۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'رعليهالسلام' به 'ر عليهالسلام') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
بيان اصناف مردم چهارمين نكتهى مقدمه است كه در واقع توضيحى بر آيهى شريفهى و كنتم ازواجاً ثلاثه مىباشد. مؤلف با استفاده از روايات، جايگاه تشيّع را در ميان انسانها تعيين مىنمايد. آخرين و پنجمين بخش مقدمه كتاب عيناليقين اختصاص به بيان جايگاه عقل و شرع دارد كه فيض در اين قسمت به نقل كلماتى از بزرگان اكتفا نموده است. براى مثال اين سخن را بدون ذكر گويندهاش مىآورد كه عقل هدايت نمىگردد، مگر با شرع و شرع تبيين نمىشود، مگر با عقل. | بيان اصناف مردم چهارمين نكتهى مقدمه است كه در واقع توضيحى بر آيهى شريفهى و كنتم ازواجاً ثلاثه مىباشد. مؤلف با استفاده از روايات، جايگاه تشيّع را در ميان انسانها تعيين مىنمايد. آخرين و پنجمين بخش مقدمه كتاب عيناليقين اختصاص به بيان جايگاه عقل و شرع دارد كه فيض در اين قسمت به نقل كلماتى از بزرگان اكتفا نموده است. براى مثال اين سخن را بدون ذكر گويندهاش مىآورد كه عقل هدايت نمىگردد، مگر با شرع و شرع تبيين نمىشود، مگر با عقل. | ||
عقل اساس است و شرع بنا، بنا نيز به جز با اساس تثبيت نمىگردد. اساس نيز بدون بنا غنى نمىگردد يا اين سخن | عقل اساس است و شرع بنا، بنا نيز به جز با اساس تثبيت نمىگردد. اساس نيز بدون بنا غنى نمىگردد يا اين سخن امير عليهالسلام را كه فرمود العلم علمان، مطبوع و مسموع و لاينفع المسموع اذا لم يكن المطبوع، به عنوان تكملهاى ديگر بر سخنانش مىآورد. | ||
مقصد اول كتاب در اصول علم است. مؤلف در اين قسمت ابتدا به تشابهات كتاب و سنت مىپردازد. فيض اشارهاى به صورت و ظاهر داشتن هر سخن در عين قابليت دارا بودن روح و باطن دارد و در ضمن مطالبى كه در ذيل اين موضوع بيان مىكند به مثال و صورت روحانى موجودات در عالم ملكوت اشاره كرده و آن را دليل بر تكلّم انبيا با مردم به قدر عقول آنها مىداند. او مىگويد متشابهات كتاب و سنت همگى به ظاهرشان حمل گرديده و چيزى مستغنى از آن نمىباشد، پس هيچ نيازى به تأويل، تخييل و تمثيل نمىباشد. او به مثالهايى نيز اشاره كرده كه جزو متشابهات مىباشند؛ ولى فهم و مفهوم واقعى آنها نيز چندان مشكل نيست. | مقصد اول كتاب در اصول علم است. مؤلف در اين قسمت ابتدا به تشابهات كتاب و سنت مىپردازد. فيض اشارهاى به صورت و ظاهر داشتن هر سخن در عين قابليت دارا بودن روح و باطن دارد و در ضمن مطالبى كه در ذيل اين موضوع بيان مىكند به مثال و صورت روحانى موجودات در عالم ملكوت اشاره كرده و آن را دليل بر تكلّم انبيا با مردم به قدر عقول آنها مىداند. او مىگويد متشابهات كتاب و سنت همگى به ظاهرشان حمل گرديده و چيزى مستغنى از آن نمىباشد، پس هيچ نيازى به تأويل، تخييل و تمثيل نمىباشد. او به مثالهايى نيز اشاره كرده كه جزو متشابهات مىباشند؛ ولى فهم و مفهوم واقعى آنها نيز چندان مشكل نيست. |
ویرایش