پرش به محتوا

مجالس سبعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين'
جز (جایگزینی متن - '(مقدمه‌نويس)' به '(مقدمه‌نويس)')
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
خط ۴۱: خط ۴۱:




«مجالس سبعه مولانا»، به زبان فارسى، اثرى است ارزنده، حاوى چند خطابه از [[مولوی، جلال‎‌الدین محمد بن محمد|مولانا جلال الدين محمد بلخى]]، معروف به مولوى.
«مجالس سبعه مولانا»، به زبان فارسى، اثرى است ارزنده، حاوى چند خطابه از [[مولوی، جلال‎‌الدین محمد بن محمد|مولانا جلالالدين محمد بلخى]]، معروف به مولوى.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۵: خط ۵۵:
«مجالس سبعه»، مجموعه‌اى است شامل گزارش كامل و در واقع مشروح هفت مجلس وعظ مولانا كه به خواهش شاگردان خاصش براى عموم ايراد شده است. مجالس، با قرائت قرآن آغاز مى‌شد و مولانا اين هفت مجلس را با خطبه‌اى به زبان عربى مسجع آغاز كرده و با دعا و مناجات با جملات مسجع فارسى به پايان برده است.
«مجالس سبعه»، مجموعه‌اى است شامل گزارش كامل و در واقع مشروح هفت مجلس وعظ مولانا كه به خواهش شاگردان خاصش براى عموم ايراد شده است. مجالس، با قرائت قرآن آغاز مى‌شد و مولانا اين هفت مجلس را با خطبه‌اى به زبان عربى مسجع آغاز كرده و با دعا و مناجات با جملات مسجع فارسى به پايان برده است.


«مجالس سبعه»، ظاهراً توسط بهاء ولد يا حسام الدين چلبى جمع‌آورى شده و احتمالاً توسط خود مولانا نيز بازبينى مى‌شد. قابل توجه اينكه مجالس سبعه را بايد از كليه آثار منظوم و منثور مولانا جدا دانست، چون اين كتاب يادگار دورانى است كه مولانا هنوز به شمس نرسيده بود.
«مجالس سبعه»، ظاهراً توسط بهاء ولد يا حسامالدين چلبى جمع‌آورى شده و احتمالاً توسط خود مولانا نيز بازبينى مى‌شد. قابل توجه اينكه مجالس سبعه را بايد از كليه آثار منظوم و منثور مولانا جدا دانست، چون اين كتاب يادگار دورانى است كه مولانا هنوز به شمس نرسيده بود.


او در سى و هفت سالگى به شمس رسيد و تقريباً سى سال پس از آن زنده ماند. ديدار شمس، خطّ قرمزى است كه حيات مولانا را به دو نيمه نابرابر تقسيم مى‌كند. از نيمه بزرگ‌تر اول، چيزى جز مجالس سبعه بر جاى نمانده است. اگر قول خود او و نزديكانش را حجّت بدانيم، او در آن دوره شعر نسروده بود؛ هر چند عجيب است كه شاعرى با آن طبع وقاد و قدرت تخيل و نازك‌بينى، خود را از ساحت شعر دور نگاه داشته باشد.
او در سى و هفت سالگى به شمس رسيد و تقريباً سى سال پس از آن زنده ماند. ديدار شمس، خطّ قرمزى است كه حيات مولانا را به دو نيمه نابرابر تقسيم مى‌كند. از نيمه بزرگ‌تر اول، چيزى جز مجالس سبعه بر جاى نمانده است. اگر قول خود او و نزديكانش را حجّت بدانيم، او در آن دوره شعر نسروده بود؛ هر چند عجيب است كه شاعرى با آن طبع وقاد و قدرت تخيل و نازك‌بينى، خود را از ساحت شعر دور نگاه داشته باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش