پرش به محتوا

صورة الأرض (ترجمه جعفر شعار): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حمزه اصفهانى' به 'حمزه اصفهانى '
جز (جایگزینی متن - 'حمزه اصفهانى' به 'حمزه اصفهانى ')
جز (جایگزینی متن - 'حمزه اصفهانى' به 'حمزه اصفهانى ')
خط ۵۷: خط ۵۷:
مبناى ترجمه كتاب نسخه چاپ ليدن است كه به طبع انتقادى رسيده و اختلافات نسخ در حاشيه آن آمده است. در ترجمه حاضر نيز براى تكميل فايده نسخه بدل‌ها به جز مواردى كه ذكر آنها سودى نداشت يا بى‌پايه و نادرست بود، ذكر گرديد تا پژوهشگر را در به دست آوردن صورت درست نام‌هاى اماكن يارى كند و به خواننده اطمينان خاطر بخشد.
مبناى ترجمه كتاب نسخه چاپ ليدن است كه به طبع انتقادى رسيده و اختلافات نسخ در حاشيه آن آمده است. در ترجمه حاضر نيز براى تكميل فايده نسخه بدل‌ها به جز مواردى كه ذكر آنها سودى نداشت يا بى‌پايه و نادرست بود، ذكر گرديد تا پژوهشگر را در به دست آوردن صورت درست نام‌هاى اماكن يارى كند و به خواننده اطمينان خاطر بخشد.


ابن حوقل؛ چون ديگر جغرافى‌نويسان قديم، عموما به جاى ايالت يا استان امروزه «كوره» گفته است، و مترجم با توجه به مصداق و موارد استعمال كلمه لغت «ولايت» را برگزيد. ياقوت در مقدمه معجم‌البلدان (چاپ ليدن ج 1 ص 39) به نقل از [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]]  آرد: «كوره اسمى است فارسى خالص، كه به قسمى از اقسام استان اطلاق مى‌شود، و عرب آن را گرفته و نام استان قرار داده است... ازاين‌رو كوره و استان يكى است. آن گاه گويد: به نظر من كوره هر سرزمينى است كه چند قريه را شامل گردد، و اين قريه‌ها قطعا بايد قصبه‌اى يا شهرى يا رودخانه‌اى داشته باشند كه كوره بدان نام خوانده شود، چنان كه دار ابجرد شهرى است در فارس، و توابع وسيعى دارد.
ابن حوقل؛ چون ديگر جغرافى‌نويسان قديم، عموما به جاى ايالت يا استان امروزه «كوره» گفته است، و مترجم با توجه به مصداق و موارد استعمال كلمه لغت «ولايت» را برگزيد. ياقوت در مقدمه معجم‌البلدان (چاپ ليدن ج 1 ص 39) به نقل از [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|[[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] ]]  آرد: «كوره اسمى است فارسى خالص، كه به قسمى از اقسام استان اطلاق مى‌شود، و عرب آن را گرفته و نام استان قرار داده است... ازاين‌رو كوره و استان يكى است. آن گاه گويد: به نظر من كوره هر سرزمينى است كه چند قريه را شامل گردد، و اين قريه‌ها قطعا بايد قصبه‌اى يا شهرى يا رودخانه‌اى داشته باشند كه كوره بدان نام خوانده شود، چنان كه دار ابجرد شهرى است در فارس، و توابع وسيعى دارد.


اين شهر با توابع خود كوره دار ابجرد ناميده مى‌شود، و مانند نهر الملك كه رودى بزرگ است و از فرات بيرون مى‌آيد و در دجله مى‌ريزد و داراى سيصد قريه است و همه آنها را مجموعا نهر الملك خوانند.»
اين شهر با توابع خود كوره دار ابجرد ناميده مى‌شود، و مانند نهر الملك كه رودى بزرگ است و از فرات بيرون مى‌آيد و در دجله مى‌ريزد و داراى سيصد قريه است و همه آنها را مجموعا نهر الملك خوانند.»
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش