۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ش' به '، ش') |
جز (جایگزینی متن - '،د' به '، د') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''الإتقان في علوم القرآن'''، به راستى خوشنظمترين، خواندنىترين و مشهورترين كتاب علوم قرآنى است.[[سيوطى]] در چگونگى نگارش آن آورده است كه:من در شگفت بودم كه چرا پيشينيان كتابى در انواع علوم قرآن نپرداختهاند، از استادم علاّمۀ زمان، ابوعبداللّه محيى الدين كافيجى شنيدم كه وى چنين كرده است، او مىگفت من در علوم تفسير كتابى نگاشتهام كه كسى بر من در چنان نگارشى پيشى نگرفته است، آن را استنساخ كردم، ديدم كتابى است خرد در دو باب كه نه تشنهاى را سيراب مىكند و نه جستوجوگرى را به مقصد مىرساند.[1]پس از آن كتاب بلقينى را ديدم با عنوان «مواقع العلوم...» که تأليفى لطيف است و مجموعهاى ظريف. | '''الإتقان في علوم القرآن'''، به راستى خوشنظمترين، خواندنىترين و مشهورترين كتاب علوم قرآنى است.[[سيوطى]] در چگونگى نگارش آن آورده است كه:من در شگفت بودم كه چرا پيشينيان كتابى در انواع علوم قرآن نپرداختهاند، از استادم علاّمۀ زمان، ابوعبداللّه محيى الدين كافيجى شنيدم كه وى چنين كرده است، او مىگفت من در علوم تفسير كتابى نگاشتهام كه كسى بر من در چنان نگارشى پيشى نگرفته است، آن را استنساخ كردم، ديدم كتابى است خرد در دو باب كه نه تشنهاى را سيراب مىكند و نه جستوجوگرى را به مقصد مىرساند.[1]پس از آن كتاب بلقينى را ديدم با عنوان «مواقع العلوم...» که تأليفى لطيف است و مجموعهاى ظريف. | ||
بر اساس آن «التحبير» را نگاشتم، پس از آن در انديشه شدم كه كتابى بپردازم گسترده و در نگارش آن شيوه استقصاء را پيشه گيرم، و چنين مىپنداشتم كه من در اين انديشه و آهنگ يگانه هستم و كسى بر من سبقت نجسته است.در حالى كه در اين انديشه | بر اساس آن «التحبير» را نگاشتم، پس از آن در انديشه شدم كه كتابى بپردازم گسترده و در نگارش آن شيوه استقصاء را پيشه گيرم، و چنين مىپنداشتم كه من در اين انديشه و آهنگ يگانه هستم و كسى بر من سبقت نجسته است.در حالى كه در اين انديشه بودم، دريافتم كه امام بدر الدين محمد بن عبداللّه زركشى، در اين باره | ||
كتابى نگاشته است جامع، با عنوان «البرهان في علوم القرآن».شادمان شدم و خداى را سپاس گفتم و بر آنچه انديشيده بودم همّت ورزيدم و بدينسان اين كتاب را پرداختم، با ترتيبى بهتر از ترتيب «برهان».برخى از انواع كتاب زركشى را درهم آميختم و از برخى به تفصيل سخن گفتم و مطالب و مباحثى بدان افزودم و آن را «الإتقان في علوم القرآن» ناميدم و... | كتابى نگاشته است جامع، با عنوان «البرهان في علوم القرآن».شادمان شدم و خداى را سپاس گفتم و بر آنچه انديشيده بودم همّت ورزيدم و بدينسان اين كتاب را پرداختم، با ترتيبى بهتر از ترتيب «برهان».برخى از انواع كتاب زركشى را درهم آميختم و از برخى به تفصيل سخن گفتم و مطالب و مباحثى بدان افزودم و آن را «الإتقان في علوم القرآن» ناميدم و... | ||
الإتقان، داراى هشتاد نوع است كه با «شناخت مكى و مدنى»آغاز مىشود و با عنوان «طبقات المفسّرين»پايان مىيابد.سيوطى، در تدوين اين كتاب از صد و پنجاه و چهار منبع كه برخى از آنها مجلدات بسيارى دارند بهره گرفته است.برخى از اين آثار اكنون در اختيار نيست.بدينترتيب [[سيوطى]] بخشهايى از متون از دست رفته را در صفحات الإتقان نگاه داشته است.هنر شگفت [[سيوطى]] در نظام بخشى به اطلاعات پراكنده و تنظيم و چينش كارآمد و عرضه مطالب، به گونهاى روشن، روان و سهل الوصول است.او به نقد و تحليل اقوال مىپردازد امّا در گزارش آرا و انديشهها دقت شايستهاى بكار نمىگيرد. | |||
«الإتقان»، از همان روزگار نگارش مورد توجه قرار گرفت، اگر گفته آيد كه در تدوين و نگارشهاى علوم قرآنى پس از سده دهم، الإتقان بيشترين تأثير را داشته است، بىگمان سخنى به گزاف نيست[2]. | «الإتقان»، از همان روزگار نگارش مورد توجه قرار گرفت، اگر گفته آيد كه در تدوين و نگارشهاى علوم قرآنى پس از سده دهم، الإتقان بيشترين تأثير را داشته است، بىگمان سخنى به گزاف نيست[2]. | ||
الإتقان، نخستبار به سال 1271 در هند به چاپ رسيد و پس از آن به سال 1279 در مصر نشر يافت[3]، بهترين چاپ الإتقان،چاپ چهار جلدى آن است، به تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم[4]، اخيرا | الإتقان، نخستبار به سال 1271 در هند به چاپ رسيد و پس از آن به سال 1279 در مصر نشر يافت[3]، بهترين چاپ الإتقان،چاپ چهار جلدى آن است، به تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم[4]، اخيرا نيز، در مكه در چهار مجلّد با تحقيق متن و استخراج منابع احاديث نشر يافته است[5].با اين همه «الإتقان»، نيازمند چاپى است منقح و دقيق و با ارجاع همۀ احاديث و اقوال منقول در آن، به منابع و مصادر. | ||
برخى از عالمان،«الإتقان» را تلخيص كردهاند، از جمله،صلاح الدين أرقهدان، با عنوان «مختصر الإتقان في علوم القرآن».وى مطالب مهم و اساسى الإتقان را آورده و اعلام متن را به اختصار توضيح داده است[6].اين خلاصه ترجمه شده است، امّا نه چندان دقيق و مطلوب، با عنوان، ترجمۀ خلاصة الإتقان...[7]. | برخى از عالمان،«الإتقان» را تلخيص كردهاند، از جمله،صلاح الدين أرقهدان، با عنوان «مختصر الإتقان في علوم القرآن».وى مطالب مهم و اساسى الإتقان را آورده و اعلام متن را به اختصار توضيح داده است[6].اين خلاصه ترجمه شده است، امّا نه چندان دقيق و مطلوب، با عنوان، ترجمۀ خلاصة الإتقان...[7]. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
الإتقان،گويا دو بار ترجمه شده است 1)با عنوان «دائرة المعارف قرآن»، به خامه آقايان دكتر محمد جعفر اسلامى و على وجدانى[9]2)سيد مهدى حائرى قزوينى، ترجمه اوّل نه نثرى روان دارد و نه از استوارى شايستهاى | الإتقان،گويا دو بار ترجمه شده است 1)با عنوان «دائرة المعارف قرآن»، به خامه آقايان دكتر محمد جعفر اسلامى و على وجدانى[9]2)سيد مهدى حائرى قزوينى، ترجمه اوّل نه نثرى روان دارد و نه از استوارى شايستهاى | ||
برخوردار است[10].ترجمه دوّم نيز به رغم آنكه برخى از فاضلان آن را «يكدست و شيوا و شايسته» | برخوردار است[10].ترجمه دوّم نيز به رغم آنكه برخى از فاضلان آن را «يكدست و شيوا و شايسته» دانستهاند، دستكم يكدست و شايسته نيست. | ||
[1] از كتاب كافيجى پيشتر سخن گفتهايم(بينات، شماره 10،ص 53)، كتاب كافيجى گو اينكه خرد است ولى اين داورى [[سيوطى]] درباره آن به صواب نيست. | [1] از كتاب كافيجى پيشتر سخن گفتهايم(بينات، شماره 10،ص 53)، كتاب كافيجى گو اينكه خرد است ولى اين داورى [[سيوطى]] درباره آن به صواب نيست. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[5] الإتقان في علوم القرآن، تأليف الإمام جلال الدين ال[[سيوطى]] الشافعى، تمّ التحقيق و الأعداد بمركز الدراسات و البحوث بمكتبة نزار مصطفى الباز، الطبعة الأولى 1417، رياض، مكتبه نزار مصطفى الباز. | [5] الإتقان في علوم القرآن، تأليف الإمام جلال الدين ال[[سيوطى]] الشافعى، تمّ التحقيق و الأعداد بمركز الدراسات و البحوث بمكتبة نزار مصطفى الباز، الطبعة الأولى 1417، رياض، مكتبه نزار مصطفى الباز. | ||
[6] مختصر الإتقان... | [6] مختصر الإتقان...، دار النفائس، بيروت1410/. | ||
[7] ترجمۀ خلاصة الإتقان...، محمود | [7] ترجمۀ خلاصة الإتقان...، محمود افتخارزاده، دفتر نشر معارف. | ||
[8] | [8] رياض، دار الهجره للنشر و التوزيع،1412. | ||
[9] تهران، بنياد علوم اسلامى،1362. | [9] تهران، بنياد علوم اسلامى،1362. |
ویرایش