۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محيى الدين' به 'محيىالدين') |
جز (جایگزینی متن - 'تاج الدين' به 'تاجالدين') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
وى رئيس «ديوان الانشاء» سه تن از سلاطين مماليك بحرى، يعنى الملك الظاهر بَيبَرْس، الملك المنصور قلاوون و الملك الاشرف خليل بود و سپس عنوان «كاتب السر» (دبير خاص) پيدا كرد. | وى رئيس «ديوان الانشاء» سه تن از سلاطين مماليك بحرى، يعنى الملك الظاهر بَيبَرْس، الملك المنصور قلاوون و الملك الاشرف خليل بود و سپس عنوان «كاتب السر» (دبير خاص) پيدا كرد. | ||
او در 661ق، در مراسم بيعت بيبرس با خليفه، الحاكم بامرالله، حاضر بود و براى استقرار و استحكام سلطنت بيبرس، نقشى ايفا كرد. وى نسبنامه الحاكم بامرالله را كه به تأييد قاضى القضاة | او در 661ق، در مراسم بيعت بيبرس با خليفه، الحاكم بامرالله، حاضر بود و براى استقرار و استحكام سلطنت بيبرس، نقشى ايفا كرد. وى نسبنامه الحاكم بامرالله را كه به تأييد قاضى القضاة تاجالدين عبدالوهاب رسيده بود، در حضور بزرگان خواند. او در دستگاه قلاوون به چنان جايگاه بلندى رسيد كه گاه در غياب او اداره امور حكومت را عهدهدار مىشد. وى در نوشتههاى خود از روش عبدالرحيم (قاضى الفاضل) پيروى كرده و در به كار بردن عبارات و اصطلاحات نامهنگارى او را سرمشق خود قرار داده و درباره او کتابى تأليف كرده است. نوشتههاى ابن عبدالظاهر نيز به نوبه خود سرمشق منشيان بعد از خود قرار گرفته است. او در نامههاى خود بسيارى از اصطلاحات نامهنگارى را وضع كرده و در آنها، به خصوص در فتحنامهها، روح اسلامى را اشاعه داده است. علاوه بر مهارتى كه در نگارش رسايل و قطعات منثور داشت، بر اسلوب زمان خود شعر نيز مىسرود و در سرودن قصيده و غزل دست داشت. ديوانش مشحون از سخنان برگزيده و استوار است. | ||
وى در سال 692ق در 72 سالگى در قاهره ديده از جهان فروبست و در مقبرهاى در قرافة الصغرى به خاك سپرده شد. در 806ق، قرافة با آنچه در اطرافش بود، بر اثر حوادثى خراب شد و فقط آثارى از آن بر جاى ماند. كوچه مجاور خانه او به نام وى، درب ابن عبدالظاهر خوانده مىشد. | وى در سال 692ق در 72 سالگى در قاهره ديده از جهان فروبست و در مقبرهاى در قرافة الصغرى به خاك سپرده شد. در 806ق، قرافة با آنچه در اطرافش بود، بر اثر حوادثى خراب شد و فقط آثارى از آن بر جاى ماند. كوچه مجاور خانه او به نام وى، درب ابن عبدالظاهر خوانده مىشد. |
ویرایش