۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه متذکر میشود که از اوایل دهه هفتاد قرن گذشته به هدف تحلیل خطابات قرآن، شروع به جمعآوری مطالبی درباره زبانشناسی و نشانهشناسی قرآن کرده و در سال 1970 کتابی با عنوان «كيف نقرأ القرآن» به چاپ رسانده و سپس مجموع مباحثی را که در سالهای 1970 تا 1982م، تحقیق کرده، در کتابی با عنوان «قرائات في القرآن» جمع و در پاریس (1982م) و تونس (1991م) به چاپ رسانده است. سه فصل از کتاب حاضر (قرائة سورة الفاتحة، قرائة سورة الكهف و موقف المشركين من ظاهرة الوحي) از این کتاب گرفته شده است. نویسنده سپس فصل آخر کتاب را به آن افزوده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref> | نویسنده در مقدمه متذکر میشود که از اوایل دهه هفتاد قرن گذشته به هدف تحلیل خطابات قرآن، شروع به جمعآوری مطالبی درباره زبانشناسی و نشانهشناسی قرآن کرده و در سال 1970 کتابی با عنوان «كيف نقرأ القرآن» به چاپ رسانده و سپس مجموع مباحثی را که در سالهای 1970 تا 1982م، تحقیق کرده، در کتابی با عنوان «قرائات في القرآن» جمع و در پاریس (1982م) و تونس (1991م) به چاپ رسانده است. سه فصل از کتاب حاضر (قرائة سورة الفاتحة، قرائة سورة الكهف و موقف المشركين من ظاهرة الوحي) از این کتاب گرفته شده است. نویسنده سپس فصل آخر کتاب را به آن افزوده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref> | ||
ارکون بهمنظور تشخیص ساختار زبانشناختی متن قرآن و ارتباطات معنوی و دلالی مبتنی بر این ساختار به روشهای علمی جدید مانند زبانشناسی، نشانهشناسی و روششناسی تمسک کرده است. او همچنین از روشهای تاریخی برای نشان دادن واقعیت ارتباط بین وحی و تاریخ بهره میبرد. وی در این راستا هرگونه فهم ساده و سنتی از وحی را که به تقلید از سیستمهای دینی اخذ شده، پس زده و بهسوی برداشتی تجربی و علمی از این امر پیش میرود. نزد محمد ارکون، حقیقت گفتمان دینی با بهکارگیری مصادر معقول و اندیشه که علوم و جامعه انسانی را در بر گرفته کامل میشود. به نظر او برای انتقال تعریف وحی از دیدگاه جزماندیش معرفتشناسانهای که در حال حاضر آن را در بر گرفته به فضاهای تحلیل و تأویلی، به چنین امری احتیاج داریم. این انتقال مسیری را باز میکند که ارکون آن را بهطور خاص «ذهن اکتشافی جدید پاپ» مینامد. ارکون تحت تأثیر جهانی شدن، به دنبال نظریه ابتکاری و جدیدی در وحی است که برای همه ادیان آسمانی محوریت داشته باشد و اینگونه نباشد که هر دینی بر مبنای تعریفی که خودش نزد خود از چنین اموری دارد، تنها و تنها خود را برحق بداند. او برای این منظور تعاریف چند سده پیش از وحی را تخریب میکند تا مفهوم وحی را بر اساس آخرین دستاوردهای علوم انسانی تبیین کند. ازاینرو سرشت اندیشه محمد ارکون و افرادی مانند او را در نقد گفتمان مذهبی بهطور کلی و گفتمان و ذهن مسلمانان بهطور خاص، باید جست. بههرحال بحث از وحی یکی از مباحث بنیادین اندیشه اسلامی است که ارکون در بخشی از این کتاب به آن پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص5-10</ref> | ارکون بهمنظور تشخیص ساختار زبانشناختی متن قرآن و ارتباطات معنوی و دلالی مبتنی بر این ساختار به روشهای علمی جدید مانند زبانشناسی، نشانهشناسی و روششناسی تمسک کرده است. او همچنین از روشهای تاریخی برای نشان دادن واقعیت ارتباط بین وحی و تاریخ بهره میبرد. وی در این راستا هرگونه فهم ساده و سنتی از وحی را که به تقلید از سیستمهای دینی اخذ شده، پس زده و بهسوی برداشتی تجربی و علمی از این امر پیش میرود. نزد محمد ارکون، حقیقت گفتمان دینی با بهکارگیری مصادر معقول و اندیشه که علوم و جامعه انسانی را در بر گرفته کامل میشود. به نظر او برای انتقال تعریف وحی از دیدگاه جزماندیش معرفتشناسانهای که در حال حاضر آن را در بر گرفته به فضاهای تحلیل و تأویلی، به چنین امری احتیاج داریم. این انتقال مسیری را باز میکند که ارکون آن را بهطور خاص «ذهن اکتشافی جدید پاپ» مینامد. ارکون تحت تأثیر جهانی شدن، به دنبال نظریه ابتکاری و جدیدی در وحی است که برای همه ادیان آسمانی محوریت داشته باشد و اینگونه نباشد که هر دینی بر مبنای تعریفی که خودش نزد خود از چنین اموری دارد، تنها و تنها خود را برحق بداند. او برای این منظور تعاریف چند سده پیش از وحی را تخریب میکند تا مفهوم وحی را بر اساس آخرین دستاوردهای علوم انسانی تبیین کند. ازاینرو سرشت اندیشه محمد ارکون و افرادی مانند او را در نقد گفتمان مذهبی بهطور کلی و گفتمان و ذهن مسلمانان بهطور خاص، باید جست. بههرحال بحث از وحی یکی از مباحث بنیادین اندیشه اسلامی است که ارکون در بخشی از این کتاب به آن پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص5-10</ref> | ||
نویسنده در بخش اول مطالب کتاب درباره جایگاه معرفتی وحی صحبت میکند. او در ابتدا با رویکردی پدیدارشناسانه (فنومنولوژیکال) این امر را میکاود. او مطالبی را که درباره سوره علق (بهعنوان اولین سورهای که بر پیامبر(ص) نازل شد) گفته و نوشته شده، در این بخش بیان و نقد میکند. سپس به ارتباط میان مسائل تاریخی و وحی میپردازد و در این راستا متذکر مقالهای که در اینباره در نقد غزالی نوشته است میشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-80</ref> | نویسنده در بخش اول مطالب کتاب درباره جایگاه معرفتی وحی صحبت میکند. او در ابتدا با رویکردی پدیدارشناسانه (فنومنولوژیکال) این امر را میکاود. او مطالبی را که درباره سوره علق (بهعنوان اولین سورهای که بر پیامبر(ص) نازل شد) گفته و نوشته شده، در این بخش بیان و نقد میکند. سپس به ارتباط میان مسائل تاریخی و وحی میپردازد و در این راستا متذکر مقالهای که در اینباره در نقد غزالی نوشته است میشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-80</ref> | ||
ارکون در بخشی از این کتاب درباره «اهل کتاب» و «أم الكتاب» صحبت میکند<ref>ر.ک: همان، ص80-110</ref> | ارکون در بخشی از این کتاب درباره «اهل کتاب» و «أم الكتاب» صحبت میکند<ref>ر.ک: همان، ص80-110</ref> وی مینویسد: «أم الكتاب» (که در آیه 7 آل عمران با این اسم از آن تعبیر شده) کتابی است که در لوح محفوظ، نگهداری میشود (بنا بر آیه 22 سوره بروج). پس کتابهای وحی که پشت سر هم نازل شدهاند فقط صورتهای زمینی این کتاب آسمانی هستند و بر این اعتقاد نتایجی مترتب میشود؛ مانند اینکه شناخت در «أم الكتاب» قابل تصور است؛ یعنی شناخت و معرفت در «أم الكتاب» کلی، صحیح، ازلی و ابدی است<ref>ر.ک: همان، ص109</ref> | ||
او در بخش سوم و چهارم کتاب به بررسی قرائت سورههای فاتحه و کهف میپردازد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص111-175</ref> | او در بخش سوم و چهارم کتاب به بررسی قرائت سورههای فاتحه و کهف میپردازد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص111-175</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش