۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
بعد تفاوتهايى كه بين استخوانها و عضلات، رگها و غضروفها هست، تا هر كدام بتوانند وظيفهاى را به خوبى انجام دهند، مورد بحث مؤلف است؛ اما ويژگىهاى اعضاء مانند جايگاهى كه در آن قرار گرفتهاند به موادى كه احاطه شدهاند، نوع شكل ظاهرى شان، اندازه شان و... هر كدام لطفى از الطاف الهى است كه اگر بدِ انسان نبود باعث بروز مشكلات عديدهاى مىشد كه مورد نظر مؤلف بوده و به شرفشان پرداخته و در ادامه جنس اعضاء و وظايفشان را مورد بررسى قرار داده است. ملائكهاى كه موكّل حيوان هستند و آيهى شريفهى «له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امرالله» بدان دلالت دارد. در بخش بعدى بحث شده است، فيض مىفرمايد خداوند براى حيوان كامل به غير از رب النوع عقلىاش كه از عالم علوىاى است اصنافى از ملائكه سفليه را موكل نموده تا وجودش بدانها قائم شده و شخصش با آنها ادامه يافته و حياتش حفظ گردد. وى براى توضيح اين گفتار در چند فصل در نوع اعمال و رفتار انسان حضور و آثار ملائكه و شياطين را بررسى كرده و با توجه به احاديثى از معصومين عليهمالسلام و كلماتى از بزرگان كلام خويش را تثبيت مىنمايد. در بخش بعدى كتاب تجرد نفس حيوان كامل مورد توجه بوده و مىگويد، اگر نفس بعد از مرگ باقى بود آن حيوان كامل است و اگر بعد از مرگ نفس نيز نابود شد، حيوان ناقص خواهد بود استشهاد به چند روايت مختلف در اين زمينه از حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] تكملهاى بر سخنان فيص محسوب مىشود، براى نمونه در اين كه حضرت مىفرمايد: «انّ ارواح المؤمنين فى الجنّۀ على هيئت اجسادهم» يا روايات ديگر البته وى از براهين عقلى نيز در اين زمينه و براى اثبات تجرد نفس بَهره برده است. آيات قرآنى مانند: '''«ولا تحسبّن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون فرحين بما أتاهم»''' رويكرد آيات قرآن كريم در اين زمينه نيز مؤيد بالاترى براى اين مطلب هستند با اينكه مقصود فيض از حيوان كامل انسان است؛ ولى به اين وجود براى بحث از انسان بما هو انسان بخش جدا گانهاى را اختصاص مىداده، او به جايگاه رفيع انسانى در نزد خدا و ملائكه اشاره كرده و بدين منظور از دو قوهى علّامه و فعالّه براى نفس انسانى سخن مىگويد. وى به رواياتى اشاره مىنمايد، ملامحسن فيض كاشانى از انسانى كه خليفه خداوند است و بقيهى اكوان حكمى در اختيار وى هستند، در بخش جداگانهاى سخن مىگويد كه مىتوان تفسيرى براى آيهى شريفه '''«و صخّر لكم ما فى السمارات و ما فى الارض»''' مىباشد. | بعد تفاوتهايى كه بين استخوانها و عضلات، رگها و غضروفها هست، تا هر كدام بتوانند وظيفهاى را به خوبى انجام دهند، مورد بحث مؤلف است؛ اما ويژگىهاى اعضاء مانند جايگاهى كه در آن قرار گرفتهاند به موادى كه احاطه شدهاند، نوع شكل ظاهرى شان، اندازه شان و... هر كدام لطفى از الطاف الهى است كه اگر بدِ انسان نبود باعث بروز مشكلات عديدهاى مىشد كه مورد نظر مؤلف بوده و به شرفشان پرداخته و در ادامه جنس اعضاء و وظايفشان را مورد بررسى قرار داده است. ملائكهاى كه موكّل حيوان هستند و آيهى شريفهى «له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امرالله» بدان دلالت دارد. در بخش بعدى بحث شده است، فيض مىفرمايد خداوند براى حيوان كامل به غير از رب النوع عقلىاش كه از عالم علوىاى است اصنافى از ملائكه سفليه را موكل نموده تا وجودش بدانها قائم شده و شخصش با آنها ادامه يافته و حياتش حفظ گردد. وى براى توضيح اين گفتار در چند فصل در نوع اعمال و رفتار انسان حضور و آثار ملائكه و شياطين را بررسى كرده و با توجه به احاديثى از معصومين عليهمالسلام و كلماتى از بزرگان كلام خويش را تثبيت مىنمايد. در بخش بعدى كتاب تجرد نفس حيوان كامل مورد توجه بوده و مىگويد، اگر نفس بعد از مرگ باقى بود آن حيوان كامل است و اگر بعد از مرگ نفس نيز نابود شد، حيوان ناقص خواهد بود استشهاد به چند روايت مختلف در اين زمينه از حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] تكملهاى بر سخنان فيص محسوب مىشود، براى نمونه در اين كه حضرت مىفرمايد: «انّ ارواح المؤمنين فى الجنّۀ على هيئت اجسادهم» يا روايات ديگر البته وى از براهين عقلى نيز در اين زمينه و براى اثبات تجرد نفس بَهره برده است. آيات قرآنى مانند: '''«ولا تحسبّن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون فرحين بما أتاهم»''' رويكرد آيات قرآن كريم در اين زمينه نيز مؤيد بالاترى براى اين مطلب هستند با اينكه مقصود فيض از حيوان كامل انسان است؛ ولى به اين وجود براى بحث از انسان بما هو انسان بخش جدا گانهاى را اختصاص مىداده، او به جايگاه رفيع انسانى در نزد خدا و ملائكه اشاره كرده و بدين منظور از دو قوهى علّامه و فعالّه براى نفس انسانى سخن مىگويد. وى به رواياتى اشاره مىنمايد، ملامحسن فيض كاشانى از انسانى كه خليفه خداوند است و بقيهى اكوان حكمى در اختيار وى هستند، در بخش جداگانهاى سخن مىگويد كه مىتوان تفسيرى براى آيهى شريفه '''«و صخّر لكم ما فى السمارات و ما فى الارض»''' مىباشد. | ||
همين طور احاديث قدسى «خلقت الاشياء لأجلك و خلقتك لأجلى» يا «لولاك لما خلقتُ الافلاك» و... بحث در مورد نبى و ولى كه مظاهر خلافت الهى هستند، فصل ديگرى از مطالب اين بخش مىباشد. در بخش ديگر سخن از حدوث نفس انسانى و تقدم خلقت ارواح از اجساد و همين طور هبوط آدم از بهشت مىباشد. اين مبحث نيز مؤيدات قابل توجهى از روايات دارد. او ماجراى هبوط حضرت آدم را از تفسير [[امام حسن عسکری(ع)]] | همين طور احاديث قدسى «خلقت الاشياء لأجلك و خلقتك لأجلى» يا «لولاك لما خلقتُ الافلاك» و... بحث در مورد نبى و ولى كه مظاهر خلافت الهى هستند، فصل ديگرى از مطالب اين بخش مىباشد. در بخش ديگر سخن از حدوث نفس انسانى و تقدم خلقت ارواح از اجساد و همين طور هبوط آدم از بهشت مىباشد. اين مبحث نيز مؤيدات قابل توجهى از روايات دارد. او ماجراى هبوط حضرت آدم را از تفسير [[امام حسن عسکری(ع)]] كه از جدش على بن الحسين(ع) نقل مىكند، بيان نموده است. عجائب و غرائب انسانى در بخش ديگر مورد توجه مؤلف است كه از آن جمله مىتوان بر تناسب اندام، صورت زيبا، صورت حسن، خوابهايى كه انسان مىبيند، تأثيراتى كه در عالم ماده دارد، فرات انسانى، طى الارض كه سالكين دارند، به صورتهاى مختلف در آمدن آنها، دخول انسانهاى بلند مرتبه در عالم ملكوت، همنشينىشان با ملائكه، مصاحبتشان با جن و شنيدن صداى ملكوت اشاره كرد. در آخر فيض كتابهايى مانند «عجائب المخلوقات» و «عجائب الحيوان» را معرفى مىكند كه مفصل در اين مباحث وارد گرديدهاند. | ||
بحث جن و شياطين نيز مستقلاً مورد توجه مؤلف واقع گرديده و در چند فصل متعدد به بررسى و تعريف جن پرداخته است كه نوع زندگى جن و رفع شبهاتى در مورد آنها و مطالبى دربارهى شياطين از آن جمله مىباشند. | بحث جن و شياطين نيز مستقلاً مورد توجه مؤلف واقع گرديده و در چند فصل متعدد به بررسى و تعريف جن پرداخته است كه نوع زندگى جن و رفع شبهاتى در مورد آنها و مطالبى دربارهى شياطين از آن جمله مىباشند. |
ویرایش