ابن عبدالظاهر، عبدالله بن عبدالظاهر
نام | ابن عبدالظاهر، عبدالله بن عبدالظاهر |
---|---|
نامهای دیگر | ابن عبدالظاهر، محیالدین ابوالفضل عبدالله
جذامی مصری ضریر، ابوالفضل عبدالله |
نام پدر | عبدالظاهر |
متولد | 620ق |
محل تولد | قاهره |
رحلت | 692 ق یا 1292 م |
اساتید | جعفر همدانى
عبدالله بن اسماعيل بن رمضان، يوسف بن مخيلى |
برخی آثار | تشریف الأیام والعصور في سیرة الملک في المنصور و تتناول الحقبة ما بین سنتی 678 ه ـ 689ه |
کد مؤلف | AUTHORCODE06428AUTHORCODE |
'ابن عبدالظاهر، محيىالدين ابوالفضل عبدالله بن عبدالظاهر'ابن نشوان بن عبدالظاهر بن نجده جذامى سعدى روحى (620-692ق)، اديب، كاتب و مورخ مصرى.
ولادت
ایشان در سال 620ق در قاهره چشم به جهان گشود و خود را به روح بن زنباع جذامى كه چندى از سوى عبدالملك بن مروان در فلسطين حكومت مىكرد، منتسب مىساخت.
اساتید
او از جعفر همدانى، عبدالله بن اسماعيل بن رمضان، يوسف بن مخيلى و ديگران حديث شنيد و كسانى چون برزالى، ابن سيدالناس، اثيرالدين ابوحيان از وى حديث آموختهاند.
مسئولیت ها
وى رئيس «ديوان الانشاء» سه تن از سلاطين ممالیک بحرى، يعنى الملك الظاهر بَيبَرْس، الملك المنصور قلاوون و الملك الاشرف خليل بود و سپس عنوان «كاتب السر» (دبير خاص) پيدا كرد.
او در 661ق، در مراسم بيعت بيبرس با خليفه، الحاكم بامرالله، حاضر بود و برای استقرار و استحكام سلطنت بيبرس، نقشى ايفا كرد. وى نسبنامه الحاكم بامرالله را كه به تأييد قاضى القضاة تاجالدين عبدالوهاب رسيده بود، در حضور بزرگان خواند. او در دستگاه قلاوون به چنان جايگاه بلندى رسيد كه گاه در غياب او اداره امور حكومت را عهدهدار مىشد. وى در نوشتههاى خود از روش عبدالرحيم (قاضى الفاضل) پيروى كرده و در به كار بردن عبارات و اصطلاحات نامهنگارى او را سرمشق خود قرار داده و درباره او کتابى تأليف كرده است. نوشتههاى ابن عبدالظاهر نيز به نوبه خود سرمشق منشيان بعد از خود قرار گرفته است. او در نامههاى خود بسيارى از اصطلاحات نامهنگارى را وضع كرده و در آنها، به خصوص در فتحنامهها، روح اسلامى را اشاعه داده است. علاوه بر مهارتى كه در نگارش رسايل و قطعات منثور داشت، بر اسلوب زمان خود شعر نيز مىسرود و در سرودن قصيده و غزل دست داشت. ديوانش مشحون از سخنان برگزيده و استوار است.
وفات
وى در سال 692ق در 72 سالگى در قاهره ديده از جهان فروبست و در مقبرهاى در قرافة الصغرى به خاک سپرده شد. در 806ق، قرافة با آنچه در اطرافش بود، بر اثر حوادثى خراب شد و فقط آثارى از آن بر جاى ماند. كوچه مجاور خانه او به نام وى، درب ابن عبدالظاهر خوانده مىشد.
آثار
الف- چاپى
- الالطاف الخفية من السيرة الشريفة السلطانية الملكية الاشرفية.
- تشريفات الايام و العصور في سيرة الملك المنصور قلاوون.
- الدر النظيم من ترسّل عبدالرحيم (القاضى الفاضل)
- الروض الزاهر في سيرة الملك الظاهر
ب-خطى
- تمائم الحمائم، درباره كبوتران نامهبر
- ديوان ابن عبدالظاهر
- رساله ابن عبدالظاهر
- سيرة السلطان الملك الظاهر بيبرس يا سيرة الظاهر بيبرس يا الفضل الباهر من سيرة الملك الظاهر
- «مقامه» اى درباره مصر و نيل
علاوه بر این آثار، عنوان چند اثر ديگر نيز از او در نوشتهها ديده مىشود كه مهمترين آنها کتابى است به نام «الروضة البهية الزاهرة في خطط المعزية القاهرة» كه در 647ق تأليف شده است. این اثر امروزه در دسترس نيست و شايد از بين رفته باشد. دو اثر ديگر از آثار وى فقط نامشان باقى است: النجوم الدرية في الشعراء العصرية و تحرى الصواب في تهذيب الکتاب[۱].
پانویس
منابع مقاله