاب حىّ و پویا<ref>ر.ک: متن کتاب، ص108-115</ref>. | ج)- اهتمام نسبى به اسباب نزول: [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]]، ضمن تأکید بر قاعده «العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد»، بر دو نکته پاى فشرده است: اول، براى تعمیم آیه نسبت به مخاطبان دیگر در هر زمان و مکان، مىبایست از خصوصیات محدودکننده در آیه دست شست و اصطلاحا از قاعده تنقیح مناط استفاده کرد.... دوم، راز چنین نگرش، توسعه مفاهیم و مدالیل آیات از جزئىنگرى به کلىنگرى و از محدودیت زمان صدور به گستره زمان است... در حقیقت از نگاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] اگر نسبت به اسباب نزول چنین نگرشى نداشته باشیم، عملا به مرگ قرآن تن دادهایم؛ زیرا کتابى که تنها به قصّه گذشتگان و رخدادهاى تاریخى ناظر است، تنها یک کتاب تاریخى صرف است، نه یک کتاب حىّ و پویا<ref>ر.ک: متن کتاب، ص108-115</ref>. |
ویرایش