۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
</div> | </div> | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
'''الصحيحان في الميزان'''، نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید على حسینى میلانى]]، به بررسى و تحقیق پیرامون دو کتاب [[صحيح مسلم]] | '''الصحيحان في الميزان'''، نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید على حسینى میلانى]]، به بررسى و تحقیق پیرامون دو کتاب [[صحيح مسلم]] و [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] و برخى روایات آنها میپردازد، تا روشن کند که تمام آنچه در این دو کتاب روایت شده، صحیح نیستند. این پژوهش در دو بخش تنظیم شده است: | ||
# بررسى و نقد [[صحيح البخاري]]؛ | # بررسى و نقد [[صحيح البخاري]]؛ | ||
# بررسى و نقد [[صحيح مسلم]] . | # بررسى و نقد [[صحيح مسلم]] . | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
از دیگر احادیث بىاساس [[صحيح البخاري]] و مسلم، حدیثى است که به دروغهاى سهگانه حضرت ابراهیم(ع) اشاره مىکند. در این زمینه در کتاب «الجمع بين الصحيحين» چنین آمده است: محمّد از ابوهریره چنین نقل مىکند: رسول خدا(ص) فرمود: ابراهیم، تنها سه بار دروغ گفت: دو بار در راه خدا که گفت: «إِنِّي سَقِيمٌ» (الصافات: 89)؛ «من كسالت دارم» و «بَلْ فَعَلَهُ کَبِيرُهُمْ هٰذَا» (الأنبياء: 63)؛ «[نه] بلكه آن را اين بزرگترشان كرده است» و یکبار بهخاطر ساره؛ بدین ترتیب که ابراهیم(ع) بههمراه ساره پاى در سرزمین پادشاهى زورگو نهاد؛ به همین جهت به ساره گفت: اگر این پادشاه بفهمد که همسر من هستى تو را از آنِ خود مىکند؛ بنابراین، در پاسخ به سؤال او بگو که خواهر ایمانى من هستى. فخر رازى به انتقاد و ابطال این حدیث مىپردازد و راویان آن را طرفدار مکتب حشویه مىداند.<ref>ر.ک: همان، ص52</ref> | از دیگر احادیث بىاساس [[صحيح البخاري]] و مسلم، حدیثى است که به دروغهاى سهگانه حضرت ابراهیم(ع) اشاره مىکند. در این زمینه در کتاب «الجمع بين الصحيحين» چنین آمده است: محمّد از ابوهریره چنین نقل مىکند: رسول خدا(ص) فرمود: ابراهیم، تنها سه بار دروغ گفت: دو بار در راه خدا که گفت: «إِنِّي سَقِيمٌ» (الصافات: 89)؛ «من كسالت دارم» و «بَلْ فَعَلَهُ کَبِيرُهُمْ هٰذَا» (الأنبياء: 63)؛ «[نه] بلكه آن را اين بزرگترشان كرده است» و یکبار بهخاطر ساره؛ بدین ترتیب که ابراهیم(ع) بههمراه ساره پاى در سرزمین پادشاهى زورگو نهاد؛ به همین جهت به ساره گفت: اگر این پادشاه بفهمد که همسر من هستى تو را از آنِ خود مىکند؛ بنابراین، در پاسخ به سؤال او بگو که خواهر ایمانى من هستى. فخر رازى به انتقاد و ابطال این حدیث مىپردازد و راویان آن را طرفدار مکتب حشویه مىداند.<ref>ر.ک: همان، ص52</ref> | ||
از دیگر احادیث بىپایه بخارى حدیث ساختگى، خواستگارى [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] | از دیگر احادیث بىپایه بخارى حدیث ساختگى، خواستگارى [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] از دختر ابوجهل است. طبق این حدیث، [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] در عهد رسول اکرم(ص) و در زمان حیات فاطمه زهرا(س) از دختر ابوجهل خواستگارى کرد. این حدیث، در واقع در سرزنش امیر مؤمنان على(ع) است و شأن و منزلت ایشان را زیر سؤال مىبرد؛ به همین جهت مؤمنان به هیچ عنوان چنین حدیثى را باور نمىکنند.<ref>ر.ک: همان، ص84-85</ref> | ||
همچنین روایات دروغین دیگری ازایندست وجود دارد که پیشوایان بزرگ اهل سنّت، سند یا متن بسیارى از آنها را باطل دانستهاند؛ که همه اینها موجب عدم اعتبار و ارزش کتاب میشود. | همچنین روایات دروغین دیگری ازایندست وجود دارد که پیشوایان بزرگ اهل سنّت، سند یا متن بسیارى از آنها را باطل دانستهاند؛ که همه اینها موجب عدم اعتبار و ارزش کتاب میشود. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
ابتدا شاهدی را بر عدم عدالت مسلم ذکر میکند؛ مسلم اعتبار رجال راستگو و مورد اطمینان و ثقه اهل سنّت را همچون ابراهیم بن عبداللّٰه سعدى و ابوزرعه رازى بىدلیل، زیر سؤال مىبرد. تردیدى نیست که این مسئله، عدالت مسلم را مخدوش میسازد و اعتماد به وى و روایات وارده در کتابش را از میان مىبرد؛ به همین جهت است که ابن جوزی مىنویسد: از اشتباهاتى که ابلیس، محدّثان را به آن مبتلا مىکند این است که محدّثان از روى انتقامجویی، اعتبار یکدیگر را مخدوش مىکنند و همین، آنها را از مبناى جرح و تعدیلی که علماى پیشین، براى دفاع از شرع، بهره مىجستند، خارج مىکند.<ref>ر.ک: همان، ص135-136</ref> | ابتدا شاهدی را بر عدم عدالت مسلم ذکر میکند؛ مسلم اعتبار رجال راستگو و مورد اطمینان و ثقه اهل سنّت را همچون ابراهیم بن عبداللّٰه سعدى و ابوزرعه رازى بىدلیل، زیر سؤال مىبرد. تردیدى نیست که این مسئله، عدالت مسلم را مخدوش میسازد و اعتماد به وى و روایات وارده در کتابش را از میان مىبرد؛ به همین جهت است که ابن جوزی مىنویسد: از اشتباهاتى که ابلیس، محدّثان را به آن مبتلا مىکند این است که محدّثان از روى انتقامجویی، اعتبار یکدیگر را مخدوش مىکنند و همین، آنها را از مبناى جرح و تعدیلی که علماى پیشین، براى دفاع از شرع، بهره مىجستند، خارج مىکند.<ref>ر.ک: همان، ص135-136</ref> | ||
پس از ذکر شواهدی بر عدم عدالت مسلم، نویسنده به طرح احادیثی بىاساس و دروغین در [[صحيح مسلم]] | پس از ذکر شواهدی بر عدم عدالت مسلم، نویسنده به طرح احادیثی بىاساس و دروغین در [[صحيح مسلم]] میپردازد که دلالت بر عدم اعتبار این کتاب و روایات آن دارد. از جمله آنها حدیثى است که از جایگاه حضرت ابوطالب(ع) در یکی از ضحضاحهاى دوزخ خبر مىدهد. مسلم مىنویسد: عبّاس بن عبدالمطّلب به پیامبر(ص) عرض کرد: اى رسول خدا! ابوطالب از شما محافظت مىکرد و براى شما خشمگین مىشد؛ حال آیا شما هم منفعتى به وى رساندهاید؟ | ||
پیامبر(ص) فرمود: آرى، ابوطالب هماکنون در یکی از ضحضاحهاى جهنّم به سر مىبرد و اگر بهخاطر من نبود، در پستترین جایگاه جهنّم قرار مىگرفت. در ادامه به ذکر روایات دیگری از جمله حدیث «عمر نخستین کسى بود که دستور اذان را صادر کرد»، حدیث «نخستین آیهاى که نازل شد آیه «يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ» (المدثر: 1) است» و حدیثى در مورد فضایل ابوسفیان است، که همه اینها شواهد و ادلهای است بر عدم اعتبار و ارزش این کتاب.<ref>ر.ک: همان، ص137-248</ref> | پیامبر(ص) فرمود: آرى، ابوطالب هماکنون در یکی از ضحضاحهاى جهنّم به سر مىبرد و اگر بهخاطر من نبود، در پستترین جایگاه جهنّم قرار مىگرفت. در ادامه به ذکر روایات دیگری از جمله حدیث «عمر نخستین کسى بود که دستور اذان را صادر کرد»، حدیث «نخستین آیهاى که نازل شد آیه «يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ» (المدثر: 1) است» و حدیثى در مورد فضایل ابوسفیان است، که همه اینها شواهد و ادلهای است بر عدم اعتبار و ارزش این کتاب.<ref>ر.ک: همان، ص137-248</ref> | ||
ویرایش