صورة الأرض (ترجمه جعفر شعار)

    از ویکی‌نور
    صورة الأرض/ ترجمه
    صورة الأرض (ترجمه جعفر شعار)
    پدیدآورانشعار، جعفر (مترجم) ابن حوقل، محمد بن حوقل (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرالمسالک و الممالک
    ناشربنياد فرهنگ ايران
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1345 ش
    چاپ1
    موضوعایران - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14

    جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14

    کشورهای اسلامی - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏G‎‏ ‎‏93‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ ‎‏ص‎‏9041
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    صوره الارض، اثر ابوالقاسم محمد بن حوقل نصيبى ابن حوقل، سياح معروف و جغرافى‌دان عرب، متعلق به قرن 4 هجرى است كه توسط آقاى جعفر شعار به فارسى ترجمه شده است.

    مترجم، در ابتداى كتاب، طى مقدمه‌اى به معرفى مؤلف، اهميت كتاب، روش ترجمه و همچنين نسخه‌هاى متن عربى كتاب اشاره كرده است.

    اين كتاب ترجمه تمام صورة الارض نيست، بلكه تنها قسمت مربوط به ايران در سيزده فصل به فارسى درآمده است. در فصل اول «درياى فارس» اگر چه بخشى از مطالب مربوط به كشورهاى عربى مجاور درياى فارس است؛ امّا چون بيشتر مطالب به جغرافياى ايران ارتباط داشت، همه فصل ترجمه گرديده است.

    براى حفظ امانت، در ترجمه كتاب دقت كامل معمول گرديده است تا مفهوم عبارات آنچنان كه مراد مؤلف بوده، به فارسى درآيد، ازاين‌رو هر جا عبارت كتاب به نظر نگارنده مبهم بوده، در حاشيه تذكار داده شده است.

    ضبط نام‌هاى كشورها و ولايات و شهرها و ديه‌ها كه اغلب فارسى هستند و در متن عربى رنگ عربى به خود گرفته‌اند، همچنان حفظ شده است منتهى نام مصطلح در فارسى كه با مراجعه به منابع ديگر به دست آمده، در داخل كمانك درج شده است؛ هچون عبادان (آبادان) و نشوى (نخجوان) و جز اين‌ها.

    مبناى ترجمه كتاب نسخه چاپ ليدن است كه به طبع انتقادى رسيده و اختلافات نسخ در حاشيه آن آمده است. در ترجمه حاضر نيز براى تكميل فايده نسخه بدل‌ها به جز مواردى كه ذكر آنها سودى نداشت يا بى‌پايه و نادرست بود، ذكر گرديد تا پژوهشگر را در به دست آوردن صورت درست نام‌هاى اماكن يارى كند و به خواننده اطمينان خاطر بخشد.

    ابن حوقل؛ چون ديگر جغرافى‌نويسان قديم، عموماًبه جاى ايالت يا استان امروزه «كوره» گفته است، و مترجم با توجه به مصداق و موارد استعمال كلمه لغت «ولايت» را برگزيد. ياقوت در مقدمه معجم‌البلدان (چاپ ليدن ج 1 ص 39) به نقل از حمزه اصفهانى آرد: «كوره اسمى است فارسى خالص، كه به قسمى از اقسام استان اطلاق مى‌شود، و عرب آن را گرفته و نام استان قرار داده است... ازاين‌رو كوره و استان يكى است. آن گاه گويد: به نظر من كوره هر سرزمينى است كه چند قريه را شامل گردد، و اين قريه‌ها قطعا بايد قصبه‌اى يا شهرى يا رودخانه‌اى داشته باشند كه كوره بدان نام خوانده شود، چنان كه دار ابجرد شهرى است در فارس، و توابع وسيعى دارد.

    اين شهر با توابع خود كوره دار ابجرد ناميده مى‌شود، و مانند نهر الملك كه رودى بزرگ است و از فرات بيرون مى‌آيد و در دجله مى‌ريزد و داراى سيصد قريه است و همه آنها را مجموعا نهر الملك خوانند.»

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب كتاب در ابتداى آن ذكر شده است، و حواشى و تعليقات تمامى فصول در انتهاى كتاب، همچنين فهرست نام‌هاى جغرافيايى، نام‌هاى كسان، نام‌هاى اقوام و سلسله‌ها و فرق و مذاهب، كتاب‌هايى كه در متن كتاب نام برده شده، مآخذ حواشى و تعليقات و ترجمه، لغات فارسى متن عربى كتاب، نقشه‌ها و نشانه‌هاى اختصارى در پايان كتاب آورده شده است.

    منابع مقاله

    متن و مقدمه كتاب.


    وابسته‌ها