پرش به محتوا

رسائل أخری لابن سينا (هامش شرح الهداية الأثيرية): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بو على' به 'بوعلى'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بو على' به 'بوعلى')
خط ۶۴: خط ۶۴:




ابوسعيد كه خود عارفى است از اهل طريقت، با عناوين بلندى مثل افضل المتأخرين و رزقنا الله مجاورتك، از بو على نام برده و بعد از حمد و ثناى الهى و صلوات بر پيغمبر(ص) و آل او، سؤال خود را مطرح نموده است؛ [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در جواب، بعد از حمد و صلوات، مى‌گويد: سعى مى‌كنم به قدر توان خودم و پژوهشى كه در علوم نموده‌ام، حقيقت دعا و تأثيرات آن را در نفوس و بدن‌ها براى تو توضيح دهم، لكن اين پاسخ، نيازمند مقدمّاتى است: ابتدا بايد بدانى كه رابطه واجب الوجود با مخلوقاتش كه ممكن الوجودند، به چه صورتى است و همين‌طور جواهر ثابته كه همان ملائكه مقربين مى‌باشند و حكما از آنها به عقول فعّاله تعبير مى‌كنند، چه وجودهايى هستند، سپس نفوس سماوى متصل به مواد، سپس اركان اربعه و... را بشناسى.
ابوسعيد كه خود عارفى است از اهل طريقت، با عناوين بلندى مثل افضل المتأخرين و رزقنا الله مجاورتك، از بوعلى نام برده و بعد از حمد و ثناى الهى و صلوات بر پيغمبر(ص) و آل او، سؤال خود را مطرح نموده است؛ [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در جواب، بعد از حمد و صلوات، مى‌گويد: سعى مى‌كنم به قدر توان خودم و پژوهشى كه در علوم نموده‌ام، حقيقت دعا و تأثيرات آن را در نفوس و بدن‌ها براى تو توضيح دهم، لكن اين پاسخ، نيازمند مقدمّاتى است: ابتدا بايد بدانى كه رابطه واجب الوجود با مخلوقاتش كه ممكن الوجودند، به چه صورتى است و همين‌طور جواهر ثابته كه همان ملائكه مقربين مى‌باشند و حكما از آنها به عقول فعّاله تعبير مى‌كنند، چه وجودهايى هستند، سپس نفوس سماوى متصل به مواد، سپس اركان اربعه و... را بشناسى.


وى، در ادامه، توضيحى راجع به واجب الوجود داده و مى‌گويد: تأثير مبدأ اول در عقول بوده و تأثير عقول در نفوس و تأثير نفوس در اجرام سماوى كه باعث حركت دائره‌اى آنها شده و تأثير اجرام سماوى در اين عالم بوده و عقل هم كه اختصاص به فلك قمر دارد، افاضه كننده نور به نفوس انسانى مى‌باشد.
وى، در ادامه، توضيحى راجع به واجب الوجود داده و مى‌گويد: تأثير مبدأ اول در عقول بوده و تأثير عقول در نفوس و تأثير نفوس در اجرام سماوى كه باعث حركت دائره‌اى آنها شده و تأثير اجرام سماوى در اين عالم بوده و عقل هم كه اختصاص به فلك قمر دارد، افاضه كننده نور به نفوس انسانى مى‌باشد.


بو على، مى‌گويد: اگر تناسبى بين نفوس سماويه و ارضيّه نباشد، خدا شناخته نمى‌شود. وى، در ادامه، اشاره‌اى نيز به شرافت علت نسبت به معلول داشته و جايگاه نفوس بعد از مفارقت از بدن را يادآورى كرده و آن‌گاه، به بيان حقيقت دعا و زيارت كه عبارت است از استمداد كردن نفوس زائره‌ى متصل به بدن، از نفوس مزورة، خير و سعادت و دفع شر و... را، مى‌پردازد.
بوعلى، مى‌گويد: اگر تناسبى بين نفوس سماويه و ارضيّه نباشد، خدا شناخته نمى‌شود. وى، در ادامه، اشاره‌اى نيز به شرافت علت نسبت به معلول داشته و جايگاه نفوس بعد از مفارقت از بدن را يادآورى كرده و آن‌گاه، به بيان حقيقت دعا و زيارت كه عبارت است از استمداد كردن نفوس زائره‌ى متصل به بدن، از نفوس مزورة، خير و سعادت و دفع شر و... را، مى‌پردازد.


بو على، در پايان رساله‌اش، اشاره‌اى نيز به اجسام انسان‌ها نموده و از تأثيرات زيارت بيت الحرام در نفوس و اذهان، سخن گفته است.
بوعلى، در پايان رساله‌اش، اشاره‌اى نيز به اجسام انسان‌ها نموده و از تأثيرات زيارت بيت الحرام در نفوس و اذهان، سخن گفته است.






== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
'''رسالة اسئلة [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنيار]] و اجوبتها'''، رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و در بر گيرنده چند سئوال از سوى [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنيار]]، راجع به نظريات استادش، بو على، در مورد نفس و پاسخ‌هاى استاد به وى.
'''رسالة اسئلة [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنيار]] و اجوبتها'''، رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و در بر گيرنده چند سئوال از سوى [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنيار]]، راجع به نظريات استادش، بوعلى، در مورد نفس و پاسخ‌هاى استاد به وى.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
سؤال اول، اين است كه ما از كجا به اين عالم آمده‌ايم؟ شيخ، در جواب، فرموده: ما از آن عالم، به اين عالم آمده‌ايم كه حد اين عالم، از بالاى فلك زهره تا روى همين زمين است و حد آن عالم، از بالاى فلك زهره تا مرتبه علم كه همان عقل است، مى‌باشد، بعد مى‌گويد: اين عالم، محل عمل و آن عالم، محل جنّات است و جنت، محل استقرار محسنين مى‌باشد؛ ما از آن عالم، به اين عالم آمده‌ايم و از اين‌جا به برزخ مى‌رويم و از آن‌جا به موضع حساب و از آن‌جا هر كس داراى عمل حسن باشد، به سوى بهشت و هر كس داراى عمل بد باشد، به سوى جهنم روانه خواهد شد....
سؤال اول، اين است كه ما از كجا به اين عالم آمده‌ايم؟ شيخ، در جواب، فرموده: ما از آن عالم، به اين عالم آمده‌ايم كه حد اين عالم، از بالاى فلك زهره تا روى همين زمين است و حد آن عالم، از بالاى فلك زهره تا مرتبه علم كه همان عقل است، مى‌باشد، بعد مى‌گويد: اين عالم، محل عمل و آن عالم، محل جنّات است و جنت، محل استقرار محسنين مى‌باشد؛ ما از آن عالم، به اين عالم آمده‌ايم و از اين‌جا به برزخ مى‌رويم و از آن‌جا به موضع حساب و از آن‌جا هر كس داراى عمل حسن باشد، به سوى بهشت و هر كس داراى عمل بد باشد، به سوى جهنم روانه خواهد شد....


سؤال دوم، اين است كه ما به چه دليلى به اين دنيا آمده‌ايم؟ بو على، پاسخ مى‌دهد كه اين عمل، ارادى نبوده و ما بدون اختيار و انتخاب خودمان به اين دنيا آمده‌ايم، لكن تطهير نفس كه با عمل شرعى و عمل الهى حاصل مى‌شود، باعث سعادت به هنگام مفارقت از اين دنيايى كه به واقع سجن مؤمن است، خواهد بود.
سؤال دوم، اين است كه ما به چه دليلى به اين دنيا آمده‌ايم؟ بوعلى، پاسخ مى‌دهد كه اين عمل، ارادى نبوده و ما بدون اختيار و انتخاب خودمان به اين دنيا آمده‌ايم، لكن تطهير نفس كه با عمل شرعى و عمل الهى حاصل مى‌شود، باعث سعادت به هنگام مفارقت از اين دنيايى كه به واقع سجن مؤمن است، خواهد بود.


سؤال سوم، در مورد محل مراجعت ما به هنگام جدايى از اين دنيا مى‌باشد كه بو على مى‌گويد: ما به هنگام خروج از دنيا، مواجه با ملائكه رحمت يا ملائكه عذاب خواهيم شد كه ما را به سوى برزخ مى‌برند و برزخ همان قبر نفس است.
سؤال سوم، در مورد محل مراجعت ما به هنگام جدايى از اين دنيا مى‌باشد كه بوعلى مى‌گويد: ما به هنگام خروج از دنيا، مواجه با ملائكه رحمت يا ملائكه عذاب خواهيم شد كه ما را به سوى برزخ مى‌برند و برزخ همان قبر نفس است.


سؤال آخر كه چهارمين سؤال است، در مورد وضعيت انسان بعد از مفارقت از دنيا و وصول به برزخ مى‌باشد كه به عقيده [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در برزخ، بيدارى برايمان حاصل خواهد شد؛ ما در برزخ مانند نطفه‌اى در رحم يا بذرى بر روى زمين هستيم كه با افزوده شدن قوه‌اى، به ما، مانند جنينى كه از رحم خارج مى‌شود، از برزخ خارج شده و به معاد و كمال نهايى نائل مى‌گرديم. بو على، اين رساله را با دعا براى نجات خود و تمام مؤمنين و مؤمنات در روز جزا به پايان مى‌برد.
سؤال آخر كه چهارمين سؤال است، در مورد وضعيت انسان بعد از مفارقت از دنيا و وصول به برزخ مى‌باشد كه به عقيده [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در برزخ، بيدارى برايمان حاصل خواهد شد؛ ما در برزخ مانند نطفه‌اى در رحم يا بذرى بر روى زمين هستيم كه با افزوده شدن قوه‌اى، به ما، مانند جنينى كه از رحم خارج مى‌شود، از برزخ خارج شده و به معاد و كمال نهايى نائل مى‌گرديم. بوعلى، اين رساله را با دعا براى نجات خود و تمام مؤمنين و مؤمنات در روز جزا به پايان مى‌برد.




خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:




مؤلف، در اين رساله، معرفت را به دو صورت تصور و تصديق تقسيم مى‌كند و مى‌گويد: تصديق، اعتقاد نفس است به اثبات يا نفى حكم و تصور حصول معناى شىء در نفس. به عقيده‌ى بو على، هر دو قسم معرفت، يا با فكر و نظر حاصل مى‌گردد كه معرفت ثانيه ناميده مى‌شود يا بدون فكر و نظر كه معرفت اولى خوانده مى‌شود. وى، ضمن بيان مثال براى هر يك از اقسام معرفت، مأموريت علم منطق را نيز در اين بيان مشخص مى‌سازد.
مؤلف، در اين رساله، معرفت را به دو صورت تصور و تصديق تقسيم مى‌كند و مى‌گويد: تصديق، اعتقاد نفس است به اثبات يا نفى حكم و تصور حصول معناى شىء در نفس. به عقيده‌ى بوعلى، هر دو قسم معرفت، يا با فكر و نظر حاصل مى‌گردد كه معرفت ثانيه ناميده مى‌شود يا بدون فكر و نظر كه معرفت اولى خوانده مى‌شود. وى، ضمن بيان مثال براى هر يك از اقسام معرفت، مأموريت علم منطق را نيز در اين بيان مشخص مى‌سازد.


[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در ادامه، قواى حاكمه در انسان را به چهار قوه حسيات و متوهمه و تعارفيّه كه عقل مدنى ناميده مى‌شود و قوه نظريه كه عقل هيولانى نام دارد، تقسيم مى‌كند، بعد مى‌گويد: بدون ترديد حكم قوه حاسّه صحيح است، قوه‌ى متوهمه، به هنگام حكم بر اشياء، صورتى محسوس بدانها مى‌دهد كه احتمال صدق و كذب درآنها وجود دارد، قوه‌ى تعارفيّه نيز احكامش، امور مشهوره‌ى محموده مى‌باشد و نهايتاً به قوه نظريّه مى‌پردازد كه احكامش حجج اوليّه‌اى كه امكان شك در آنها وجود ندارد، مى‌باشد.
[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در ادامه، قواى حاكمه در انسان را به چهار قوه حسيات و متوهمه و تعارفيّه كه عقل مدنى ناميده مى‌شود و قوه نظريه كه عقل هيولانى نام دارد، تقسيم مى‌كند، بعد مى‌گويد: بدون ترديد حكم قوه حاسّه صحيح است، قوه‌ى متوهمه، به هنگام حكم بر اشياء، صورتى محسوس بدانها مى‌دهد كه احتمال صدق و كذب درآنها وجود دارد، قوه‌ى تعارفيّه نيز احكامش، امور مشهوره‌ى محموده مى‌باشد و نهايتاً به قوه نظريّه مى‌پردازد كه احكامش حجج اوليّه‌اى كه امكان شك در آنها وجود ندارد، مى‌باشد.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
بعد از بيان مقدمات خمسه، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، نتيجه مى‌گيرد كه مشاهدات انبيا و اوليا و كهنه، هيچ ارتباطى با عالم محسوسات نداشته و طريق ورودش در حس مشترك، از كانال تخيل صورت مى‌گيرد.
بعد از بيان مقدمات خمسه، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، نتيجه مى‌گيرد كه مشاهدات انبيا و اوليا و كهنه، هيچ ارتباطى با عالم محسوسات نداشته و طريق ورودش در حس مشترك، از كانال تخيل صورت مى‌گيرد.


چگونگى رسيدن به اين مشاهدات، چه در خواب و چه در بيدارى كه هر يك مختص گروهى خاص مى‌باشد، در ادامه، با توجه به مقدمات ذكر شده، مورد توجه بو على واقع شده و در پايان، چرايى نياز بعضى از رؤياها را به تعبير، توضيح داده است.
چگونگى رسيدن به اين مشاهدات، چه در خواب و چه در بيدارى كه هر يك مختص گروهى خاص مى‌باشد، در ادامه، با توجه به مقدمات ذكر شده، مورد توجه بوعلى واقع شده و در پايان، چرايى نياز بعضى از رؤياها را به تعبير، توضيح داده است.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش